سخن نو درباره اندیشه کهن حماسههای عرفانی و سفرنامههای روحانی گفتن اگر چه محال نیست، بس دشوار مینماید، بویژه سخن گفتن از سنت دیرینه دیرپای حکایت پرواز و معراجِ روح آدمی به سوی جایگاه برینِ دیرین، چه به صورت داستانهای معراج و چه در قالب حکایتهای تمثیلی رمزی پرواز مرغان روح. سخن از حکایت سفرنامه روح آدمی است؛ یعنی معراج. موضوع معراجنامهها سفر است. مسافران معراجنامهها، شارحان سفرنامه روح خویشند. آنان حکایتِ سفرِ خویش از عالم خاک به افلاک را بازگو میکنند. مسافران این سفر زائرانی هستند که پلههای نردبان سلوک را میپیمایند و موانع و منازل و افلاک را در مینوردند، تا به معرفت، حقیقت و زیارت حق نایل شوند. نقل سفرنامههای روحانی ـ معنوی اگرچه با زبان معیار هنجار قابل بیان نیست، اما این مسافران محاکات اندوه خویش را در حیطه فرازمانی، در شرایط فرامکانی و با بیانی فرازبانی بازگو میکنند. همین ویژگیهای فراهنجار است که اصالت نو شدن این آثار را با پیشینه سنت، ریشهدار میگرداند و قرون متمادیتوجه شاعران و نویسندگان را به خود معطوف میدارد. این مقاله سعیدارد تا از میان آثار مکتوب موجود ادبی ایران و جهان، پیش گامانی را که به بیان سفر معنوی خویش ـ معراج ـ پرداختهاند، برجستهترین آنها را بر شمارد. بویژه متعالیترین آنها یعنی معراج مقدس حضرت رسول (ص) که تاثیرگذارترین آنها بر سایر معراجها نیز بوده است، تا شیوه بیان هر یک را در معراج روحانی، عقلانی و انفسی آنان در طریق پیمودن مدارج نردبان سلوک، از زبان ایشان بازگوید.
تاکنون تصور میشد یک عنوان نشریه در عهد ناصری با عنوان «اردوی همایون» انتشار یافته، ولی با چاپ این کتاب، مشخص میشود دو نشریه با این نام در آن عهد چاپ و منتشر شده است .اولین همین کتاب است که در سفر اول ناصرالدین شاه و همراهان به خراسان ـ اواخر سال 1283 و اوایل 1284 ق ـ انتشار یافته و نام کامل آن را «روزنامه اردوی همایون» قرار دادهاند و دومین نشریه به این نام که پیشوند روزنامه ندارد و به «اردوی همایون» نامبردار است، در سفر دوم ناصرالدین شاه و همراهان به خراسان که در سال 1300 اتفاق افتاده، طبع و توزیع گردید که نسخههایی از آن موجود است.
در تاریخ ادبیات فارسی و میان شاعران و نویسندگان جهان، ناصرخسرو جایگاه ویژهای دارد؛ او یک سیاحتگر یا شاعری عادی نبود. پایگاه عقیدتی استواری داشت. نوشتههایش چه نظم و چه نثر وقف اندیشه دینی و دعوم مردم به پذیرش آن بود. سفرنامه او ظاهرا برای عامه مردم نوشته شده و درباره مسائل مذهبی ساکت است؛ ولی از دو عبارت آن کتاب روشن است که هیچگونه شک و شبههای در صحت نسب فاطمیون نداشته و درباره حسن اداره امور و ثروت و قناعت و امنیت و آسایش رعایای ایشان با شور و حرارت سخن گفته است. نویسنده در کتاب حاضر ضمن اشارهای به زندگی و آثار ناصرخسرو، سفرنامه او را تحلیل کرده و در پایان متن مصحح آن نیز آورده شده است.
در این مقاله سخن از شیخ اشراق ، شهابالدین سهروردی است که به صفیر سفیر عالم معرفت، شهید طریق غربت، سیمرغ قاف الفت، شهاب ثاقب افق آسمان حکمت، شهره است. این پژوهش به مقام «صفیر سیمرغ» میپردازد. بررسی و تحلیل اندیشهای سترگ در اثری بزرگ، که به ظاهر رسالهای مجمل در عرفان و بیان مدارج سلوک و اسرار معرفت است. این رساله در جایگاه کتابی مبسوط است که گویا به ضرورت تعلیم به صورت کوتاه و موجز درآمده است.