جیدو کریشنامورتی معروف به «خداوند پرنیان»، متفکر و نویسندهی بزرگ اهل هندوستان است. او کسی است که خود را هرگز معلم و مربی نمیدانست. تنها رسالت مورتی در زندگی جستجوی حقیقت و ماهیت واقعی انسان بود. کریشنا در طول زندگی خود، آثار زیادی در زمینههای مختلف انسانشناسی و روانشناسی نوشته است. او در این کتاب به زندگی و سرگذشت راما از اساطیر هندی پرداخته است.
رامایانا، صحیفه مقدس هندوان شمرده میشود. همانطور که در خانه هر ایرانی، یک مجلد از دیوان حافظ وجود دارد، خانه هیچ هندو مسلکی نیست که نتوان کتاب رامایانا، یا نقش و نگاری از این اسطوره را در آن مشاهده کرد. این کتاب برای هندوها، هم به منزله اثری آسمانی و مقدس محسوب شده و هم اثری ادبی و عاشقانه و در عین حال اخلاقی، که بیانگر تاریخ و تمدن هند باستان است و دربردارنده شکوه حماسههای این دیار در هزاران سال پیش. ترجمه منظوم فارسی ملا مسیح پانیپتی از این شاهکار، خود شاهکار دیگری بوده که شایسته معرفی به جامعه ادبی جهان، بویژه فارسی زبانان است. رامایانا، داستانِ عشق رام و سیتا در ادبیات هند همان قدر ارج و شهرت دارد که لیلی و مجنون در ادب عرب و فرهاد و شیرین در ادب پارسی. حتی اگر بیشتر دقیق شویم، در مییابیم که اشتهار و ارزشِ این قصه، بسی بیشتر از همتایان ایرانی و عربی خویش است.
در این کتاب کوشیده شده تا درباره نکاتی درباره حافظ و شعر او بررسی صورت گیرد؛ از قبیل: بیان روند زندگانی حافظ برگرفته از متون و منابع معتبر علمی و تاریخی با استفاده از اشعار شاعران نوپرداز معاصر؛ نگاهی به ابعاد و زوایای شخصیت حافظ؛ چرایی تفأل به حافظ و چگونگی تفألزدن؛ تدوین فصلی با نام فرهنگ واژگان اشعار حافظ با بیش از دوهزار واژه؛ فراهم کردن فرهنگ اشارات و تعبیرات عرفانی اشعار حافظ با بالغ بر پانصد واژه.
مرگ باید همچون زندگی، پدیده خارقالعادهای باشد. زندگی یک تمامیت است. زندگی، اندوه، درد، غصه، شادی، ایدههای بیهوده و محال، دارائی، رشک، حرص، عشق، بینوائی و اندوه دردناک تنهائی است و ما برای درک مرگ باید کل زندگی رادرک کنیم نه آنکه صرفا تکهای از آن را گرفته و با آن تکه زندگی کنیم، همانگونه که اکثر ما چنین میکنیم. جیدو کریشنا مورتی نویسنده و سخنران هندی در مورد موضوعات فلسفی و معنوی بود. موضوعات او عبارتند از: انقلاب روانی، طبیعت ذهن، مراقبه، روابط انسانی و ایجاد تغییرات مثبت در جامعه. او به طور مداوم بر نیاز به انقلاب در روح هر انسان اشاره کرده و تاکید میکرد که چنین انقلابی نمیتواند توسط یک ماهیت بیرونی، مذهبی، سیاسی یا اجتماعی رخ دهد.