بهنظر میرسد جهتگیری اجتماعی و انسانی شعر و ادبیات کلاسیک فارسی در بیشتر موارد، نه بهطور مطلق ضعیف و بیمارگونه بود، بهویژه در ادبیات درباری و مدحی گذشته که انسان و اجتماع قربانی شده بود، اما با این حال تعهد اجتماعی و انسانی شعر و ادبیات از طریق ادبیات مشروطه به شعر معاصر رسیده است. نیما یوشیج را بهمعنای دقیق کلمه میتوان شاعر اجتماعی نامید؛ زیرا هنر و شعر او زمینه اجتماعی و انسانی دارد. از نظر نگارنده شعر و ادبیات اجتماعی ذاتا انسانی نیز هست. شعر و تفکر نیما بهطور کلی این جهانی و انسانمدار است، حتی سمبولیسم نیما از نوع اجتماعی و انسانی است. برای نیما انسان ارزش اصلی است. تصویر انسان در شعر و ادبیات گذشته،کلی بود ولی انسان شعر نیما از نوع عینی و امروزی است. آزادیخواهی و استبدادستیزی، گرایش این جهانی، اصالت انسان، اصالت اراده و اختیار آدمی و طبیعتگرایی از عناصر مهم اجتماعی و انسانی شعر نیما بهشمار میرود. آثار نیما ستایشگر اراده و اختیار انسانها در تعیین سرنوشت خویش است؛ درحالیکه در ادبیات گذشته کمتر به نقش انسان در دگرگونی نظامهای استبدادی و استثماری پرداخته شده بود. نیما به اجزا و عناصر طبیعت، رنگ اجتماعی و انسانی میدهد و آنها را با وجودش میآمیزد بهگونهای که رابطه بیواسطه شاعر با اجزاء طبیعت، عین وجود و هستی او میشود.
به علت حاکمیت پندار بر ذهن، اتاق وجود من، یعنی ذهن من تاریک است. اکنون از درون این اتاق تاریک به ده ها و صدها موضوع اجتماعی یا هر موضوع دیگر نگاه می کنم و نتیجتا همه آنها را تاریک می بینم. حال کار مفید این نیست که تو آن ده یا صد موضوع و مورد را برای من روشن کنی، کار مفید این است که کمک کنی به روشن شدن اتاق تاریک ذهنم. وقتی این اتاق روشن شد خود من می توانم از یک موضع روشن آن صد مورد و بیشتر از آن را روشن ببینم.
طبیعت این کتاب طوری ست که مسایل و مواضیع آن ممکن است در بادی امر متفرق و بی ارتباط با یکدیگر جلوه کنند. کتابی که از علم نفس و علم وجود واپیستمولوژی 3 صحبت کند، و بخش هایی درباره اساطیر و دین و زبان و هنرو علم و تاریخ داشته باشد، از این ایراد و انتقاد نمی تواند مصون بماند که شباهت به چنته درویشی دارد که در آن عجیب و غریب ترین چیزها پهلوی هم ریخته اند. اما من امیدوارم که خواننده این کتاب ایراد مذکور را بی اساس تلقی کند. یکی از مهمترین هدفهای من در تالیف این کتاب این بوده است که خواننده را متقاعد کنم به اینکه کثرت مسایل مطروحه ظاهری ست و در واقع کلیه موضوعهای مورد بحث در این تالیف به یک موضوع بر می گردند و این همه مسئله در حقیقت راههایی هستند که به یک مرکز واحد منتهی می شوند، و به نظر من وظیفه یک نوع فلسفه فرهنگ است که این مرکز را کشف کند و محل آن را تعیین نماید. غرض از نوشتن این کتاب این نبوده است که رساله ای "عام پسند" در باب موضوعی فراهم آید که از بسیاری جهات قابل "عام پسند شدن" نیست. با این وصف این کتاب منحصرا برای دانشگاهیان و فلاسفه نوشته نشده است. مسایل اساسی فرهنگ انسان برای انسانها نفع عام دارد و باید که قابل درک برای تعداد بیشتری از مردم باشد. از اینرو، من کوشیده ام تا افکار خود را عاری از هر گونه خصلت فنی و و تا حد مقدور روشن و ساده بیان کنم. با وجود این، منتقدان این کتاب باید بدانند آنچه در این رساله آورده ام، بیشتر بیان و توضیح تئوری خودم درباره فرهنگ است تا سعی در اثبات و توجیه آن. برای بحث و تحلیل عمیقتر مسایل مربوط به فرهنگ، خواننده را به توضیحات تفصیلی کتاب دیگرم یعنی فلسفه صورتهای سمبولیک ارجاع می دهم...
شیراز شهر گل و بلبل، شهر شاعران، شهر عارفان، دیار عاشقان، برج اولیاء، سرزمین عشق، شهر مسجدها، سرزمین باغها، مدفن شهدا، تربت حافظ، خاک سعدی، خال رخ هفت کشور و عروس ملک ایران است. این کتاب برای علاقمندان آثار باستانی شیراز و سیاحان و مسافران تهیه گردیده و در آن سعی شده تا تمام نقاط دیدنی و اماکن تاریخی این شهر، هم از جنبه ظاهری و هم از باب تاریخچه، همراه با عکسهای قدیم و جدید آن معرفی شود.
این نوشتار بر آنست تا دورنمایی از اندلس قبل و بعد از ورود اسلام و ترسیمی از برخورد مسلمانان با مسیحیان بعد از فتح اندلس و نیز رفتار مسیحیان با ایشان پس از شکست و پایان حکومت اسلامی در اندلس را نمایش دهد. از آنجایی که از اروپاییان نیز سخن به میان آمده، تلاش شده از محققان اروپایی نیز گواهی بر صدق مدعا بیاورد. در این مجموعه به سابقه تشیع و اسلامپذیری هر شهر، راویان برخاسته از منطقه و پیوند تاریخی شهر با عترت پیامبر (ص) سخنان پیشوایان معصوم درباره شهرها، فقهاء، محدثان، مفسران و حافظان و خطباء و شاعران متعهد هر منطقه، مطرح میگردد. از امامزادگان و بزرگان مدفون در شهر سخن به میان میآید. مبارزات مردم شهرها با کفار و اشرار ترسیم میشود. مساجد، مدارس، دانشگاهها و مراکز فرهنگی مهم شهر در پیش دید نسل جوان قرار میگیرد. آداب و سنن خوب و اسلامی مردم در ماه رمضان و محرم و عید فطر و قربان و غدیر و جمعه یادآوری میشود. روحیات و اخلاق اقتصادی، نظامی، سیاسی، فرهنگی و تاریخی شهرها مطرح میگردد.