کتاب حاضر در سه گفتار به معرفی تبار و شجره شیخ صفی و سیادت خاندان صفویان اختصاص دارد .این نوشتار، نقد و تفسیری است بر کتاب "صفوه الصفا" نوشته "ابن بزاز" .عناوین سه گفتار بدین قرار است :"صفوه الصفا و تاریخچه آن"، "تبار شیخ صفیالدین، شجره سیادت شیخ صفی" و "کیش شیخ صفی".
قصیده تائیه، بلندترین قصیده دعبل خزائی است که سبب شد تا دعبل، شهرتی عالمگیر را کسب نماید. تعداد ابیات این قصیده، ۱۲۳ بیت و به زبان عربی است. نام این شعر، علاوه بر قصیده تائیه، به مدارس الآیات یا تائیه دعبل شهره است. وی ۱۵ قصیده سروده است که یکی از قطعه شعرهای او با تاء شروع می شود
نبرد رستم و اسفندیار یکی از داستانهای حماسی ایرانی است که در کتابهایی مانند شاهنامه فردوسی و گشتاسپنامه دقیقی بدان پرداخته شدهاست. این داستان از طولانیترین بخشهای شاهنامه و به لحاظ ادبی یکی از برجستهترین بخشهای آن است. داستان که روایتگر رزم میان اسفندیار، شاهزاده کیانی و رستم، پهلوان زابل است، یکی از بخشهای تراژیک شاهنامه بوده و به توصیف خود فردوسی، بلبلان به سبب مرگ اسفندیار ناله سر میدادند. فردوسی داستان رستم و اسفندیار را در ضمن حوادث دوران سلطنت گشتاسب در اواخر عصر کیانیان به نظم کشیده است.
در این کتاب برخی دیدگاههای"احمد کسروی" در باب مسائل اجتماعی و فلسفی دین، همچنین مفهوم و شیوههای رستگاری بازگو شده است .عناوین برخی مباحث کتاب بدین قرار است : "دین برآشفته و هم سست گردیده"، "دین چیست و برای چیست"، "آفریدگار"، "راه دین و راه دانش جداست"، "جان و روان"، "مردان خدا"، "زردشت و مانی"، "پاکدینی"، "فلسفه"، "صوفیگری"، "خراباتیگری"، "آیین زندگی" و "آموزگاران و فرهیختاران".
احمد کسروی طی سالهای زندگی خود سعی کرده تحقیقات وسیعی در زمینه تاریخ و پژوهش ادیان و فرقه های مذهبی داشته باشد بسیاری از کتاب های احمد کسروی در حجم کم و به تعبیری مقاله هستند که این مقاله ها تک عنوان یا گاها دو عنوان را بررسی مینمودند یکی از این مقالات کتاب حاضر است تحت عنوان نیک و بد که در سال هزار و سیصد و پنجاه و شش توسط انتشارات پایدار منتشر شده است. همانطور که از عنوان کتاب مشخص است به مقوله نیک و بد پرداخته و حقیقتا مرز تعریف نیک و بد و خیر و شر بسیار باریک و برای هرشخص تعریفی دیگر دارد بسیاری عملی را نیک می شناسند و برخی دیگر آن را بد. در سخن این را هرکسی خواهد پذیرفت که باید نیک بود ، ولی چون بکار پردازیم و بخواهیم گامی در این راه برداریم با دو اشکال بزرگی دچار خواهیم گردید : زیرا نخست نیک و بد دانسته نیست و یک پایهای و یا قاعدهای برای نیک و بد در میان نمیباشد. اینست هر کسی چیزهای دیگری را نیک یا بد میشمارد و از روی عقیدهی خود داوری میکند......