دکتر قدمعلی سرامی دکترای زبان و ادبیات فارسی «دانشکده ادبیات» دانشگاه تهران است و از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۶۹ به عنوان پژوهشگر و رییس مرکز بررسی آثار کودکان و نوجوانان و ... در «کانون پرورش فکری» به فعالیت پرداخته و تاکنون آثار منظوم و منثور بسیاری از وی منتشر و در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است که از آن میان میتوان به «لبخند آرزو»، «از رنگ گل تا رنج خار» (شکل شناسی داستان های شاهنامه)، «از خاک تا افلاک» (سیری در غزل ها و ترانه های مولانا)، «از دو نقطه تا همه چیز»، «تا زادن سپیده دم باید خواند» و ... اشاره کرد. مولانا، حقیقت انسان را ، چیزی جز اندیشۀ وی نمی داند و از نگاه او، این اندیشه گاه سیرتی اندرونی دارد و گاه صورتی بیرونی. نطق تا در اندرون دماغ است اندیشه است و اندیشه چون از دماغ به زبان و قلم نزول کرد، سخن است. بنابراین اگر در آثار مولانا گاهی وی را طرفدار کلام و زمانی پشتیبان خاموشی می بینیم، در حقیقت او از جوهر آدمیت حمایت کرده است چرا که سخن و سکوت همان نطق واندیشه اند که تنها تفاوت شان پیدایی و پنهانی شان است: "الانسان حیوانٌ ناطقٌ و نطقاندیشه باشد خواهی مضمر خواهی مُظهر." او پس از این، هردو صورت مضمر و مُظهر اندیشه و نطق را به آفتاب تشبیه می کند: "کلام همچون آفتاب است همۀ آدمیان گرم و زنده از اویند ودایماً آفتاب هست و موجود است و حاضر است و همه از او دایماً گرم اند الّا آفتاب در نظر نمی آید و نمی دانند که از او زنده اند و گرم اند، امّا چون به واسطۀ لفظی و عبارتی خواهی شکر خواهی شکایت، خواهی خیرخواهی شر، گفته آید آفتاب در نظر آید همچون که آفتاب فلکی که دایماً تابان است اما در نظر نمی آید شعاعش تا بر دیواری نتابد همچنان که تا واسطۀ حرف وصوت نباشد شعاع آفتاب سخن پیدا نشود. اگرچه دائماً هست . با این حساب در می یابیم که وقتی روان کسی چون مولانا، از سخن به خاموشی نقل مکان می کند درحقیقت از جزئی به کلّی انتقال یافته است. به تعبیری دیگر، از روپوشی از روپوش های حق عبور کرده و درحقیقت وی انطواء یافته است. می توان گفت در تمام مواردی که مولانا جلال الدین، در پایانۀ غزل ها خود را به خاموشی فرا خوانده است، از جهان محسوس به عالم معقول گام نهاده است.
پیدایش، رشد، اعتلا و زوال جنبش های سیاسی و اجتماعی معاصر ایران در کنار تحولات و رخدادهای متعدد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، جابجایی قدرت ها و نخبگان حکومتی و تغییرات گسترده در عرصه اجتماعی و سیاسی تاریخ معاصر ایران، به دلیل اهمیت و تأثیرات شگرف و متنوع آن، سبب گشته است تا از سوی پژوهشگران، مورخان و تحلیل گران حوادث اجتماعی و نخبگان سیاسی مورد تجزیه و تحلیل و نقادی و تقریر و تبیین قرار گیرد. تنوع و کثرت نگاه ها و اختلافات در نگاشته های تاریخی این دوره باعث پیچیدگی و سختی فهم و درک درست محققان و اندیشه گران این عرصه در تشخیص سره از ناسره و کشف درست حقایق تاریخی گردیده است. تاريخ نگاري و نوع نگاه مورخان به پديده هاي تاريخي از منظر ملي گرايي و شرح و بسط اين رويدادها و حوادث گذشته و حال بر آن اساس، مقوله اي است که در کنار ساير رويکردهاي اين جريان از جمله نمودهاي ادبي، جلوه ويژه و متفاوتي از نوع رسمي و مرسوم خود در جامعه ايراني داشته است. بررسي تاثيرات اين جريان فکري و فرهنگي در حوزه فرهنگ، خاصه تاثيراتي که تاريخ نگاري و تاريخ نگاران از آن گرفتند و تبعات و پيامدهاي آن در ساير بخش هاي اين حوزه، در تاريخ معاصر ايران، موضوع دامنه دار و چالش برانگيزي بوده که کم تر به حد کفايت مورد پژوهش و توجه محققان واقع شده است. پژوهش حاضر به بررسي ويژگي هاي اين جريان در تاريخ نگاري معاصر ايران مي پردازد و تاثيرات و تاثرات حاصل از رويکرد متفاوت اين تاريخ نگاري و مورخان و مولفان آن را از حيث شيوه هاي متفاوت نگرشي و نگارشي پي مي گيرد.
این مجموعه شرح، حاصل تحقیق و تتبع فراوان و گسترده در بسیاری شروح معتبر و برجسته مثنوی و آثار ارزشمند تصوف و کلام و فلسفه و فقه و تفسیر و ادب پارسی و عربی است. از مزایای دیگر آن می توان از به دست دادن مآخذ داستان های مثنوی و تعریف فراخور شرح از اصول مهم و عمده تصوف و فلسفه و کلام و فقه و شرح لغات و تعبیرات و مصطلحات و حرکت گذاری بر روی کلمات دشوار و نیز شرح اعلام آن یاد کرد. اشتمال این کتاب بر بسیاری فواید علوم عقلی و نقلی و ادبی راهنمای بس سودمندی است در کار مطالعات و پژوهش بعدی خواننده علاقه مند به تصوف و عرفان اسلامی و ادب فارسی. در این مجموعه، مرحوم استاد فروزانفر دفتر اول را تا جزو سوم شرح کرده اند، و ادامه شرح را تا پایان دفتر ششم، استاد دکتر شهیدی به عهده گرفته اند.
در این کتاب داستانها و کردارهای شاهنامه که به عبارتی سراسر حماسه ملی ایران را میپوشاند از دیدگاه شکلشناسی و باتوجه به جنبهها و جوانب داستانی آن مورد بررسی و سنجش و مقایسه و استنتاج قرار میگیرد. در این کتاب، شاهنامه به عنوان یک اثر مستقل ادبی که در واقع نماینده یک نوع ادبی مهم (حماسه) نیز هست با حوصله تمام مورد پژوهش قرار گرفته است. در اغلب فصول شانزده گانه کتاب، شاهنامه به عنوان یک کل و مجموعهای منسجم پیش چشم نویسنده قرار گرفته و در بسیاری از موارد به شایستگی حوادث و قهرمانان و کردارها و پندارها و حتی عوامل درونی و مکانیسمهای رشد و گونه گونی رویدادها از طول و عرض حیات تطبیقی و سنجشی به خود گرفتهاند. به طور کلی در این کتاب شکلشناسی در مفهوم وسیع آن مورد نظر بوده و نویسنده با حوصله و دقتنظر و متدولوژی خاصی که در تدوین آن به کار رفته از مسائل و موضوعات بسیاری در شاهنامه سخن گفته است و خوشبختانه در بسیاری از آنها دیدگاههای نو و برداشتهای تازه را مطرح کرده است و به حق باید گفت همه پژوهندگان بعدی و خوانندگان شاهنامه و دوستداران فردوسی و دلدادگان حماسه ملی ایران را به کتاب خود نیازمند کرده است.
مهمترين محور اين پژوهش، بررسي شخصيت قهرمان اول و قهرمانان اصلي داستان «مدير مدرسه» از منظر اخلاقي، رفتاري و اعتقادي است که براي هر يک از اين سه شاخص، نمونههايي از متن کتاب به عنوان شاهد بيان شده است؛ اما اين که چرا از بين شخصيتهاي پر شماري که در داستان حضور دارند، تنها به بررسي همين دو گروه بسنده شده، مهمترين دليل، به رنگ نقش پررنگ و عميق قهرمان اول و نيز قهرمانان اصلي بازميگردد که در سازوکار طولي و حاشيهاي داستان، حضوري فعال و موثر داشتهاند، به گونهاي که ميتوان بدون گزاف ادعا کرد، استخوانبندي داستان را شکل ميدهند؛ ولي ساير قهرمانان در حکم سايه اين دو گروه ميباشند. موضوع مهم ديگر، اين است که در تحليل قهرمانان داستان، از روش تفسير متن به متن بهره گرفته شده؛ يعني به آرا و نظريههاي منتقدان ادبي و مفسران ديگر استناد نشده و اين مقاله، فقط بازتابدهنده تحليلهاي خود نويسنده در خصوص قهرمانانش است. اين شيوه، به خواننده اطمينان ميدهد، پژوهشي را ميخواند که از شائبه حب و بغض منتقدان ادبي خالي است و تحليل هر قهرمان از نويسندهاي است که خود خالق آنها بوده است.