محمدجعفر جعفرى لنگرودى (1302- ؟ شمسی) پس از کسب دانش حوزوی، به تحصيل در رشته حقوق قضايى تا مقطع دکترا ادامه داد و بنيان اولين دايرة المعارف حقوقى را پایه ریزی کرد. کتاب پیش رو که در قالب مناظره پدر و فرزند نگارش شده است، به ارزش انسان، نظام دولتشهرها، فرهنگ عشایری، جنگ و فرهنگ، رشد حکومت، فرهنگ بسته، نقش خیال در رشد فرهنگ و ... در ایران و جهان می پردازد. این اثر در سال 1370 توسط کتابخانه گنج دانش در اختیار علاقمندان قرار گرفت.
به منظور خاصی دیوان شاعران ژرف نگر و خیال پرداز زبان شیرین پارسی را مطالعه میکنم. هرچه در فراخنای آسمان اندیشه این شاعران که چون نقاشی پیره دست تمام مظاهر و جلوه های زندگی را با نوک قلم ترسیم کرده و میکنند بیشتر مجال پرواز مییابم بیش از پیش، از اینهمه جلوه گریها دستخوش حیرت و سرگشتگی میشوم. توجه به حقیقت مطلق، بازگشت به ابدیت، پاکی و پرهیزگاری، وحدت و یگانگی، مردی و مردانگی، نیاز به دوستی و صفا و وفا، رشک و غیرت، شادکامی و ناکامی، بی نیازی و بی اعتنایی به جهان گذران و ... که هریک فصلی است دلکش در کنار زیباییهای مطلق و طبیعی و دست نخورده، در طول تاریخ هزار ساله ادب فارسی شاهکارهایی آفریده که در جهان آفرینش بینظیر و مانند است. به حقیقت دقیقه و نکته ای نیست که از ذهن خلاق و نقش آفرین شاعران این سرزمین به دور مانده باشد. یکی از فصلهای دل انگیز شعر فارسی مناظره هایی است که از زبان همه و همه گفت و گو میکند. آنچه در ضمن مطالعه مرا جلب و جذب نمود همین گفت و گوهاست که حقیقتا شیرینتر از قند مکرر بر مذاق جان مینشیند و مرا حیف آمد یادداشتهایی را که برداشتهام از دید صاحبنظران دور بماند. ناگفته نماند: شعرهایی انتخاب شده که با گفتم-گفتا-گفت آغاز شده و پایان یافته است، و این خود از نظر شعری صنعتی است. متجاوز از دویست کتاب ورق خورده است که در بعضی از آنها حتی یک بیت موردنظر هم دیده نشده...
در کتاب حاضر بیان میشود که به پیرامون خود که مینگریم، نخستین چیزی که جلبتوجه میکند اندیشه جهانی است آکنده از تاریخ مثله مثله یا تحریفشده و مالامال از اساطیر تاریخی که، با همه دوری از واقعیتهای گذشته، در وضعیت کنونی ما بیتأثیر نیست. باید پذیرفت که نقش اجتماعی تاریخ در خدمت به بشر همسانن حافظه است که فرد بدون آن در برابر مخاطرات هستی خویش چندان تاب مقاومت ندارد؛ و در این میان وظیفه مورخ که بهحق بازتابدهنده امور واقع است، در مواردی نتایجی را تلقین میکند که مخاطرات زیادی در پی دارد. چنین مورخی تفسیرش از وقایع مبتنی بر نتایج شخصی است و تاریخ را در هیئت اسطوره جعل میکند. ویژگی عجیب اسطوره این است که پندار خود را جانشین اندیشه راستین میکند. اما چرا و چگونه مورخی سودای جعل تاریخ به سرش میزند؟ مورخی که غلام حلقهبهگوش واقعیتها نیست و تفسیرش از امور واقع متقن و علمی است، چه میکند؟ چرا کنش و واکنش مورخ و امور واقع، یا به تعبیری، تقابل حال و گذشته بیپایان است؟ این کتاب با تأمل درباره چنین پرسشهایی بینش تاریخی ما را گسترش داده و ژرفا میبخشد.