یکی از مباحث اصلی علم معانی، تعیین صدق و کذب جملههای خبری است. چنانچه گزارهای قابل صدق و کذب باشد، خبری است و اگر چنین نبود، انشایی است. نخستین مطرحکنندگان صدق و کذب خبر، از میان متکلّمان و فلاسفه بودهاند. امّا تمام گزارههای ادبی مطابق با زبان منطق نیستند؛ این قبیل گزارهها ویژگیهایی دارند که منطقگریزی در آنها به وضوح مشاهده میشود. گزارههای ادبی الزاماً خبری نیستند، بلکه هدف آنها القاء بینش جدید در مواجهه با پدیدهها و جهان پیرامون است. در این پژوهش، پس از بررسی آراء متفکران اسلامی و غیر اسلامی در خصوص صدق و کذب گزارهها، به این نتیجه رسیدهایم که صدق و کذب را تنها باید با سرچشمه گزارهها سنجید و ضروری است که در علم معانی، در بخش مربوط به نحوه سنجش صدق و کذب خبر، بازنگری شود.
دستور الکاتب اثر محمد نخجوانی در دو جلد، شامل مقدمه، دو بخش و یک نتیجه است. مانند همه آثار قرون وسطی مقدمه با حمد و ستایش پروردگار و پیامبر آغاز میشود. سپس حمد و ثنای حکمران سلطان اویس آمده و از اتحاف اثر به او سخن گفته میشود. به دنبال مقدمه، نخستین قسمت اثر که حاوی چهار «مرتبه» است و سپس دومین قسمت که شامل دو «باب» است و بالاخره نتیجه آمده است. دو بخشی که به دنبال مقدمه آمده، مضمون عمده کتاب را شامل است. نظریات اصلاحی که در اثر نظام الملک و یرلیغهای غازانخان شرح داده شده، انعکاس خود را در اثر محمد نخجوانی نیز پیدا کرده است. نظر او درباره سازمان و اداره دولتی، وضع اجتماعی ـ اقتصادی و سیاسی کشور تقریبا در سطح نظریات نظامالملک، رشیدالدین و پسرش غیاثالدین و همچنین حمدالله قزوینی و دیگر رجل مترقی دولتی خاورزمین بوده است. بخش اول به شکل نامهها نوشته شده است.مؤلف نمونههایی از نامههای جوابیه و شکایات و عرایض و همچنین مکاتبات بین اقشار مختلف طبقه حاکم درباره مسائل مختلف و بیشتر اجتماعی ـ اقتصادی به عنوان حکمرانان، صاحبمنصبان و درجهداران و ..... آورده است.
انشاء واژهای است عربی به معنی آغاز کردن، آفریدن، از خود چیزی گفتن، ایجاد. همچنین سخنپردازی، سخنآفرینی، نویسندگی، شاعری، تألیف عبارات. دل شعبدهها گرفت از فکرت جان معجزهها نمود در انشا یا علمی که دانسته شود بدان ترکیب عبارت نثر. نوشته مترسلانه و فصیح و با سجع و قافیه (نفیسی، ذیل واژه)، هر نوع نوشتهای که مراد از آن نمایاندن قدرت نویسندگی و تعیین ارزش نوشته باشد. در مفاتیحالعلوم انشاء به معنی اسناد درباری توصیف شده، که رئیس دفتر پس از مطالعه و آوردن ترامیم لازم آن را به شکل نهایی درمیآورد. پارهای دیگر از سخنشناسان «انشاء را فن ترسل گفتهاند».
پيشينه اهميت اعداد در پديده تقدس گرايي در انديشه انسانهاي جوامع ابتدايي ريشه دارد. بشر از ديرباز به ويژگي سحرانگيز اعداد معتقد بوده و به همين دليل در طول قرون متمادي به برخي از اعداد تا حد تقدس اهميت داده است؛ اين پديده نه تنها در فرهنگ عامه جوامع بشري بلکه در زمينههاي مختلف ادبيات آنها نيز مجال ظهور و بروز يافته است. ملل مختلف دنيا با توجه به اساطير اوليه تمدنهايشان به اعدادي خاص اهيمت داده و حتي آن را تقديس کردهاند. بدين ترتيب مکاتب مختلفي به وجود آمده است که هر کدام به نوعي بر اساس تقديس عددي خاص به تنظيم ايدئولوژي خود اقدام کردهاند و اين خود بمراتب مجرايي براي ورود برخي اعداد مهم و گاهي مقدس درون ادبيات شده است؛ در اين ميان شاهد انعکاس گسترده اعدادي خاص در حيطه ادبيات پارسي هستيم که بسامد آن به نسبت مقطع زماني و موقعيت جغرافيايي در نوسان است. اين مقاله تلاشي است براي بررسي پيشينه اهميت عدد «سه» و کاربرد آن در ديوان خاقاني.
نهضت بازگشت ادبي در نيمه دوم قرن دوازدهم به همت و اشارت شاعراني از قبيل مشتاق (ف 1165 ق) و شعله اصفهاني (ف 1160 ق) پديد آمد. انگيزه بنيانگذاران نهضت بازگشت، احياي شعر فارسي و نجات دادن آن از انحطاط و ابتذال سبک هندي بود. با اين همه، پيشنهاد سخنوران اصفهان تنها در ايران مورد استقبال واقع شد و در ساير حوزههاي زبان و ادبيات فارسي نظير هند، افغانستان و سرزمينهاي فرارود اقبالي نيافت، اما حرکتي شبيه به بازگشت ادبي پس از شکست جنبش مشروطهخواهي در افغانستان، در اين کشور روي داد که باعث شد تا درونمايه و مضامين شعري که تحت تاثير مشروطهخواهي به سمت نوگرايي رفته بود، دوباره به حال و هواي سبک هندي رجعت نمايد. اين پژوهش ميکوشد، ضمن تشريح فضاي کلي شعر و شاعري در افغانستان، مقارن با ظهور نهضت بازگشت ادبي، دلايل عدم اقبال به جريان بازگشت ادبي در اين کشور را مورد بررسي قرار دهد و زمينههاي سياسي ـ اجتماعي رجعت به سبک هندي، پس از شکست مشروطيت در افغانستان را تبيين نمايد.