مطالعه و تحقیق درباره احوال و ویژگیهای کارها و فعالیتهای سنتی یک ملت در گذشته و حال در حقیقت شناسایی حرکت و توانایی زندگی و نموداری از تمدن پرارزش قدیم و اصالت آن قوم و ملت است. این امر مبین آن است که قدرت خلاقه و قوه ابتکار افراد آن مرز و بوم چگونه بوده و میباشد، اطلاع از تاریخچه و کیفیت این هنرهای ظریف مانند حجاری و نساجی و نظایر آنها نمایانگر مقتضیات مادی و معنوی است و از روابط اخلاقی و مذهبی و سنتی و علایق و هنرها و آداب و عادات منشأ میگیرد. این کتاب به همین منظور و برای شناخت تاریخ و تمدن ایران پیش از اسلام به نگارش درآمده است. ایران واقعی دارای یک تمدن کهن هفت هزار ساله بسیار پیشرفته و انباشته از آثار کهن هنری و صنعتی است؛ ولی در اسناد تاریخی موجود، تمدن ایرانی از دوهزار و پانصد سال پیش و از ظهور کورش و سلسله هخامنشی آغاز و تعریف میشود و در خلال آن مدعی میشوند که ظهور هخامنشیان با اهدای آزادی، نیکاندیشی و حقوق بشر برای ایرانیان و حتی جهانیان، برابر است و بهطور غیرمستقیم القاء میکنند که ایرانیان و مردم شرق میانه پیش از ظهور کورش، وحشی، نادان، متجاوز و از این قبیل بودهاند. درحالیکه یافتههای موجود باستانشناسی در موزههای جهان، خلاف این را ثابت میکند. کشف پاسخ این پرسش میتواند یکی از بزرگترین محرکهای بازبینی بنیان تاریخی ایران شود. در ایران کهن پیش از هخامنشیان، حضور دهها ملت و تمدن پیشرفته را شاهدیم که دولتهای این واحدهای ملی – چنانکه یافتهها نشان میدهد – پیرو شکوه و جلال افراطی نبوده و همچون امپراتوری هخامنشی، ساختار مرکزیت نظامی نداشتهاند، تاریخ از ستیزههای دراز مدت و سراسری بین آنها نشانی نمیآورد و بیشتر منازعات باستانی در ایران کهن در محدوده برخورد تمدنهای حاشیه غربی ایران با تمدنهای آشور، سومر و بابل و بینالنهرین فرض میشود. بدینترتیب در آغاز هزاره نخست پیش از میلاد، ترکیب قومی وملی مردم ایران – که هنوز برقرار است – ۲۵۰۰ سال پس از استقرارهای نخستین و دستکم ۵۰۰ سال پیش از ظهور هخامنشیان کامل میشود که از دیرهنگام، ترکیب صلح و همزیستی بوده است. که به احتمال بسیار در صورت ادامه رشد تاریخی و منظم خود ترکیب قدرتمندی از اتحاد ملتهای همجوار، در محدوده جغرافیایی معینی پدید میآوردند که رشد طبیعی و بیتنش آنها، تمدن مستقلی را بنیان میگذارد؛ و براساس روند دوهزار ساله پیش از هخامنشیان، منطبق با امکانات طبیعی ملی و قومی و احکام جغرافیایی متحول میشد و اگر این مدنیت و در مجموع مدنیت بینالنهرین باستان – که فرهنگ و تمدن جهان به آن مدیون است – بهدست هخامنشیان برچیده نمیشد، این تمدن که ۵۰۰۰ سال پیش، قوانین اجتماعی را مدون کرده بود، بیشک در رشد بعدی خود، فلسفه، حکمت و علوم را نیز پایهریزی، میکرد و خرد بشری به مبنای غرب منتقل نمیشد....
فخری قویمی در مقدمه در مورد موضوع کتاب می گوید: قسمت اول شامل شرح زندگی و معرفی زنانی است که تا قبل از حمله اعراب و مغولان در ایران می زیسته اند و حتی بعضی از آنان به مقام شاهنشاهی و نیابت سلطنت و حکمرانی و سفارت و دریاداری و غیره رسیده اند. قسمت دوم مربوط میشود به بیوگرافی شیرزنانی که در زمان تسلط تازیان و مغولان خونخوار در رشته های مختلف دینی و علمی و هنری و غیره شهرت داشته اند. لیکن رفته رفته در اثر تعصبات خشک و بی مورد و از ترس روبرو شدن با بیگانگان و همچنین مقتضیات سیاسی زنان بیشتر اوقات خود ا به اداره امور خانه و تعلیم و تربیت فرزندان پرداختند. با این وصف شیرزنان بیداردلی از این جمع برخاستند که پیشگامان فرهنگ و آموزش زنان امروز شدند. قسمت سوم تشریح زندگانی و سیر پیشرفت زنان مشهور ایران در قرن اخیر صحبت به میان آورده است.
شاهنشاهی ایران مجموعهای از شاهنشاهیهای ایرانی یا ایرانی زبان است که بر فلات ایران، سرزمین مادری ایرانیان و آسیای غربی، آسیای جنوبی و مرکزی و منطقه قفقاز فرمانروایی میکردهاند. با شکست آشوریان از مادها و شکلگیری شاهنشاهی ماد، پایههای نخستین شاهنشاهی آریاییتباران در ایران بنا نهاده شد. شاهنشاهی ایران در گستردهترین حالت خود مربوط به شاهنشاهی هخامنشی و در زمان داریوش و خشایارشا است که به صورت پادشاهی متحد از منطقهای در استان فارس در ایران امروز برخاست. پس از سالها فرمانروایی تیموریان و تشکیل حکومتهای کوچک و بزرگ که عمده آنها فرهنگ ایرانی را بازمینمایاند، صفویان فرمانروایی گستردهای را شکل داد که میتوان از آن به عنوان یکی از دودمانهای شاهنشاهی ایران نام برد و پس از دورههای گوناگون حکومتهای ملوک الطوایفی و پس از سالها توانستند دوباره ایران متحد را بنا نهند....
یکی از مهمترین مباحث تاریخنگاری گاهشماری است. اشکانیان گاهشماری شمسی ـ قمری را با مبدأ سلوکی پذیرفتند و گذشته از آن، مبدأ دیگری را به کار بردند که از تأسیس سلسله اشکانیان محاسبه میکردند. در اوایل سلسله ساسانیان دو نوع گاهشماری زردشتی (وهیزکی ـ عرفی) متداول بود که گاهشماری وهیزکی در ایران اسلامی به نام گاهشماری خراجی ادامه یافت. در این کتاب درباره تقویم و گاهشماری در ایران و جهان نکاتی مطرح شده است.
آغاز شاهنشاهی ایران را در مفهوم جامع و کلی آن از آغاز وحدت قبایل آریایی نژاد ماد، و تشکیل سلسله دیاآکو باید دانست. از 701 یا 708 قبل از میلاد که قریب 2675 سال از آن تاریخ میگذرد. در طول این زمان دراز هشتاد سلسله کوچک و بزرگ در سرزمین ایران فرمانروایی کردهاند و قلمرو فرمانروایی آنان به تفاوت گاهی بخشی از ایران و زمانی تمام فلات ایران و روزگاری هم شامل سرزمینهایی دورتر و بیرون از محدوده فلات ایران بوده است و تردیدی نیست در چنین احوالی بدون نشیب و فرازهایی که پیروزیها و شکست هایی فراوان دربرداشته، نبوده است. موضوع گفتگو در این بخش از مبحث تاریخ ایران توجیه علل این پیروزیها و شکستها است و به دلیل محدودیت این کتاب به چند پیروزی و شکست مهمتر و اساسی تر با توجه به اینکه پیروزیهای آن منحصر به پیروزی نظامی نیست بلکه پیروزیهای معنوی و فرهنگی و اجتماعی را نیز دربر خواهد داشت، پرداخته شده است.