جامعهشناسی ادبیات به عنوان یکی از شاخههای جامعهشناسی هنر، ساخت و کارکرد اجتماعی ادبیات را بررسی نموده و در تحلیل آثار ادبی بیشتر به عوامل بیرونی آن توجه دارد. از این منظر، ادبیات هر ملت میتواند تصاویری فرضی را از واقعیتهای موجود ارائه داده و نکتههای کلی تاریخ اجتماع را به عنوان سندی اجتماعی در اختیار پژوهشگران این عرصه قرار دهد. در پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و آماری به بررسی اشعار سیاسی سپیده کاشانی و نازکالملائکه، دو تن از شاعران نوگرای پارسی و عربی پرداخته شده است. حاصل این نوشتار ضمن این که نشان از بازتاب مضامین سیاسی مشابه همچون جنگ، حوادث سیاسی داخلی، مسائل سیاسی دیگر کشورها، شخصیتهای مهم سیاسی، زنان و مبارزه و ... در اشعار هر دو شاعر دارد، گویای تفاوتهایی است که به دلیل شرایط خاص محیطی هر یک از آنان ایجاد گردیده است. بیشک تأثیرپذیری هر دو شاعر از بسترهای سیاسی و اجتماعی عصر خویش علاوه بر آن که بر حضور فعال زنان شاعر در عرصههای اجتماعی و ادبی اشاره دارد، میتواند تأیید روشنی بر نظریه اجتماعی ادبیات نیز به شمار آید.
ملت ایران در تمام قرون شاعران و هنرمندان خود را عزیز داشته و تذکره های متعددی که در قرون مختلف درباره احوال و اشعار شعرا تدوین شده نشانه توجه و اقبال عمومی است. بعد از نهضت مشروطیت هم که ادبیات رونقی گرفته و جانی تازه یافته است باز هم چندین تذکره و مجموعه و سفینه و گلچین و منتخبات از آثار معاصران و متاخران فراهم آمده که هریک از جنبه و نظری حائز اهمیت است. چون در سالهای اخیر به تالیف و چاپ تذکره جدیدی اقدام نگردیده، به دو علت جای چنین کتابی در میان مطبوعات پارسی خالی به نظر می رسد. اول اینکه نسخ تذکره های سابق نایاب شده، دوم اینکه در سالهای اخیر شاعرانی به عرصه ظهور رسیده و بر دلهای اهل ذوق فرمانروایی یافته اند که دریغ بود نامه ای برای شناساندن آنها فراهم نیاید
بسیاری از نویسندگان عرب، اهداف و فعالیتهای صهیونیسم را در فلسطین در آثار مذهبی مورد بحث قرار دادند و نظریات پارهای از آنان بسیار ارزشمند بود. از جمله تفسیر «نجیب عازوری» از تبدیل کشمکش تازه به وجود آمده به مبارزهای جدی بین نهضت صهیونیسم از یکسو و بیداری ملت عرب از سوی دیگر و همچنین پیشبینی او که این کشمکش تا پیروزی نهایی یکی از طرفین ادامه خواهد یافت. در این کتاب به مسئله فلسطین و شعر معاصر عرب در شش فصل پرداخته شده است.
انسجام و پیوستگی متن از جمله مسائلی است که تحلیلگران متن همواره به آن توجّه کردهاند. در مقالۀ حاضر میکوشیم براساس نظریۀ تکاملیافتۀ انسجام هلیدی و حسن در سال 1985، و مفهوم هماهنگی انسجامی که رقیّه حسن آن را در سال 1984 مطرح کرد، عوامل انسجام، هماهنگی انسجامی، پیوستگی و همچنین کاربست این نظریه در یک داستان کمینۀ فارسی را بررسی کنیم. در نتیجۀ کاربست نظریۀ این دو زبانشناس درمییابیم که با شناخت این الگوی جدید انسجام و هماهنگی انسجامی میتوان آن را در هر متن- اعم از ادبی و غیرادبی- به کار گرفت؛ نکتۀ درخور توجه آن است که با استفاده از هماهنگی انسجامی میتوان درجۀ انسجام و پیوستگی متون را از نظر کمّی مقایسه کرد.
شعر غنایی شعری است که با احساسات و عواطف شخصیِ شاعر در ارتباط است و ممکن است دربرگیرنده معانی و اندیشههای متفاوتی باشد. پیشینیان غزل را، که ازجمله مصادیق شعر غنایی است، شعری دانستهاند که مضمون عاشقانه دارد. با مطالعه سیر غزل درمییابیم به مرور زمان، مضامینی غیر از مضمون عاشقانه در غزل وارد شده و با توجه به نوع مضمون، صورتهای متفاوت غزل، ازجمله غزل مدحی، غزل انتقادی، و غزل تعلیمی شکل گرفته است. در این پژوهش، با استفاده از منابع کتاب خانهای و به روش توصیفی تحلیلی، غزل مدحی و سیر آن در دیوان غزل سرایان برجسته (از سنایی تا حافظ) بررسی شده است. اگرچه خاقانی را اولین شاعر غزل مدحی معرفی کردهاند، در این پژوهش نتیجه گرفته شده که سنایی مبدع این گونه ادبی است.