مطالعه و شناخت اساطیر ملی، از آن جهت که تاریخ رشد تمدن و فرهنگ‌ یک مرز و بوم را بازمی‌شناسد، اهمیت بسیار دارد. اسطوره ضحاک و نظایر آن در فرهنگ اساطیر ایران، هم ‌چون صندوقچه‌ای، آرمان‌ها، تخیلات و امید و آرزوها و یادهای تلخ و شیرین و قضایای متضاد را در خود جای داده است که‌ انطباق بسیاری از آنها در هر عصری از اعصار، می‌تواند متفاوت باشد. سیمای‌ ضحاک در شاهنامه با آن‌چه در متون اوستایی آمده دارای تفاوت‌هایی است و اژدهای سه‌پوزه و سه‌سر و شش‌چشم و هزارنیرنگ به پادشاهی ستمگر و عرب‌ تبار، با مارهای بررسته از دو کتف تغییر یافته است. شباهت‌هایی میان اسطوره‌ ضحاک با اساطیر ملل دیگر، از جمله یونان و سرگذشت پرومته، دیده می‌شود. هم‌چنین، گروهی از محققان منشأ تاریخی برای اسطوره‌ ضحاک قائل شده و آن را با جنگ‌های میان ایرانیان قدیم علیه ستمگری و بیداد و صراحتا به یکی‌ از نهضت‌های مردمی در دوران کهن نسبت داده‌اند. توصیف‌هایی که در برخی‌ متون پهلوی درباره ضحاک آمده، شباهت‌های بسیاری با سرگذشت دجال دارد و همین امر باعث پیوندهایی میان این دو گشته، چنان‌که مؤلف تاریخ سیستان‌ ضحاک و دجال را یکی دانسته است.

منابع مشابه بیشتر ...

603f88cf3a687.png

عصر افسانه یا داستان‌های خدایان و پهلوانان

تامس بولفینچ

از دیدگاه ادبی در میان اساطیر جهان از همه مهم‌تر، اساطیر یونان و روم‌اند؛ زیرا این اساطیر مبنای به وجودآمدن ادبیات جهانی‌اند. دیدگاه تامس بولفینچ هم درباره اساطیر جز این نیست؛ ولی او این را می‌فهمد که ادبیات معاصرش ارتباط خود را هومر و هزیود و ویرژل قطع کرده‌اند و چنین انقطاعی البته موجه و قابل درک نیز هست. پس تامس بولفینچ به تلمیحات و اشاره‌هایی پرداخته که در ادبیات چند قرن اخیر انگلیس به این اساطیر شده است. توضیح او یک طیف از رمانتیک‌ها و خردگرایان و حتی رنسانس را می‌پوشاند.

5e275360acf5e.png

یادبودهای زئوس

موریس دروئن

این کتاب که به قلم موریس دروئن وزیر سابق امور پرورشی فرانسه نوشته شده و به نام «یادبودهای زئوس» به پارسی برگردانیده شده است، بخشی از نخستین پایه‌های میتولوژی یونان را می‌سراید و خواننده را آرام و بی‌تلاش به امپراتوری خدایان و فرزانش وابسته آن می‌برد. اینجا «زئوس» پادشاه خدایان است که سخن می‌گوید.