سهراب سپهري، شاعر نوپرداز و صاحب سبک معاصر، همواره از بياني نمادين در عين حال، نامتعارف براي تبيين احوال، اشراق و شهود عارفانه خويش، بهره برده که در نوع خود، منحصر به فرد است. کليت شعر او ترسيمِ سمبوليک و شاعرانه اي از عرفاني ساده و همه فهم بوده که از عناصر، پديده‌ها و واژگان، به شکل متفاوت سود مي‌جويد تا ناخودآگاهانه، نگاه خواننده را متوجه چشم اندازهايي تازه کند. سپهري به دليل داشتن احوال، ذهنيت و دريافت‌هايي غريب، ناگزير از رويکرد به زباني نامتعارف و سمبوليسمي ويژه و مبتني بر نگرش شهودي بوده است. در اين راستا، به زيبايي‌شناسي خاصي دست يافته و شعرش در مسيري از آشنايي‌زدايي معنايي، زباني، تصويري و سمبوليک، حرکت کرده است. همين مختصات، او را به عنوان شاعري متفاوت و مدرن در روزگار ما مطرح ساخته است. اين نوشتار، ابعادي از سمبوليسم سپهري و چگونگي بهره‌مندي وي را از کلمات، اشيا و موجودات در حوزه نگرش شهودي و عرفاني وي، بررسي نموده است.

منابع مشابه بیشتر ...

64d0fe14952b4.jpg

فرهنگ اصطلاحات عرفان اسلامی (انگلیسی-فارسی؛فارسی-انگلیسی)

گروهی از نویسندگان

فرهنگ اصطلاحات عرفان اسلامی نخستین مجلد از مجموعه ی فرهنگ های اصطلاحات علوم و معارف اسلامی است که در حوزه ی علوم عقلی شامل: عرفان، فلسفه، کلام، اخلاق و منطق و در حوزه ی علوم نقلی شامل: فقه، اصول فقه، تفسیر و علوم قرآنی، رجال، درایه و ادبیات عرب است. این فرهنگ به منظور فراهم آوردن بستر مناسب برای ارائه ی ترجمه های دقیق و رسا و با اسلوب سنگین ادبی از آثار جاویدان عرفان اسلامی تهیه گردیده و اولین قدم مهم در این زمینه به شمار می آید. کتاب حاضر عمده ی اصطلاحات عرفانی را در بر دارد و مدخل ها و معادل های آن ها به دقت گزینش شده و در تهیه آن از بسیاری از پر ارج ترین ترجمه های دهه های اخیر استفاده شده است. راقم این سطور یقین دارد که فرهنگ اصطلاحات عرفان اسلامی کمک بزرگی برای مترجمان ایرانی خواهد بود و سهم بسزایی در بهتر برگردانیدن گنجینه های معرفت فارسی به جهان خارج خواهد داشت و وسیله ای ارزنده خواهد بود برای تبدیل کردن زبان انگلیسی به یک زبان اسلامی؛ یعنی زبانی که در آن معارف و ارزش های اسلامی، که در قلب آن عرفان قرار گرفته، به سهولت قابل بیان است؛ علاوه بر این، کمک خواهد کرد تا مترجمان از تشتت و پراکندگی در برگرداندن متون عرفانی رهایی یابند.

64a1915c860ca.jpg

ترجمه و شرح اصطلاحات الصوفیه

عبدالرزاق کاشانی

«اصطلاحات الصوفیه» که به قلم «ابوالقاسم عبدالرزاق ابن ابی الفضایل جمال‌الدین کاشانی» از عرفای بزرگ قرن هفتم هجری به نگارش در آمده دربردانده شرح اصطلاحات عرفان به زبان عربی است. کتاب حاضر، با هدف بررسی شالوده و مبانی عرفان عبدالرزاق کاشانی در اصطلاحات الصوفیه به نگارش در آمده و مشتمل بر ترجمه فارسی کتاب، به همراه شرح و تفسیر اصطلاحات عرفانی مندرج در آن، در بیست و هفت باب است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

57d0ef395bfe2.PNG

مطالعه تطبيقي «خرق عادت» در ادبيات عرفاني و سوررئاليستي

ناصر علیزاده

«خرق عادت» يكي از نتايج مسلم مجاهده و رياضت عرفاني، و توجه و تمركز به ضمير ناخودآگاه سوررئاليستي است كه پيشينه آن يقيناً در بخش‌هاي گمشده تاريخ حيات بشر ـ اسطوره‌ها ـ قابل پيگيري است. تاثيرپذيري سوررئاليسم، در انديشه و عمل، از انديشه‌هاي عرفاني، منجر به ظهور برخي تشابهات و اشتراكات بين اين دو مكتب (در عين تقابلات و تمايزات بنيادين ادبيات عرفاني و سوررئاليستي با يكديگر) شده است كه «خرق عادت» عيني‌ترين و شگفت‌انگيزترين ثمره برنامه‌هاي نسبتاً مشتركشان محسوب مي‌شود. تنوع نتايج خارق‌العاده، از جمله كرامات، كشف و شهود، تصادفات عيني، سحر و جادو، پيشگويي و غيبگويي، در نمونه‌هاي عرفاني و سوررئاليستي، گرچه زمينه مناسبي براي ادعاپروري و هذيان‌پردازي محسوب مي‌شود، از منظري ديگر مي‌تواند به فلسفه انزواطلب و دنياگريز عرفان ختم شود كه ريشه در جريانات اجتماعي و واكنش‌هاي فردي عارف اديب، و به تبع آن هنرمند سوررئاليست دارد. تاكيد براين نكته نيز ضروري است كه «خرق عادت» ـ برجسته‌ترين نقطه مشترك در نتايج عملي عرفان و سوررئاليسم ـ در مواردي چند، با آبشخورها، برنامه‌ها و رسالت‌هايي كاملاً متفاوت بين دو مكتب، ظاهر شده است؛ بنابراين مطالعه تطبيقي «خرق عادت» بين عرفان و سوررئاليسم، نمي‌تواند از اهميت و استقلال دو مكتب فكري عظيم در ادبيات جهان، بكاهد يا داعيه همساني، همانندي و پدرپسري عرفان و سوررئاليسم را داشته باشد.

پژوهش‌ها/پژوهش‌های عرفانی پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی
مقاله
57be9f3987d77.PNG

نقد شخصيت در آثار داستاني صادق هدايت

ناصر علیزاده

شخصيت‌هاي داستاني از طريق انتساب خصيصه‌هاي فردي، اجتماعي، سياسي و ... در يک متن معرفي مي‌شوند و در جريان کنش‌ها و واکنش‌ها، بازتاب‌دهنده افکار، آمال و ناگفته‌هاي دروني خود، خالق اثر و ويژگي‌هاي محيطي هستند. هدف از مقاله حاضر، تحليل ساختار شخصيت و امکانات محيطي در ايجاد و شکل‌گيري شخصيت‌هاي داستاني در آثار داستاني «صادق هدايت» است. حضور شخصيت‌هاي تيپيک «هدايت» در محيط داستان‌هايش به رکود و ايستايي فضاي جامعه داستاني دامن زده است و «هدايت» با به نقد کشيدن اين ساختار در قالب شخصيت‌هاي درون‌گرا، منزوي، شکست خورده و ...، عمل شخصيت‌ها را در برابر حوادث داستاني‌اش به مبارزه طلبيده است. تعدد شخصيت به عنوان بيماري اجتماعي و رواني، شخصيت‌ها و محيط داستاني را تحت تاثير قرار داده و هر دو را از خودشناسي، قدرت عمل و پويايي بازداشته است.

پژوهش‌ها/پژوهش در ادبیات داستانی
مقاله