کتاب فارسی میانه که امروز با نام «شایست نه شایست» معروف شده، در اصل و چنانکه در دستنویسهای موجود از آن دیده شده، دارای این نام نیست. این کتاب بیشتر درباره گناهان و کیفرهای همارز آنها، نساوریمن (مردار و ناپاکی)، روش برداشتن مردگان از زمین و دستورهای ویژه در اینباره، پایههای گناه، سگدید و مراسم آن، انواع سگها و پرندگانی که از آنها در این آیین میتوان استفاده کرد و .... است. در این کتاب واژگان این متن پهلوی به ترتیب آوانویسی خط پهلوی آورده شده است. در مقابل هر واژه پس از یادکردن صورتهای کهن آن و توضیحات لازم، جای واژه در متن کتاب مشخص شده است.
گرچه گویش سبزواری یکی از لهجههای فارسی دری است و سالیان دراز شلاق زبانهای ناهماهنگی چون زبان ترکی، مغولی، عربی و ... را بر شانه خود تحمل کرده و امروزه در قسمت نسبتا وسیعی از خاک ایران تکلم میشود، هرگز نمیتوان آن را از لهجههای دیگر زبان فارسی برتر دانست. وقتی از گویش سبزواری سخن گفته میشود و اختصاصات دستوری یا واژههای آن بررسی میشود، نباید این تصور پیش آید که با یک گویش صددرصد ثابت سروکار داریم و بین افراد مختلفی که با آن گویش تکلم میکنند، وحدت کلمه و لفظ برقرار است. در این کتاب لغات و اصطلاحات گویش سبزواری با شواهدی از اشعار محلی این شهرستان گردآوری شده است.
زرقان شهری باستانی در میانه راه شیراز به تخت جمشید در دامنه کوه زرقان است. زرقان قدیم شامل محلههای بزرگ جولاهگان، میان و لرها و محلههای کوچکتر آخوندها، جهودها و حیدر بود. مجموعه این محلههای درهمفشرده، پشت به کوه داده و دامن تا ابتدای دشت گسترده بود. برجوبارو و دروازههای کوچک و بزرگ شهر را در میان گرفته بود و از گسترش آن پیشگیری میکرد. در این کتاب مجموعه دوهزار مثال، اصطلاح، کنایه، تشبیه و پند و اندرز در لهجه فارسی مردم زرقان فارس گردآوری شده است.
میرزا احمد (۱۲۳۲–۱۲۸۹ه. ق) بزرگترین فرزند وصال شیرازی متخلص به وقار است. او همچون پدرش خوشنویس و شاعر بود. دیوان شعری به فارسی به نام بهرام و بهروز که در بمبیی چاپ شده از او باقی ماندهاست . وی همچنین داستان قرآنی موسی و خضر را نیز به رشتهٔ شعر کشیده است. یکی از داستان های تاریخی و در عین حال سمبلیک قرآنی که به دلایل مختلف در متون ادبی صوفیانه بارها تکرار شده، داستان «موسی و خضر» است که به دلیل ظرایف و پیام های گوناگون، ظرفیت تاویل پذیری فراوانی نیز یافته است...داستان خضر و موسی، داستانی قرآنی در مورد ملاقات و همراهی موسی(ع) با خضر است. این همراهی به درخواست و اصرار حضرت موسی(ع) بود. خضر با وجود مخالفت اولیه، با این شرط که موسی(ع) هیچ سؤالی از او نپرسد، همراهی را قبول میکند. در این همراهی سه عملِ سوراخ کردن کشتی، کشتن نوجوان و تجدید بنای دیوار توسط حضرت خضر انجام شد. موسی(ع) در هر سه مورد اعتراض کرده و همین سبب جدایی این دو شد. خضر در پایان، علت کارهایی را که انجام داد گفت. این داستان یکبار در قرآن نقل شده و میان مفسران، متکلمان و عرفا گفتگوهای بسیاری در مورد آن وجود داشته و دارد.
خواجوی کرمانی شاعری زبانآور و گاه بوده و به تقلید از نظامی (پس از امیرخسرو دهلوی) خمسهای به وزن و بحرهای متفاوت پدید آورده و هر یک را نامی نهاده که به ترتیب سرایش عبارتند از: همای و همایون، گل و نوروز، روضة الانوار، کمالنامه، گهرنامه. خواجو قصایدی رسا و غزلیاتش دلکش نیز دارد که دفتر غزلیات و قصاید وی مجموعهای در حدود 25000 بیت و در زمان خود شاعر به دستور تاجالدین عراقی فراهم آمده به نام «صنایع الکمال» نامگذاری شده است. این کتاب کوچک که به بهانه شرکت در بزرگداشت این شاعر ارجمند فراهم آمده است، شامل یکصد غزل از این شاعر بزرگ است و یک ساقینامه که ضمن داستان «همای و همایون» آمده است که نمونهای از مثنویسرایی شاعر نیز میباشد.