تذکره نصرآبادی علاوه بر احیای نام هزار شاعر عصر صفوی، اخلاق و احوال دوره صفوی و بسیاری از مطالب مهم تاریخی را هم نشان می دهد و برای ادبا و مورخین و کسانی که میخواهند به حقایق تاریخی عصر صفوی پی برده و آشنا بشوند مفید و کارساز است. و نیز ابیات و غزلهایی چند که گوینده آن مجهول و انتحال کنندگان دست بدست می بردند به وسیله این تذکره به صاحبانش مسترد می گردد.
مجموعه حاضر اشعار دکتر فرامرز نوریانی متخلص به "مظلوم" است که در سال 1312 چشم به جهان گشود و تحت تعلیم و تربیت مادری روشنفکر و پدری آزاده پرورش یافت. در سال 1338 موفق به دریافت دکترای پزشکی از دانشکده پزشکی اصفهان شد و در سال 1350 دکترای اعصاب و روان را از دانشکده پزشکی تهران کسب نمود. ایشان در سن 60 سالگی دار فانی را وداع گفت.
فهرست شماره 14 عرفان ایران بدین قرار است: در قسمت مقالات، عید مبعث از دکتر نورعلی تابنده؛ تصوف علوی از شهرام پازوکی، فریتهوف شوئون و معنای زیبایی از سعید بینای مطلق؛ تاملی در باب معنای روحانی کار از سیدحسن آذرکار؛ کرامات اولیا در آثار مولانا از محمدابراهیم ایرج پور؛ مجموعه مزار شاه نعمت الله ولی از مهراد قیومی بیدهندی، در قسمت معرفی کتاب تفسیر بیان السعاده فی مقامات العباده از دکتر عادل نادرعلی و ترجمه حسینعلی کاشانی بیدختی معرفی شده است.
تذکره نصرآبادی مشتمل بر شرح حال و اشعاری از قریب هزار شاعر عصر صفوی. شرح احوال شاعران در این تذکره موجز و مختصر است . مؤلف بیشتر به خلق وخوی و رفتار و نیز هیئت ظاهری افراد توجه کرده است ؛ آثار، شغل ، منصب ، خویشان و دوستان و استادان آنان و گاه حادثة مهمی را که در زندگیشان روی داده ، مانند فوت فرزند یا عشق و جنون آنان ، ذکر کرده و از هر شاعر یک یا چند بیت نقل کرده و گاه نیز با عباراتی در حد تمجید یا تقبیح به نقد اشعار آنان پرداخته است. تذکرة نصرآبادی گذشته از آنکه در بررسی شعر و شاعریِ عهد صفوی سودمند است ، مرجعی بسیار مهم برای آشنایی با تاریخ اجتماعی و فرهنگ و ادب عامة ایران در آن دوران است. نصرآبادی تذکرة خود را با جملاتی به نثر مصنوع در حمد باری تعالی آغاز، و سپس با نثری ساده از فضیلت سخن منظوم بحث می کند و ضمن ذکر تذکره های پیشین و معاصر خود که به نظر می رسد در تألیف تذکره اش از برخی آنها بویژه تحفة سامی متأثر بوده است ، سبب تألیف کتاب (در1083) را ذکر می کند. او در پایان دیباچه و پیش از بیان فصول کتاب ، شاه سلیمان صفوی (حک : 1077ـ 1105) را مدح می گوید. فصلهای کتاب عبارت اند از: 1) مقدمه ، در بارة شاهان و شاهزادگان صفوی که شعر سروده اند؛ 2) صف اول ، در بارة امیران و ملازمان دربار صفوی و تیموریان هند که شاعر بوده اند، مشتمل بر سه «فرقه »: امیران ایران ، امیران هندوستان ، وزیران و مستوفیان ؛ 3) صف دوم ، در ذکر سادات و نجبا و اشعار آنان ؛ 4) صف سوم ، در بارة دانشمندان و خوش نویسان و متصوّفه که شعر نیز سروده اند، مشتمل بر سه فرقه : علما و فضلا، خوش نویسان ، درویشان ؛ 5) صف چهارم ، در شرح احوال شاعران ، مشتمل بر سه فرقه : شاعران عراق و خراسان ، شاعران ماوراءالنهر، شاعران هندوستان ؛ 6) صف پنجم ، در بارة خویشان مؤلف و زندگینامه و اشعار خود مؤلف ؛ 7) خاتمه ، در ذکر مادّه تاریخ و لغز و معماهای متقدمان و معاصرانِ مؤلف ، مشتمل بر دو «دفعه »: دفعة اول ، آنهایی که سرایندة مشخص دارند؛ دفعة دوم ، آنهایی که سرایندة نامعلوم دارند. هر دفعه خود به سه «حرف » تقسیم شده است : حرف اول در بارة مادّه تاریخ ، دوم در بارة لغز و سوم در بارة معما. شرح احوال شاعران در این تذکره موجز و مختصر است . مؤلف بیشتر به خلق وخوی و رفتار و نیز هیئت ظاهری افراد توجه کرده است ؛ آثار، شغل ، منصب ، خویشان و دوستان و استادان آنان و گاه حادثة مهمی را که در زندگیشان روی داده ، مانند فوت فرزند یا عشق و جنون آنان ، ذکر کرده و از هر شاعر یک یا چند بیت نقل کرده و گاه نیز با عباراتی در حد تمجید یا تقبیح به نقد اشعار آنان پرداخته است...
تذکره نصرآبادی مشتمل بر شرح حال و اشعاری از قریب هزار شاعر عصر صفوی. شرح احوال شاعران در این تذکره موجز و مختصر است . مؤلف بیشتر به خلق وخوی و رفتار و نیز هیئت ظاهری افراد توجه کرده است ؛ آثار، شغل ، منصب ، خویشان و دوستان و استادان آنان و گاه حادثة مهمی را که در زندگیشان روی داده ، مانند فوت فرزند یا عشق و جنون آنان ، ذکر کرده و از هر شاعر یک یا چند بیت نقل کرده و گاه نیز با عباراتی در حد تمجید یا تقبیح به نقد اشعار آنان پرداخته است. تذکرة نصرآبادی گذشته از آنکه در بررسی شعر و شاعریِ عهد صفوی سودمند است ، مرجعی بسیار مهم برای آشنایی با تاریخ اجتماعی و فرهنگ و ادب عامة ایران در آن دوران است. نصرآبادی تذکرة خود را با جملاتی به نثر مصنوع در حمد باری تعالی آغاز، و سپس با نثری ساده از فضیلت سخن منظوم بحث می کند و ضمن ذکر تذکره های پیشین و معاصر خود که به نظر می رسد در تألیف تذکره اش از برخی آنها بویژه تحفة سامی متأثر بوده است ، سبب تألیف کتاب (در1083) را ذکر می کند. او در پایان دیباچه و پیش از بیان فصول کتاب ، شاه سلیمان صفوی (حک : 1077ـ 1105) را مدح می گوید. فصلهای کتاب عبارت اند از: 1) مقدمه ، در بارة شاهان و شاهزادگان صفوی که شعر سروده اند؛ 2) صف اول ، در بارة امیران و ملازمان دربار صفوی و تیموریان هند که شاعر بوده اند، مشتمل بر سه «فرقه »: امیران ایران ، امیران هندوستان ، وزیران و مستوفیان ؛ 3) صف دوم ، در ذکر سادات و نجبا و اشعار آنان ؛ 4) صف سوم ، در بارة دانشمندان و خوش نویسان و متصوّفه که شعر نیز سروده اند، مشتمل بر سه فرقه : علما و فضلا، خوش نویسان ، درویشان ؛ 5) صف چهارم ، در شرح احوال شاعران ، مشتمل بر سه فرقه : شاعران عراق و خراسان ، شاعران ماوراءالنهر، شاعران هندوستان ؛ 6) صف پنجم ، در بارة خویشان مؤلف و زندگینامه و اشعار خود مؤلف ؛ 7) خاتمه ، در ذکر مادّه تاریخ و لغز و معماهای متقدمان و معاصرانِ مؤلف ، مشتمل بر دو «دفعه »: دفعة اول ، آنهایی که سرایندة مشخص دارند؛ دفعة دوم ، آنهایی که سرایندة نامعلوم دارند. هر دفعه خود به سه «حرف » تقسیم شده است : حرف اول در بارة مادّه تاریخ ، دوم در بارة لغز و سوم در بارة معما. شرح احوال شاعران در این تذکره موجز و مختصر است . مؤلف بیشتر به خلق وخوی و رفتار و نیز هیئت ظاهری افراد توجه کرده است ؛ آثار، شغل ، منصب ، خویشان و دوستان و استادان آنان و گاه حادثة مهمی را که در زندگیشان روی داده ، مانند فوت فرزند یا عشق و جنون آنان ، ذکر کرده و از هر شاعر یک یا چند بیت نقل کرده و گاه نیز با عباراتی در حد تمجید یا تقبیح به نقد اشعار آنان پرداخته است...