مطالعه روانشناسانه غزلهای مولانا نشان میدهد که بیشتر غزلهایی که حاصل شور و جذبه و هیجان عاطفی است، حاوی نوعی خودشناسی و درک و بیان درست و عمیق از خودآگاه و ناخودآگاه شخصی و جمعی مولاناست. تجربه دیدار با فرامن که مولوی بنا بر عقاید عرفانی خود، او را با جبرییل، حق، انسان کامل و معشوق یکی میگیرد، در وجود شمس تبریز ظهور مییابد و شمس، یار غارِ مولانا در دیوان کبیر است که تجسمی از ضمیر ناخودآگاه و فرامن شخصی وی است. روش مطالعه در مقاله حاضر نقد روانشناختی است. نگارنده میکوشد تا با طرح مسئله «فرامن» (Superego) که یکی از کهنالگوهای روانشناسی یونگ است، به بررسی یکی از کهنالگوهای گسترده در دیوان بپردازد. در این مسیر رمز «غار» در ادب فارسی و فرهنگ جهانی نیز بررسی شده است.
این کتاب دربرگیرنده منتخبی است از بهترین غزلها و رباعیهای حضرت مولانا به همراه ترجمه و تفسیر برخی کلمات و اصطلاحات تصوف اسلامی که با نسخه دیوان کبیر مصحح شادروان فروزانفر مقابله و تکمیل شده است. در مقدمه مفصل کتاب درباره مولانا و شمس و حیات مولانا مطالبی ارائه شده است.
این کتاب در سه بخش به بررسی جبر و اختیار در آثار شاعران پرداخته است. ابتدا در بخش اول به بررسی مسئله جبر و اختیار در شاعران قبل از مولوی از قبیل فردوسی، ناصرخسرو، خیام، انوری و سعدی پرداخته شده، در بخش دوم در اشعار مولوی این بحث صورت گرفته و در بخش سوم در اشعار شاعران بعد از مولوی از قبیل شیخ محمود شبستری، ابن یمین و حافظ این تحقیق انجام شده است.
حکیم سنایی غزنوی از پایه گذاران ادبیات منظوم عرفانی زبان فارسی است. مثنوی حدیقه الحقیقه محتوایی عرفانی همراه با لطایف و اسرار حکمی دارد و الهی نامه، فخری نامه و حدیقه الحقایق نیز خوانده می شود. این اثر از نامدارترین منظومه های سنائی می باشد و در طول سدههای متوالی مورد قبول مردمان بسیاری بوده است. این مثنوی که سرودن آن در سال 525 قمری به پایان رسید، در تاریخ ادب و عرفان فارسی، باب تازهای را در سرودن منظومههای عرفانی گشود. حدیقه الحقیقه در ده باب و ده هزار بیت سروده شده و توحید، مدح پیامبر و خاندان او، خرد یا عقل کل، ستایش دانش، عشق و دلداگی حقیقی، پرورش عقل کل، ناپایداری زندگی زمینی، اخترشماری، دوستی و دشمنی موضوعات آن را تشکیل می دهند. از آخرین باب حدیقه نیز اطلاعات نسبی درباره زندگی شاعر به دست می آید. کتاب پیش رو با تصحیح و مقدمه مریم حسینی در سال 1382 توسط مرکز نشر دانشگاهی در دسترس علاقمندان قرار گرفت.
توجه به ارزشهای آثار والا و بررسی ویژگیهای ادبی و هنری آنها همواره مورد توجه اندیشمندان و منتقدان بوده است. شارل آگوستن سنتبوو (1804ـ 1869 م) از پیشروان منتقدان این حوزه بود که به طور خاص و با رویکردی تازه به موضوع آثار کلاسیک ـ در مفهومی نو ـ پرداخت. وی در جستاری که از آثار برجسته ادبی به دست داد، به مؤلفههایی توجه کرد که سبب میشود اثر ماندگار و به تعبیر خاص وی، کلاسیک شود. توجه به محتوای اثر و سهمی که در اعتلای روح انسانی، در سنجش اثر کلاسیک مورد توجه سنتبوو بوده است. سنتبوو اثر کلاسیک را اثری میخواند که ـ به واسطه ظرفیتهای برتر خود ـ زمان را درمینوردد. در این نوشتار، رویکرد سنتبوو درباره اثر کلاسیک و وجوه مختلف آن بررسی شده است.