از سنایی شاعر دورانساز و پرآوازه قرن ششم علاوه بر اشعار او آثاری به نثر باقی مانده که محدود به چند نامه است و استاد نذیر احمد آنها را جمعآوری کرده و نام مکاتیب سنایی را بر آنها گذاشته است. نگارنده در این مقاله به تحلیل ساختار و سبک این مکاتیب پرداخته و اهمیت آن را در سیر تکاملی نثر فارسی نشان داده است. نتیجه تحقیق نشان میدهد که نثر این کتاب بینابین و در واقع نمونهای است از نثر منشآت و ترسّلات در این دوره که از نثر مرسل فنیتر است. هرچند مکاتیب سنایی تمام مختصات نثر فنی را کم و بیش داراست اما از مقایسه اجمالی آن با دیگر آثار منثور این دوره در مییابیم که مختصات نثر مصنوع در آثار قبل از آن ـ مانند چهار مقاله نظامی عروضی ـ کمرنگتر و در آثار بعد از آن ـ مانند منشآت خاقانی ـ پررنگتر است؛ یعنی ضمن اینکه سیر تکاملی نثر را ساده به مصنوع نشان میدهد، بیانگر این است که سنایی در کاربرد مختصات نثر فنی جانب اعتدال را فرو نگذاشته است. ضمناً از آنجا که ساختار برخی از نامهها با دیگر مکاتیب متفاوت است و مجموعه این مکاتیب به صورت یک اثر ادبی کامل به دست خود سنایی تدوین نشده و اخیراً جمعآوری و چاپ گردیده است در صحت انتساب برخی از این نامهها به سنایی جای تردید است. البته در غالب این مکاتیب ارکان اصلی منشآت اخوانی با تفاوتهایی در سبک بیان و جزئیات دیده میشود.
این کتاب، رساله دکتری نویسنده است که در دانشگاه آزاد علامه اقبال، اسلام آباد پاکستان از آن دفاع کرده است. استاد راهنمای نویسنده در این رساله، کلثوم فاطمه سید و استاد مشاور محمد صدیق خان شبلی بوده است. نویسنده در این رساله به سبکهای مشهور فارسی پرداخته و در ادامه رساله، سبک شعری علامه اقبال لاهوری را بررسی کرده است.
حکیم سنایی در طراز اول گویندگان فارسی محسوب میشود و او همواره مورد توجه علاقمندان قرار گرفته و نزد شاعران و ادیبان احترام فراوان داشته است. او نخستین شاعری است که افکار تصوف و عرفان را با ذوق شعری آمیخته و در قالب نظم درآورده است. مکاتیب سنایی شامل هفده نامه از حکیم سنایی میباشد که او به دوستان و وزرا و صدور غزنین و بهرام شاه غزنوی نوشته است. این نامهها در شمار آثار منثور سنایی به شمار میروند.
امروزه به لطف پيشرفت مطالعات ساختارگرا و نظريههاي روايتشناسي، امکان بازشناسي گونههاي مختلف روايي به شکل دقيقتري فراهم آمده است. شناخت قوانين روايي حاکم بر هر يک از گونهها و تفاوتهاي ساختاري ميان آنها، به درک بهتر تمايزهاي ميان ژانرهاي گوناگون کلام کمک شاياني خواهد کرد. «حماسه» گونهاي است که بر اثر تکامل جنبههايي از روايت اسطورهاي به وجود آمده است. هدف ما در اين جستار، هم سنجي يک روايت اسطورهاي مشخص (در اوستا و متون پهلوي) با ساخت همان روايت در شاهنامه است. مقصود از چنين مقايسهاي، بررسي اين مساله است که ساخت اين روايت اسطورهاي پس از انتقال و بازسرايي در شاهنامه، چه تفاوتهايي کرده است. با وجود شباهت برخي رئوس اصلي داستان جمشيد در اسطوره و حماسه، تفاوتهاي مهمي نيز ميان اين دو وجود دارد که در اين مقاله تلاش ميکنيم به بررسي برخي از آنها بپردازيم.
تشبیه یکی از بارزترین و بنیادیترین شیوههای بیانی است که نفش عمدهای در خیالانگیزی و تأثیر کلام شاعران داشته است. در این مقاله به شیوه توصیفی ـ تحلیلی و تطبیقی تشبیهات موجود در ادبیات حکمی بوستان و سرودههای حکمی متنبی از وجوه مختلف: طرفین تشبیه، حسی و عقلیبودن، مفرد و مرکببودن، وجه شبه و بررسی گردیده و تحلیلی آماری از آنها ارایه شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که هر جند سعدی و متنبی از انواع تشبیه از جمله مفرد، مرکب، مطلق، مضمر، بلیغ و مؤکد بهره گرفتهاند؛ اما در کاربرد تشبیه به لحاظ آماری با یکدیگر تفاوتهایی دارند. از دیگر نتایح تحقیق این است که تشبیهات سعدی در بیشتر موارد مفرد، بلیغ، واضح و بدون تعقید است؛ اما گرایش متنبی به تشبیهات ضمنی، مقید یا مرکب، معقد و غیرصریح بیشتر است.