این کتاب دربرگیرنده چهارده مقاله با این عناوین است: دور بازپسین، هنرمند و گرسنگی، هنرمند و مغاک، رستاخیزباوری و مرگآگاهی در شاهنامه فردوسی، نیایش در شاهنامه، ستیز با خویشتن و جهان، شاعر کودک و دیوانه، اشباه الرجال و لا رجال، فراتررفتن از خویش، سخنی چند با پیر سلطنتآباد، سلطنتآباد کجاست، برزخ و سوم برادران سوشیانت، سلطنتطلب چرخ نکرده پرچرب، انسان سوم نامحمود و امت واحده.
کتابی که ترجمه آن اینک از نظر شما میگذرد رساله مختصری است که بیشتر برای تدریس در مدارس نوشته شده است. فلیسین شاله، درین رساله موجز سعی کرده است چنانکه شیوه اوست تمام مسائل مهم متافیزیک را با بیان ساده و دلپذیری مطرح و تقریر کند. بیان او در مورد مباحث فلسفی بیان یک فیلسوف نیست بیان یک معلم است. بیان او در مورد انتقاد، معتدل و در قضاوت، محتاط جلوه می کند. اقوال و آراء را با بیان ساده و موجزی تقریر می نماید و در همه حال سعی دارد تمام مطالبی را که درباره هر کدام از مسائل متافیزیک گفته اند، تا حدامکان جمع و نقل نماید. معذلک بدون سابقه ذهنی درک مطالب او دشوار خواهد بود. خواننده این کتاب وقتی به خوبی می تواند این مسائل مهم و دقیق و مبهم را درک کند که با جمال از تاریخ فلسفه را می توان توصیه کرد. خواننده ایرانی در چنین مواردی می تواند به کتاب نفیس "سیر حکمت در اروپا" مراجعه نماید.
مطالبی که در این دفتر جمع آوری شده است مقالات و نقدهایی است که در طی دوازده سال گذشته به مرور نوشته و در مجله های مختلف، به خصوص در نشر دانش چاپ شده است. سه مقاله و نقد قبل از انقلاب و مابقی بعد از انقلاب نوشته شده است، بعضی مقاله است، بعضی مطالبی است که به مناسبتهایی به عنوان سرمقاله نوشته و در نشر دانش چاپ شده است بعضی دیگر نقدهایی است که بر کتابهای فارسی و انگلیسی نوشته شده است. همه مقالات و نقدها تالیفی است به استثنای یک مقاله که از انگلیسی ترجمه شده است و آن مقاله "نزاع دیوانگان با خدا" نوشته هلموت ریتر است. (تاریخ و محل اولین چاپ مقالات و نقدها در انتهای هر مقاله ذکر شده است)
نزدیکشدن به شعر یک شاعر (و نه صرفاً خواندن و لذت بردن از آن) دشوار نیست؛ اما نزدیکشدن به ذات یک شاعر دشوار است؛ حتی برای یک شاعر دیگر، مگر اینکه در همان افق نفسانی قرار بگیرد، و گرنه چیزی از حقیقت وجود او در نمییابد؛ زیرا هر شاعری از منظر وجود خود به جهان مینگرد و این وجود، حتی اگر چندان عقلانی بنا شده باشد که جز بیزاری برنینگیزد، باز هم معمار آن نفس است.