پس از انتشار متن انتقادی «کلیله و دمنه» از سوی دانشمند کم‌مانند زنده‌یاد مجتبی مینوی که بی‌گمان در شمار دوسه متن انتقادی بی‌مانند زبان فارسی تاکنون است، شادروان استاد سیدمحمد فرزان یادداشت‌هایی انتقادی بر آن متن می‌نویسد و برای استاد مینوی ارسال می‌کنند. بعد از چاپ دوم بعضی از آن انتقادات اصلاح می‌گردد و بیشتر آنها باقی می‌ماند که در این کتاب متن مصحح کلیله و دمنه زنده‌یاد مینوی همراه با انتقادات شادروان فرزان آورده شده است.

منابع مشابه بیشتر ...

654a3e292ca79.jpg

رهنما یا شرح کلیله و دمنه

محمد آصفی

کَلیله و دِمنه نوشتهٔ ویشنا سرما کتابی است از اصل هندی که در دوران ساسانی به زبان پارسی میانه ترجمه شد. کلیله و دمنه کتابی پندآمیز است که در آن حکایت‌های گوناگون (بیشتر از زبان حیوانات) نقل شده‌است. نام کتاب از دو شغال به نام «کلیله» و «دمنه» گرفته شده که قصه‌های کتاب از زبان آن‌ها گفته شده‌است. بخش بزرگی از کتاب اختصاص به داستان این دو شغال دارد. اصل داستان‌های آن در هند و در حدود سال‌های ۵۰۰ تا ۱۰۰ پیش از میلاد به وقوع می‌پیوندند. مجتبی مینوی دربارهٔ این کتاب می‌گوید: کتاب کلیله و دمنه از جمله آن مجموعه‌های دانش و حکمت است که مردمان خردمند قدیم گرد آوردند و «به هرگونه زبان» نوشتند و از برای فرزندان خویش به میراث گذاشتند و در اعصار و قرون متمادی گرامی می‌داشتند، می‌خواندند و از آن حکمت عملی و آداب زندگی و زبان می‌آموختند. کلیله و دمنه در واقع تألیفی است مبتنی بر چند اثر هندی که مهم‌ترین آن‌ها پنجه تنتره به‌معنی پنج فصل و به زبان سانسکریت است که توسط فیلسوف بیدبا و به‌دستور پادشاه هندی دبشلیم نوشته شده‌است. در روایات سنتی برزویه «مهتر اطبّای پارس» در زمان خسرو انوشیروان را مؤلف این اثر می‌دانند. نام پهلوی اثر کلیلگ و دمنگ بود. صورت پهلوی این اثر هم‌اکنون در دست نیست و در طول سالیان از بین رفته‌است؛ اما ترجمه‌ای از آن به زبان سریانی امروز در دست است. این ترجمه نزدیک‌ترین ترجمه از لحاظ زمانی به تألیف برزویه است.

64f9e5f92ea64.jpg

پنچاکیانه یا پنج داستان (برگردان مستقیم از متن سانسکریت به زبان فارسی)

در تاریخ فرهنگ و تمدن بشر، کمتر کتابی است که چون مجموعه حکایات پندآمیز (کلیله و دمنه) شهرت و محبوبیت داشته باشد و سرگذشتش این چنین با حوادث و اتفاقات تاریخ آمیخته باشد. نام اصلی کتاب پنج حکایت (پنجا تنتره) بود اما در جهان اسلام بنام کلیله و دمنه معروف شد. ترجمه عربی این کتاب به سوی غرب رفت و اکنون ترجمه های گوناگون که در سراسر جهان متمدن پراکنده شده و میلیونها نفر کودک و پیر و جوان به خواندن آن می پردازند همه از این مادر زاده شده اند، در شرق جهان اسلامی در عصر درخشان فرهنگ و ادب ایرا ن دوران سامانیان رودکی نخستین شاعر بزرگ پارسی گوی کلیله و دمنه را به شعر پارسی برگرداند. بار دیگر در نیمه دوم قرن دهم هجری در هنگام پادشاهی اکبر امپراطور مغولی هند بر پایه همان ترجمه های فارسی کلیله و دمنه کتاب عیار دانش تکوین یافت و سپس در اواخر همین قرن به فرمان اکبر، مصطفی خالقداد عباسی، که سانسکریت میدانست و قبلا چند کتاب از این زبان به فارسی ترجمه کرده بود، مامور شد که متن سانسکریت پنچاکیانه را به فارسی برگرداند. فرمان امپراطور جامه عمل به خود پوشید و کار ترجمه در آغاز قرن یازدهم پایان یافت و اکنون نسخه منحصر به فرد این ترجمه که علاوه بر اصالت چندین حکایت بیشتر از مجموعه نخستین دارد در موزه ملی دهلی نو نگهداری میشود....

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

617420d33e259.jpg

ترجمه کلیله و دمنه

ابوالمعالی نصرالله منشی

کلیله و دمنه به انشای ابوالمعالی نصرالله منشی و براساس تصحیح مجتبی مینوی تهرانی به چاپ رسیده است. كتاب كَليله و دِمْنه از مجموعه هاى دانش و حكمت است كه مردمان خردمند قديم گرد آوردند و «به هرگونه زبان» نوشتند و از براى فرزندان خويش به يادگار گذاشتند و در دورانهاى متمادى گرامى مى داشتند، مى خواندند و از آن حكمت عملى و آدابِ زندگى و زبان مى آموختند. از كليله و دمنه در طول سالها ترجمه هاى متفاوتى شده است كه هر كدام از آنها معايب و محاسن خاص خود را دارد. اما از ميان آنها معروف ترين و پاكيزه ترين ترجمه، مشهور به كليله و دمنه بهرام شاهى است. كليله و دمنه از زبان سانسكريت هند به زبان پهلوى (زبان باستان ايران) ترجمه شد، سپس به وسيله عبدالله بن المقفع به زبان عربى برگردانده شد. بعدها به دستور نصر بن احمد سامانى به نثر درى نوشته شد و رودكى شاعر آغاز قرن چهارم آن را به شعر پارسى زيبا درآورد. در اوائل قرن ششم ترجمه بليغ و ادبى ديگرى از آن به وسيله ابوالمعالى نصرالله منشى انجام گرفت كه همان مشهور به كليله و دمنه بهرام شاهى است.

نثر/متون کهن
کتاب
5fce2f7d158ad.jpg

ترجمه کلیله و دمنه

ابوالمعالی نصرالله منشی

کلیله و دمنه از نثرهای زیبا، دلنشین و شاهکار ادب پارسی می‌باشد. کلیله و دمنه در اصل از دل فرهنگ و اندیشه سرزمین هندوستان بیرون آمده است. برزویه طبیب در دوران انوشیروان ساسانی در سفری که به هند داشت آن را به ایران آورد. متن سانسکریت کلیله و دمنه از مهابهاراتا و پنج تنترا برگردان شده است. در ترجمه این اثر در دوران ساسانی، چند باب دیگر بدان اضافه شد.پس از دوران ساسانی، ابن مقفع، کلیله و دمنه را از پهلوی به عربی برگرداند و سپس ابوالمعالی نصرالله منشی از روی متن عربی ابن مقفع به زبان پارسی برگرداند. باب های کتاب، در تحریرهای مختلف با هم متفاوتند؛ به عنوان مثال در کلیله و دمنه نصرالله منشی در فصل مقدمه ابن مقفع آمده است که کلیله و دمنه پانزده باب است ولی در اصل کتاب که متعلق به هندیان بوده است ده باب است و پارسیان پنج باب دیگر به آن اضافه کرده‌اند. این گزیده، با توجه به نسخ معتبر موجود، از روی کلیله و دمنه بهرامشاهی به تصحیح شادروان مجتبی مینوی تحریر شده است و تمامی ابواب کتاب را در بر دارد

نثر/متون کهن/ادبی
کتاب