معرفي پاسداران زبان فارسى در شبه قاره هند و پاكستان زبان فارسى پاكستان هند فارسى اين كتاب زندگينامه طوطيان شكرشكن شيرين گفتاريست كه شبه قاره هند به تحقيق در عرصه زبان پارسي و آموزش آن پرداخته اند و گوهرهاي گرانقدر به تمدن ايران و اسلام عرضه نموده اند.
"بلند آفتاب خراسان "مجموعهای است مشتمل بر نوشتهها و سرودههایی که پس از درگذشت "محمدتقی ملکالشعرای بهار "در مراسم تشییع جنازه وی و طی چند سال به مناسبتهای مختلف از جمله مراسم یادبود آن استاد در نشریات فارسی به چاپ رسیده است .این مجموعه متشکل از دو جلد است که جلد اول آن در سه بخش تنظیم شده است :بخش اول مشتمل است بر گزارشها، مقالهها و تحقیقات مختلف مربوط به زندگی و شخصیت بهار ;بخش دوم، برگزیدهای است از اشعاری که در رثای استاد سروده شده است ;بخش سوم حاوی چند مطلب در نقد و معرفی کتاب "بهار و ادب فارسی "است که نگارنده در سال 1351در دو مجلد آن را انتشار داده است .(این مطالب، اشاراتی است چند درباره نویسندگی ملک الشعرای بهار) .
سید هاشم موسوی حداد یکی از عارفان نامیِ شیعه و از شاگردان برجستهی سید علی قاضی بود. سید هاشم در شهر کربلا متولد شد و در نجف اشرف به تحصیل علمِ دین پرداخت. این طلبهی وارسته هیچ در بند دنیا و تجملات مادی نبود، و از درآمد حاصل از نعلسازی، به سادهترین شکل ممکن روزگار میگذرانید؛ در واقع لقب حداد (به معنی آهنگر) با توجه به حرفهی ایشان به وی اطلاق شد. سید هاشم حداد در سال 1279 متولد شد، و به سال 1363 از دنیا رفت. از وی نامههایی چند به جامانده، که توسط شاگردشان، سید محمدحسین حسینی طهرانی گردآوری شده، و ذیل کتاب روح مجرد در اختیار علاقهمندانِ این موحد نامی قرار گرفته است. در کتاب نامبرده همچنین، در باب مهمترین رئوس فکری و جالبتوجهترین اعتقادات دینی حاج سید هاشم موسوی حداد نیز بحث شده است. کتاب روح مجرد در قالب دوازده بخش کلی تنظیم گشته است. سید محمدحسین حسینی طهرانی که خود یکی از بزرگان حوزه و از عالمان شاخص دوران به شمار میرود، در کتاب روح مجرد نهایت همّ خود را به کار برده تا فقط پارهای از روشنای روح و قطرهای از دریای ایمان یار و استاد خود، حاج سید هاشم را بر ما که مخاطبین کتاب او هستیم، آشکار سازد. از بخشهای جالب توجه کتاب صوتی روح مجرد، خصوصاً باید به قسمتهایی اشاره کرد که در آنها اشاراتی به علاقهی حاج سید هاشم به عرفانِ مولوی و ابن عربی شده است؛ علاقهای که البته انتقاداتی را از سوی برخی از ظاهربینان متوجه ایشان نمود؛ اما به هر رو، مانعی در غور حاج سید هاشم در حالات عرفانی نشد.
ادبيات تعليمي يکي از شاخههاي مهم و کهن ادب فارسي است مضامين تعليمي از ديرباز در داستانها که همواره از نيازهاي ذهني و عاطفي بشر بود، راه يافت و ايرانيان به جنبه تعليمي آن توجه کردهاند. حکايتپردازي نيز از شيوههاي داستانپردازي است که در قرون چهارم با مضامين اندرزي در مثنويهايي چون کليله و دمنه به کار رفته است. در قرن پنجم ه.ق حديقه سنايي نخستين منظومه عرفاني است که با هدف تعليم مباحث عرفاني، ديني و اخلاقي سروده شد و از حکايتهاي تمثيلي در بيان مفاهيم استفاده کرد. پس از او عطار اين شيوه را گسترش داد و مولانا آن را به کمال رساند. اميرخسرو دهلوي نيز در قرن هشتم، در تاسي از نظامي، نظيره مطلعالانوار را به شيوه مخزنالاسرار سرود. در همه اين مثنويها براي تبيين و تاکيد بر مضامين عرفاني ـ اخلاقي، از حکايت استفاده شده است. حکايتها با توجه به جنبه تعليمي از کارکردهاي متفاوتي برخوردارند لذا هدف از اين پژوهش آن بوده است تا معلوم گردد، حکايتهاي تعليمي در مطلعالانوار، از چه اهدافي برخوردارند و اميرخسرو با چه کارکردهايي به تبيين و آموزش تعاليم اخلاقي، مذهبي و عرفاني خويش پرداخته است. در اين پژوهش، با شيوه تحليلي ـ توصيفي مجموع بيست حکايت تعليمي در مثنوي اخلاقي مطلعالانوار، از جهت محتوايي مورد بررسي قرارگرفته است و در نهايت اين نتيجه به دست آمد که اميرخسرو دهلوي در حکايتهايش از کارکردهاي متنوعي از جمله اقناع و اثبات، تصويرسازي و ادراک، عبرتپذيري، تسهيل مباحث پيچيده، آشناييزدايي، تحول و جز آن در جهت تبيين مسائل اخلاقي، آداب شرعي و عرفاني استفاده کرده است.