قصهها، حکایتها، لالاییها و ضربالمثلهای یک منطقه بخشی از ادبیات شفاهی آن منطقه را تشکیل میدهند و از آنجا که برخاسته از دل مردم هستند، خالصترین و عمیقترین احساسات، ظریفترین افکار و اندیشهها و مهمتر از همه، واقعیات یک جامعه را منعکس میسازند. از این رو، این بخش از ادبیات یکی از منابع غنی و مطمئن در مطالعه فرهنگ یک جامعه است و نمودار واقعی استعداد، قریحه و فرهنگ آن به شمار میرود. ضرب المثلها، در عین ساختار ساده و مختصرشان، در معنا بسیار عمیق و غالباً معادل یک داستان یا رویداد کامل هستند. ویژگی دیگر ضرب المثلها، کاربرد کلمات معمول و مأنوس، همچون اسامی حیوانات، گیاهان و میوهها، اعضای بدن و رنگها در مفاهیم ارجاعی و نیز غیرارجاعی و استعاری است که اغلب با هدف برجسته ساختن یک مختصه معنایی مثبت یا منفی در آنها و جلب نظر مخاطب به اهمیت موضوع است. هدف این مطالعه، بررسی کاربرد و نقش نام حیوانات در ضرب المثلهای گویش لاری به لحاظ «دلالت معنایی»، «موضوع» و نیز نوع «کارکرد» است. بدین منظور، پس از گردآوری مجموعهای شامل «چهار صد و سی و پنج» (435) ضربالمثل گویش لاری، تعداد «صد و ده» (110) مثَل، حاوی نام انواع حیوانات، استخراج گردید و سپس در چهارچوب حوزه سه گانه فوق بررسی شد. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که موضوعِ غالب در کاربرد نام حیوانات در مثَلها، انعکاس مسائل اخلاقی و آموزشی است. بیشترین کارکرد متوجه نهاد تعلیم و تربیت بوده، به لحاظ دلالت معنایی، کاربرد حیوانات، بر خلاف جهان واقعیت، از نوع دلالت نیمه ارجاعی است. به علاوه، مقایسه نتایج این بررسی با بررسی مشابه بر روی گویش کرمانی موارد اشتراک قابل توجهی را نشان داد.
محمدباقر وثوقی درباره تاریخ لارستان می گوید: "کنکاش و تحقیق جامع در باب تاریخ لارستان و شناساندن نایافته های آن در این مقال نمی گنجد و خود کتابی مستقل با چند مجلد می طلبد، چه پرداختن به تاریخ دو هزار و چند صد ساله این مرز و بوم با همه گستردگی اش و وجود منابع بیشمار تاریخی از نوشته های داخلی و خارجی و اهمیت سیاسی این منطقه در تاریخ و بویژه پس از اسلام، غنای فرهنگی و اجتماعی که در جای جای سنتهای مردمش جاری است ناب بودن زمینه های مردم شناسی و تاریخی آن، همه و همه امکان دستیابی به موضوعی پرداخته را در چنین فرصت اندکی از پژوهشگران گرفته است. بناچار در این مقال در حد توان سعی شده است که حداقل شناسایی را نسبت به تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم به دست دهند. در میان انبوه منابع تاریخی، کهن ترین نوشته ای که در آن از لار یاد شده است می توان از کارنامه اردشیر بابکان که بی شک از ادبیات اصیل دوره ساسانی و احتمالا متعلق به عصر انوشیروان می باشد نام برد. لارستان در عصر صفویه به دلیل واقع شدن در جاده تجارتی اصفهان به خلیج فارس و همچنین به دلیل استعداد ساختاری و ذاتی تجارتی مردمانش از اهمیت زیادی در حوادث و رویدادهای سیاسی آن عصر برخوردار بوده است. اما پس از انقلاب مشروطیت به دنبال اعمال سیاستهای ویژه عصر پهلوی، نتوانست مقام سیاسی خویش را حفظ کند تا با انقلاب اسلامی بار دیگر مردم مبارز این منطقه همچون گذشته ها، توانمندی خود را در مبارزه با قدرتمندان از خود نشان داده و صفحات زرین دیگری را بر افتخارات گذشته افزودند.
داستان نامة بهمنیاری، عنوان مجموعهای است از مَثَلهای عامیانة فارسی گردآوردة احمد بهمنیار. کتاب در یک جلد ، شاملِ یک مقدمه، یک دیباچه و 32 فصل تدوین شده است. دیباچة کتاب نوشتة گردآورندة مجموعه و شامل تعریف و تحقیقی در بارة مَثَل، تشبیه و تمثیل و چگونگی گردآوری مثلها است. « داستان نامه بهمنیاری » دارای 6016 مَثل است. با وجود این تعدادِ انبوه از مَثل، هر قدر هم كه اهل مطاله آثار ادبی باشیم، باز طبیعی است كه شمار بسیاری از این مثلها را حتی یك بار هم نشینده باشیم. این، خود ارزش دیگر این كتاب را برای ما عیان میكند؛ چه بسا اگر بزرگانی چون احمد بهمنیار یا علیاكبر خان دهخدا به جمعآوری مَثلهایی كه در چندین دهه گذشته بر زبان مردم روستاها و شهرهای دور و نزدیك این سرزمین رواج داشتند، كمر همت نمیبستند و آنها را در كتابهای خود ثبت نمیكردند، امروز بخش عمدهیی از این مثلها نیز در صندوقِ سینه مردمانی كه امروز در خاك خفتهاند، تا ابد محبوس میماندند. مثلها در 32 فصل به ترتیب حروف الفبا تنظیم و آورده شدهاند. بهمنیار فایدة بررسی و مطالعة مَثَلها را آگاهی از شیوة زندگی اجتماعی و انفرادی مردم و دریافت درجة تربیت و تمدن و پایة ترقی و تنزل و چگونگی عقاید و احساسات آنان میداند.از ویژگیهای بسیار مهم كتاب «داستاننامه بهمنیاری» این است كه در این اثر ریشه پیدایش و بهاصطلاح، مأخذ شماری از مثلهای ادبیات فارسی شرح داده شده است.
منظور از تصویرگونگی رابطهای است که بیانگر هر نوع تطابق، همخوانی، قیاس و یا شباهت در یک نشانه باشد و از آن طریق، صورت یک نشانه را به مصداق آن در جهان تجربی و واقعی پیوند داده (تصویرگونگی برونی)، یا ویژگیهای صوری نشانه را با ویژگیهای معنایی آن ارتباط دهد (تصویرگونگی درونی). از آنجا که هر مقولهای، از جمله فعل، دارای مجموعهای از ویژگیهای صرفی ـ نحوی و معنایی است که آن را از سایر مقولات متمایز میسازد، سولاتی که مطرح میشود این است که آیا ویژگیهای یک مقوله در دورن زبان و در دو سطح صورت و معنا با یکدیگر ارتباط دارند یا خیر؟ آیا هر چه فعل از لحاظ معنایی مقوله خود متمایزتر (از سایر مقولات) بیان نماید، در سطح همنشینی (صرفی) و جانشینی (نحوی) نیز تمایزگونگی بیشتری از خود نشان میدهد؟ آیا ویژگیهای یک سطح میتواند نموداری تصویرگونه از سطح دیگر را ارائه دهد؟ بررسی دادهها در آن دسته از افعالی که در یک سطح فاقد ویژگیهای خاص فعل هستند، وجود تصویرگونگی از نوع درونی و نموداری را تأیید کرد.
پژوهش حاضر با فرض بر اين اصل که بين متغير اجتماعي جنس و ويژگيهاي زباني گروههاي آن، ارتباطي مستقيم و قاعدهمند وجود دارد و علي رغم نظر برخي اديبان مبني بر «مردانهسرایي» پروين اعتصامي، تلاش دارد تا با تکيه برگرايشهاي عام حاکم بر رفتارهاي کلامي گروه زنان، ثابت نمايد که اين شاعره توانمند در بيشتر مختصات زباني از جمله، استفاده از صورتها و اقلام واژگاني، کاربرد ساختها و الگوهاي زباني، انتخاب موضوع و همچنين ويژگيهاي کاربردي و فرازباني، کاملا موافق با روحيات و خلق و خوي زنانه عمل کرده است و بنابراين ميتوان آثار پروين اعتصامي را نموداري واقعي از گزيدههاي کلامي يک زن دانسته و با استناد به مميزههاي جنسيتي مستند و بر خلاف نظر عدهاي که معتقدند پروين شاعري مردانه سرا بوده است، نشان داد که اشعار وي بيانگر خلق و خوي و روحيات زنانه است و بيشتر ويژگيهاي گونه زباني گروه جنس خود را منعکس نموده است.