قانون همایونی یا همایوننامه کتابی است که خواندمیر درباره مناقب، طرز سلطنت و بناهایی است که محمد همایون شاه ساخته به نگارش درآورده است. زبان کتاب به فارسی و نثر روان آن که گاه از ظرافت و صنایع ادبی بیبهره نیست، نشان از پختگی مؤلف آن بر نکات ادبی و تاریخی دارد. این چاپ با ترجمه انگلیسی در کلکته هندوستان به زیور طبع آراسته شده است.
«خلاصةالاخبار فی بیان احوالالاخیار» تألیف غیاثالدین محمد خواندمیر در سلسلۀ تواریخ عمومی جای دارد که در عهد تیموریان تألیف شده است و اهمیّت آن در قسمتهای نزدیک به عهد مؤلف و شرح احوال معاریف عهد، افزایش مییابد. این کتاب تاریخ از ابتدای آفرینش تا سال 905 هجری قمری است. مؤلف این کتاب غیاثالدین بن همامالدین مشهور به خواندمیر، نوۀ دختری میرخواند است. مؤلف طبق تصریح خودش چون کتاب «روضةالصفا»ی جدش را عظیم و بزرگ دانسته، برای استفادۀ بیشتر، آن کتاب را خلاصه کرده و «خلاصة الاخبار» نامیده و بیستوسه سال بعد دوباره با استفاده از همان «روضةالصفا» و منابع دیگر «حبیب السیر» را خلق کرده است. بنابراین این سه کتاب مانند سه ضلعی هستند که مثلث منابع تاریخ ایران را تشکیل میدهند. هر سه کتاب شخصیت حقیقی و حقوقی خاص خود را دارند. مطالبی در هر کدام از این سه کتاب هست که در آن دو تای دیگر نیست. خواندمیر شاعر هم بوده و اشعار زیادی از خودش در این کتاب آورده است.
قاضی ابوالفرج قرشی اصفهانی ملقب به کاتب، مورخ و شاعر و نویسنده مشهور قرن سوم و چهارم هجری است. کتاب الاغانی دیوان هنر ترانهگویی و رامشگری است که در قرن ابوالفرج به قله کمال رسیده بود. جنس نغمهها و لحن آنها و اصطلاحات موسیقی و نام بسیاری از سازها و افزارهای موسیقی و پردهها و مقامهای آن را ضبط کرده که بیشتر آنها فارسی است. اما این کتاب شامل چهل فصل در تراجم احوال شاعران و موسیقیدانان ایرانیتبار یا شیعیمذهب یا شاعرانی است که در تاریخ و ادب ایران مشهورند. در آغاز هر فصل مقدمه مختصری نوشته شده تا خواننده را در شناخت صاحب ترجمه کمک کند. قسمتهای منتخب در ذیل عنوانهایی است که به تناسب هر موضوع نوشته و شمارهگذاری شده است.
این کتاب یکی از آثار ارزشمند مورخ بزرگ ایرانی غیاثالدین بن همانالدین خواندمیر است. این کتاب در ذکر مآثر و حکم و امثال انبیاء ملوک و دانشمندان در سال 901 ق به رشته تحرير درآمده و موضوع آن بناها، مؤسسات، اوقاف و سخنان حكمتآميز پادشاهان و حكما است. زبان كتاب فارسى است و نثر روان آن كه گاه از ظرافت و صنايع ادبى بىبهره نيست، نشان از پختگى و احاطه مؤلف آن بر نكات ادبى و تاريخى دارد. وى در كنف حمايت و از تربيتشدگان وزير دانشمند امير عليشير نوايى بوده و براى جبران محبتها و نوازشهاى او، اين كتاب را به وى تقديم كرده است. مطالب با ذكر آثار و سخنان ملوك عجم، پادشاهان ايران باستان و حكماى متقدم (پيش از ظهوراسلام)، آغاز شده و بعد از بيان كلمات و صفات سيد اصفيا(ص)، ائمه معصومين(ع)، حكام بنى اميه و بنى عباس، به تشريح و ذكر سلسلههاى پادشاهى ايران و سلاطين آنها از سامانيان تا ابوالغازى سلطان حسين بهادرخان، پرداخته شده است و بعد از ذكر نام و مختصرى از احوال و اعمال بزرگان (كه نام آنها به ترتيب تاريخى آمده است)، برخى از سخنان حكمتآميز ايشان بيان مىشود و مىتوان چنين ادعا كرد كه اين اثر علاوه بر حكمتآميز و ادبى بودن آن، يك كتاب تاريخى نيز مىباشد. در خلال ذكر آثار و سخنان بزرگان، اشعارى كه با آنها ارتباط و هماهنگى دارد، به شيوههاى حكيمانه آورده شده است.