ابوالمعانی عبدالقادر بیدل باور دارد فهم معنی بلندش در گرو فهم تند فرهنگیختگان است. زیرا «گرد ساحل باش موج» معنی طرازیاش از «محیط دیگری» است و بهصراحت خود را «ابوالمعالی» و «لسان الغیب» مینامد و بر «نامحرمی زبان» صحه میگذارد. این کتاب نگاهی در شعر بیدل است. فصل اول آیینهدار کاخ باشکوه ابوالمعانی است. تصاویر تئوریکی اشعار بیدل ماحصل این آیینهداری است. این آیینهداری شعر چندبعدی بیدل را معرفی میکند و در ابعادی فن و صناعت سخنوری ابوالمعانی را به تصویر میکشد و مبانی تئوریکیاش را ترسیم مینماید. فصل دوم مناظر متناظر است. منظرههای از قلمرو حافظ، سعدی، خاقانی، امیرخسرو و صائب برگزیده شده که ابوالمعانی به آنها توجه داشته یا اینکه کلک وقاد بیدل به ایجاد چنان فضایی مبادرت نموده که از هر جهت دینی و قابل درنگ و تأمل است.
کتاب حاضر سی مقاله درباره بیدل است که به کوشش محمد سرور پاک فر گردآوری در سال 1365 در کابل گردآوری شده است. عناوین بعضی از مقالات آ ن عبارتند از: شاعر و فیلسوف شرق/ ترجمه محمدیعقوب خان؛ سبک هند و مکتب بیدل/ پوهاند عبدالحی حبیبی؛ بیدل از افغانستان است/ طاهر بدخشی؛ بیدل شناسی در اتحاد شوروی/ اسدالله حبیب؛ بیدل و رابطه ادبی افغانستان و هند/ غلام حسن مجددی؛ و ..
در این کتاب کوشیده شده تا درباره نکاتی درباره حافظ و شعر او بررسی صورت گیرد؛ از قبیل: بیان روند زندگانی حافظ برگرفته از متون و منابع معتبر علمی و تاریخی با استفاده از اشعار شاعران نوپرداز معاصر؛ نگاهی به ابعاد و زوایای شخصیت حافظ؛ چرایی تفأل به حافظ و چگونگی تفألزدن؛ تدوین فصلی با نام فرهنگ واژگان اشعار حافظ با بیش از دوهزار واژه؛ فراهم کردن فرهنگ اشارات و تعبیرات عرفانی اشعار حافظ با بالغ بر پانصد واژه.
در آغاز سال روان خورشیدی رئیس جمهور افغانستان، ایران و تاجیکستان در شهر دوشنبه تصمیم می گیرند تا نمادهای فرهنگی و تمدنی جغرافیای تاریخی سه کشور تجلیل نمایند نگرشی که مبتنی بر همگرایی معطوف به ثبات منطقی و پیوند پایدار سه کشور است. این تصمیم باعث امضا بیانیه مشترک در تاریخ 5 و6 برج حمل 1387 بر تجلیل از هزار و یک صد و پنجاهمین سال زاد شاعر تیره چشم روشن بین یعنی رودکی و جشن نوروز سال روان صحه می گذارد. این مجموعه یادگار از چنان همایشی است
یکی از مسائل مبهم و غامض ادبیات، چگونگی بازگشت ادبی است. بازگشت ادبی مرز انفصال و گسست ادبی در حوزه فرهنگ و تمدن مشترک است. بنا بر اسناد تاریخی، تا برههای از تاریخ، سنت ادبی متجانس و همگنی را در جغرافیای فرهنگ مشترک میتوان دید. بازگشت ادبی در ایران سبب میشود تا فرایند سنت ادبی همگن دچار گسست گردد. سخنوران و ادیبان ایرانی با گزینش سبک خراسانی و عراقی، آگاهانه و ارادی از سبک هندی فاصله میگیرند. اما سبک هندی در سه حوزه فرهنگی افغانستان، شبه قاره و ماوراءالنهر استمرار مییابد. این کتاب تلاش میکند تا علل و عوامل بازگشت ادبی را برجسته نموده تا بتواند فرایند تداوم سبک هندی را استدلال نماید.