میرزا احمد (۱۲۳۲–۱۲۸۹ه. ق) بزرگترین فرزند وصال شیرازی متخلص به وقار است. او همچون پدرش خوشنویس و شاعر بود. دیوان شعری به فارسی به نام بهرام و بهروز که در بمبیی چاپ شده از او باقی ماندهاست . وی همچنین داستان قرآنی موسی و خضر را نیز به رشتهٔ شعر کشیده است. یکی از داستان های تاریخی و در عین حال سمبلیک قرآنی که به دلایل مختلف در متون ادبی صوفیانه بارها تکرار شده، داستان «موسی و خضر» است که به دلیل ظرایف و پیام های گوناگون، ظرفیت تاویل پذیری فراوانی نیز یافته است...داستان خضر و موسی، داستانی قرآنی در مورد ملاقات و همراهی موسی(ع) با خضر است. این همراهی به درخواست و اصرار حضرت موسی(ع) بود. خضر با وجود مخالفت اولیه، با این شرط که موسی(ع) هیچ سؤالی از او نپرسد، همراهی را قبول میکند. در این همراهی سه عملِ سوراخ کردن کشتی، کشتن نوجوان و تجدید بنای دیوار توسط حضرت خضر انجام شد. موسی(ع) در هر سه مورد اعتراض کرده و همین سبب جدایی این دو شد. خضر در پایان، علت کارهایی را که انجام داد گفت. این داستان یکبار در قرآن نقل شده و میان مفسران، متکلمان و عرفا گفتگوهای بسیاری در مورد آن وجود داشته و دارد.
"بلند آفتاب خراسان "مجموعهای است مشتمل بر نوشتهها و سرودههایی که پس از درگذشت "محمدتقی ملکالشعرای بهار "در مراسم تشییع جنازه وی و طی چند سال به مناسبتهای مختلف از جمله مراسم یادبود آن استاد در نشریات فارسی به چاپ رسیده است .این مجموعه متشکل از دو جلد است که جلد اول آن در سه بخش تنظیم شده است :بخش اول مشتمل است بر گزارشها، مقالهها و تحقیقات مختلف مربوط به زندگی و شخصیت بهار ;بخش دوم، برگزیدهای است از اشعاری که در رثای استاد سروده شده است ;بخش سوم حاوی چند مطلب در نقد و معرفی کتاب "بهار و ادب فارسی "است که نگارنده در سال 1351در دو مجلد آن را انتشار داده است .(این مطالب، اشاراتی است چند درباره نویسندگی ملک الشعرای بهار) .
سید هاشم موسوی حداد یکی از عارفان نامیِ شیعه و از شاگردان برجستهی سید علی قاضی بود. سید هاشم در شهر کربلا متولد شد و در نجف اشرف به تحصیل علمِ دین پرداخت. این طلبهی وارسته هیچ در بند دنیا و تجملات مادی نبود، و از درآمد حاصل از نعلسازی، به سادهترین شکل ممکن روزگار میگذرانید؛ در واقع لقب حداد (به معنی آهنگر) با توجه به حرفهی ایشان به وی اطلاق شد. سید هاشم حداد در سال 1279 متولد شد، و به سال 1363 از دنیا رفت. از وی نامههایی چند به جامانده، که توسط شاگردشان، سید محمدحسین حسینی طهرانی گردآوری شده، و ذیل کتاب روح مجرد در اختیار علاقهمندانِ این موحد نامی قرار گرفته است. در کتاب نامبرده همچنین، در باب مهمترین رئوس فکری و جالبتوجهترین اعتقادات دینی حاج سید هاشم موسوی حداد نیز بحث شده است. کتاب روح مجرد در قالب دوازده بخش کلی تنظیم گشته است. سید محمدحسین حسینی طهرانی که خود یکی از بزرگان حوزه و از عالمان شاخص دوران به شمار میرود، در کتاب روح مجرد نهایت همّ خود را به کار برده تا فقط پارهای از روشنای روح و قطرهای از دریای ایمان یار و استاد خود، حاج سید هاشم را بر ما که مخاطبین کتاب او هستیم، آشکار سازد. از بخشهای جالب توجه کتاب صوتی روح مجرد، خصوصاً باید به قسمتهایی اشاره کرد که در آنها اشاراتی به علاقهی حاج سید هاشم به عرفانِ مولوی و ابن عربی شده است؛ علاقهای که البته انتقاداتی را از سوی برخی از ظاهربینان متوجه ایشان نمود؛ اما به هر رو، مانعی در غور حاج سید هاشم در حالات عرفانی نشد.
کتاب محاکمه انسان و حیوان (مرغزار) از احمد وقار شیرازی است و موضوع این کتاب محاکمه و دادخواهی شورانگیز و پرهیجانی است که در یک طرف آن انسان قرار دارد و مدعی مالکیت رقاب حیوانات در ملک هستی میبشد؛ و در طرف دیگر اصنافی از حیوانات است که از دست "اشرف مخلوقات" به تنگ آمده و او را ناقض نوامیس خلقت میدانند و لب به شکوه گشودهاند. اگر چه نسخه دستنویس وقار فاقد مقدمه است تا حقیقت و ماهیت کار او را نشان دهد ولی با تحقیق معلوم شد اصل و منشاء کتاب حاضر فصول متعددی است از رساله هشتم "اخوان الصفا" در چگونگی تکوین جانوران و اقسام آنها که وقار با استادی هرچه تمام تر آن را در قالب فارسی ریخته است و در کنار آن مطالبی چون داستان سلمان و ابوذر، یاجوج و ماجوج، و انبوهی از آیات و امثال و اشعار فارسی به کتاب افزوده اند که بدان رنگ و بوی تازهای داده است.
این کتاب، اثری بدیع و ابتکاری است در تاریخ پادشاهان ایران قبل از اسلام که از روزگار کیومرث، نخستین پادشاه پیشدادی آغاز و به یزدگرد شهریار واپسین پادشاه ساسانی انجام مییابد. مؤلف این کتاب احمد وقار شیرازی از شاعران و ادیبان و خطاطان معروف قرن سیزدهم هجری است. وقار در تألیف این اثر، از تواریخ معتبری چون طبری، روضه الصفا، حبیب السیر و آثاری چون جاودان خرد، شارستان چهارچمن و مآخذ دیگری که آنها را نامههای یارسان نامیده، بهره جسته است و هنگام نگارش، به مناسبت مقال و نظر به احترام و علاقه فراوان به فردوسی، جایجای سخن خود را با اشعاری از شاهنامه زینت بخشیده است. افزون بر آن اندرزها و سخنان پادشاهان و بزرگان را به نظم آورده است.