نویسنده در این کتاب کوشیده با استناد به ابیات و مصاریع خواجه شیراز، نشان دهد که لسان الغیب نه صوفی و عارف و درویش، بلکه فیلسوفی خردمند و تیزهوش است. این طرز نگاه به بزرگترین غزلسرای جهان که به یاری دانش فلسفی ژرف و اطلاعات دقیق تاریخی و ادبی تعلیل و تحلیل گردیده، تازهترین تلقی از شخصیت و جهاننگری شاعری است که تاکنون صدها مقاله و رساله و کتاب درباره او و آثارش نوشتهاند. کوشش نویسنده متکی بر نظریههایی است که تا حدی نظام فکر و فلسفه حافظ را مینمایاند.
این کتاب دارای چهار فصل و مجموعا دربرگیرنده زندگی و آثار ۲۲۷ نفر از پارسی سرایان قفقاز است. هر فصل به شاعران یک منطقه قفقاز (آران، ارمنستان، داغستان، گرجستان) اختصاص یافته است. نخستین شاعری که زندگی و احوالش در این مجموعه معرفی شده، «ابوالعلای گنجه ای» متوفی به سال ۵۵۴ ه.ق و آخرین آنها، «ناظم ایروانی» متولد سال ۱۳۴۲ ه. ق است. در پایان کتاب نیز فهرست ماخذ و منابع به ترتیب الفبایی تخلص یا نام مولفان آمده است.
سالهای سال است ایرانیان، پیرو جوان و خرد و کلان هر آنگاه که مشکلی یا غمی دارند، عزیزی در سفر، امر خیری در پیش یا قصد انجام کاری، از دیوان حافظ استشاره میکنند و بدان تفال میزنند.متاسفانه در بین عامه مردم و گاه در میان دانش آموزان و دانشجویان چه بسیار بوده و هستند که حافظ را میخوانند، ولی در فهم پاره ای کلمات و مفاهیم آن در می مانند و منبعی که آنان را در حل مشکل یاری کند وجود ندارد و برای همگان هم امکان دسترسی به مآخذ گوناگون و عمده یا مراجعه به حافظ شناسان و حافظ فهمان نیست و جای فرهنگی اختصاصی که بتواند مددکار این خوانندگان باشد خالی بود. کتاب حاضر به همت و کوشش شخصی تهیه شده که به قول خود، از اوان کودکی و نوجوانی با قرآن و بوستان سعدی و دیوان حافظ آشنا و مانوس بوده است و طی مراجعه به ماخذ گوناگون و مسافرت به بلاد مختلف و مطالعه در آثار فرهنگی و اسلامی، حاصل یادداشتهای خود را در اختیار خوانندگان قرار داده است.
مهندس مهدی فریور علاوه برآنکه در حوزه دانش تخصصی خود صاحبنظری فاضل و کارآمد است، در عرصه مقولات ادبی، فلسفی و اجتماعی نیز عالمی پژوهنده و باریک بین است. وی در کتاب حاضر کوشیده تا با استناد به ابیات و مصاریع خواجه شیراز، نشان دهد که لسان الغیب نه صوفی و عارف و درویش، بلکه فیلسوفی خردمند و تیزهوش است. این طرز نگاه به بزرگترین غزلسرای جهان که به یاری دانش فلسفی ژرف و اطلاعات دقیق تاریخی و ادبی تعلیل و تحلیل گردیده، تازه ترین تلقی از شخصیت و جهان نگری شاعری است که تا به حال صدها مقاله و رساله و کتاب درباره او و آثارش نوشته اند.
در این بررسی به موضوعی میپردازم که به گمان من شیرازه هر دو داستان مذکور را تشکیل میدهد و حالتی رازآلوده به هر دو اثر داده است. «خودکشی مقدر» نامی است که بر این موضوع نهادهام و قصدم این است که نشان دهم چگونه امری که با نظریههای روانشناختی چندان مطابقت ندارد، با تمهیدات و آرایههای ادبی در قالب دو داستان واقعگرایانه تنیده میشود و خواننده ایرانی از روی طبع خاص خود به همدلی با آن میرسد. سایر خصوصیات این دو رمان را به سبب اهمیت بررسی این موضوع، به این مقاله اختصاص نمیدهم. تا آنجا که انسان و رفتار اجتماعی و خصوصیاش را میشناسیم، «خودکشی»، مرگ خود خواسته است، حتی اگر طبق برنامهریزی قبلی فاعل این عمل مرگبار، کس دیگری باشد.