شعر غنایی شعری است که با احساسات و عواطف شخصیِ شاعر در ارتباط است و ممکن است دربرگیرنده معانی و اندیشههای متفاوتی باشد. پیشینیان غزل را، که ازجمله مصادیق شعر غنایی است، شعری دانستهاند که مضمون عاشقانه دارد. با مطالعه سیر غزل درمییابیم به مرور زمان، مضامینی غیر از مضمون عاشقانه در غزل وارد شده و با توجه به نوع مضمون، صورتهای متفاوت غزل، ازجمله غزل مدحی، غزل انتقادی، و غزل تعلیمی شکل گرفته است. در این پژوهش، با استفاده از منابع کتاب خانهای و به روش توصیفی تحلیلی، غزل مدحی و سیر آن در دیوان غزل سرایان برجسته (از سنایی تا حافظ) بررسی شده است. اگرچه خاقانی را اولین شاعر غزل مدحی معرفی کردهاند، در این پژوهش نتیجه گرفته شده که سنایی مبدع این گونه ادبی است.
در فن آرایش سخن و صنایع بدیعی "سوال و جواب" را یکی از محسنات بدیع معنوی به شمار آورده اند و آن چنان است که شاعر در بیتی و یا چند بیت و یا بیش از آن، سخن خود را به صورت پرسش و پاسخ موضوع می کند و این تفنن ادبی، گاه چندان به درازا میکشد که از آغاز تا پایان یک قصیده طولانی را نیز دربر میگیرد. کتاب حاضر که "گفتگو در شعر فارسی" نام دارد بیشترین اشعاری را که تاکنون به شیوه پرسش و پاسخ سروده شده اند، شامل میشود.
شیخ مولی رشید دزفولی، فقیهی فاضل و ادیبی از شعرای تابناک بود که در جامعیت علوم و فضیلت دینداری و رعایت نکات اخلاقی و فضایل و کمالات نفسانی در عهد خود مشخص و ممتاز بود «او با همه اطلاعاتی که در علوم دینی و فلسفه و تاریخ و ادبیات تازی و فارسی داشتهاند تنها قسمتی از دیوانش یعنی بخش (زهرائیه) به جای مانده، که با همهی اندکی طبعی غرا و معلوماتی جامع است. در شعر بر پیشینیانی همچون سعدی، حافظ و جمالالدین عبدالرزاق بوده است... مجموعاً 2545 بیت شعر از مرحوم ضیایی به جای مانده است» . «این اثر یکبار در سال ۱۳۳۳ قمری در بمبئی و بار دیگر در سال ۱۳۲۳ خورشیدی در تهران به نام کلیات دیوان ضیایی به چاپ رسیده است. مجموعه زهرائیه ضیایی اگرچه در باب مدیحه و مرثیه است، اما با اصولی نو و طرحهای شعری جدید نسبت به مرثیه سرایی در آن زمان به وجود آمده که این نوع طرز بیان مرثیه در نوع خود بینظیر است و در زمان زندگی ضیایی مطمئناً سبکی بسیار نو و تازه بوده است» در دیوان شعری که از او به جای مانده تعدادی قصیده و غزل(88) و ترجیع بند(12) وجود دارد. «گرچه دیوان اشعارش مختصر ولی منقح و نافع و حاوی فواید بسیار است. اشعار نغز و شیوای او در قالب پند و نصایح، حکایت از رنج درون و قلب سوزانش دارد» . اثر منظومش؛ یعنی زهرائیه نشان از تسلط او بر قواعد شعری و تبحر او بر استحکام معانی دارد و دلیل بارزی است بر فصاحت کلام و روانی سخن و نیروی طبع و قوت بیان و حدت ذهن او. «قصاید و غزلیات لطیف و مدایح عالی و اوصاف رایع او با معانی باریک و مضامین تازه و دلانگیز به شعر او دلاویزی و رونق و جلای خاص میبخشد. در لابهلای اشعارش به ابیاتی برمیخوریم که بیانگر حسب حال و بیان احوال و سبب احتراز او از دنیا و مردم زمانه و علت انزوا و تجرید وی از خلایق است»
انسجام و پیوستگی متن از جمله مسائلی است که تحلیلگران متن همواره به آن توجّه کردهاند. در مقالۀ حاضر میکوشیم براساس نظریۀ تکاملیافتۀ انسجام هلیدی و حسن در سال 1985، و مفهوم هماهنگی انسجامی که رقیّه حسن آن را در سال 1984 مطرح کرد، عوامل انسجام، هماهنگی انسجامی، پیوستگی و همچنین کاربست این نظریه در یک داستان کمینۀ فارسی را بررسی کنیم. در نتیجۀ کاربست نظریۀ این دو زبانشناس درمییابیم که با شناخت این الگوی جدید انسجام و هماهنگی انسجامی میتوان آن را در هر متن- اعم از ادبی و غیرادبی- به کار گرفت؛ نکتۀ درخور توجه آن است که با استفاده از هماهنگی انسجامی میتوان درجۀ انسجام و پیوستگی متون را از نظر کمّی مقایسه کرد.
پژوهشگران ادبي غالبا در مورد انسجام و پيوستگي ميان ابيات غزل حافظ اختلاف عقيده دارند: گروهي به طور ضمني غزل حافظ را فاقد انسجام دانستهاند و ويژگي اصلي غزل حافظ را گسستهنمايي و به عبارتي نداشتن انسجام و ارتباط معنايي در محور عمودي غزل بيان كردهاند. در مقابل گروه ديگري از محققان به وجود ارتباط ميان ابيات و در نتيجه انسجام در غزل حافظ معتقد هستند. در مقاله حاضر با استفاده از نظريه تكامليافته انسجام هليدي و حسن (1985) در زبانشناسي نقشگرا به تحليل انسجام و پيوستگي غزلي از حافظ - كه به ظاهر از انسجام كاملي برخوردار نيست – پرداختهايم. بر اساس اين نظريه يکي از ويژگيهاي متن داشتن انسجام است؛ اما صرف يافتن عوامل انسجام در متن، به معني اين نيست که آن متن واقعا منسجم است بلکه پس از نشان دادن اين عوامل، دستيابي به پيوستگي متن مورد نظر بر پايه هماهنگي انسجامي ضروري است. پس از اين تحليل و بررسي به اين نكته دست يافتيم كه غزل مورد نظر از انسجام و پيوستگي بالايي برخوردار است. بنابراين، با کاربست اين نظريه كه بر پايهاي علمي استوار است، ميتوان درجه انسجام و پيوستگي هر يک از غزليات حافظ يا ديگر متون ادبي را از نظر كمي مشخص كرد.