در اين كتاب دربارهي مردم شهرها، روستاها و بخشهاي ايلام و لرستان و مردم كوچك نشين اين منطقهها مطالبي جمع آوري شده است؛ ضمن آنكه مولفان در اين كتاب به آيينهاي مردم اشاره نكرده و آن را به دفتري ديگر موكول ميكنند. همچنين در كتاب باورهاي مردم با نمودهاي كهن ايران باستان و كشورهاي همسايه مقايسه شده استجمع آوري ترانهها و فرهنگ مردم را بسيار ارزشمند ميدانست و به ما پيشنهاد ميكرد كه ترانههاي محلي مردم را در قالبهاي مختلف بفروشيم و معتقد بود اين ترانهها از نظر دانش موسيقي بسيار ارزشمند است. مقدمهي كتاب، ناظر بر مباحث تئوري در فلسفهي اساطير شناسي است. كتاب از نظر مردم شناسي بسيار ارزشمند است و به نوعي تك نگاري اساطيري در لرستان و ايلام محسوب ميشود. وي بيان اين كه شناخت اساطير خط سير انديشهي انسان را طراحي ميكند، اظهار داشت: اساطير مشخص ميكنند كه انسانها از دوران بدوي تا جهان مدرن چه مراحلي را گذراندهاند. زندگي انسانها هنوز هم در چنبرهي انديشهي اساطيري گرفتار است و توسعهي پايدار و كلان با خداحافظي با اساطير به دست ميآيد؛ چون نگرش اساطير به مسايل با ديدگاههاي مدرن در تضاد است. محمدحسين باجلان فرخي ـ يكي از مولفان كتاب ـ در پاسخ به موارد مطرح شده از سوي منتقدان گفت: كتاب در پاييز سال 1358 بسيار شتاب زده چاپ شد و قرار بود سفرهاي ديگري براي تكميل مراسم آيين منطقه داشته باشيم كه متاسفانه اين كار انجام نشد. ما تلاش كرديم اطلاعات پراكنده را در يك كتاب جمع آوري كنيم تا محققان در آينده بتوانند از آنها استفاده كنند. وي با بيان اينكه اسطوره و افسانه مرز مشخصي با يكديگر ندارند، تصريح كرد: اسطوره، روايتي مقدس است كه به دوران خاصي برميگردد و اكنون ديگر اسطورهزدايي از انسان شناسي جديد مطرح نميشود. او ضمن دفاع از عنوان كتاب، آن را دقيق و حساب شده دانست و اضافه كرد: ما در نگارش كتاب از ديدگاههاي سيمين دانشور نيز متاثر شديم. منصور كيايي نيز به عنوان ديگر مولف كتاب، گفت: ايلام و لرستان ارتباط فرهنگي ديرينهاي با هم دارند و به دليل ييلاق و قشلاق مردم و حكمرانهايي كه در آنجا بودند آميختگي فرهنگي نزديكي با يكديگر دارند. ايلاميها خود را كرد ميدانند؛ ولي فرهنگ آنها با فرهنگ مردم كردستان بسيار تفاوت دارد. در كتاب نيز اگر تفاوتي ميان فرهنگ مردم ايلام و لرستان بود ذكر ميكرديم كه كدام بخش مربوط به ايلام و كدام بخش مربوط به لرستان است. كيايي در سخناني به كتابهاي مردمشناسي اشاره كرد كه پيش از كتاب “باورها و دانستهها در ايلام و لرستان“ نوشته شدهاند و رابطهي آنها را با كتاب مورد بحث بررسي كرد.
ادبیات شفاهی ادبیاتی است که به دفتر نیامده و در سینه و یاد و حافظه هر ملتی وجود دارد. به گمان از زمانی که بشر برابر طبیعت قرار گرفت و خود را چیزی جز آن اما در آن دید ادبیات شفاهی پیدایی یافت. به عبارت دیگر ادبیات شفاهی از زمانی که انسان به گپ درآمد و زبان رابط او با جهان بیرونی و درونی اش شد، از مغز به مغز و از سینه به سینه، به امروز رسید. سرایندگان و گویندگان بیشتر و پیشتر گمنام بوده اند، و شک نیست که ادبیات شفاهی مثلا قصه حاصل تخیل و تمنییات گروهی است که گاه در تحت اوضاع و احوال همسان و گاه ناهمگون بزیسته اند...
سرزمین کهنسال دلاوران ایران باختری از نظر جغرافیای تاریخی و تاریخ مرموز و ناشناخته است. اگر آنطور که در خارج از ایران محققانی چون هرتسفلد، دمرگان، مینورسکی، رالنسن، سر ارول استین برای بررسی گذشته های این سرزمین کوشیده اند فضلای کشور نیز توجهی ابراز می داشتند. اینک بسیاری از زوایای تاریک تاریخ چند هزارساله میهن ما روشن شده بد. نخستین کتابی که درباره لرستان به چاپ رسید مجموعه ای از غلامرضا خان والی و انیس المسافر نام داشت. کتاب مذکور در بوشهر به چاپ رسیده و مشتمل بر آگاهی هایی در مورد جانوران شکاری و فرمانروایان لر از حسین خان والی تا زمان مولف است، پس از آن باید از جغرافیای نظامی لرستان تالیف سپهبد رزم آرا نام برد که مشتمل بر جغرافیای مناطق با توجه به جنبه نظامی انها و ورود قوای دولتی به لرستان و سرکوبی عشایر این منطقه می باشد. آقایان بهمن کریمی و محمدعلی امام شوشتری نیز چند صفحه ای از کتابهای جغرافیای تاریخی غرب ایران و تاریخ جغرافیایی خوزستان را به لرستان اختصاص داده اند. با این حال تا به امروز کتابی که منحصر به تاریخ یا جغرافیای تاریخی این قسمت از ایران باختری باشد تالیف نشده است.