رنگ به عنوان برجستهترین عنصر حوزه محسوسات از دیرباز تا کنون مورد توجّه انسان بوده و همواره روح و روان او را مسحور قدرت نافذ خویش نموده است. از آنجا که شاعران از ژرفبینترین اقشار جامعه هستند و نوع نگاه آنان به رنگ، اصیلتر و معنادارتر از دیگر افراد است، لذا این پژوهش، تلاش نموده براساس چارچوبهای ادبیّات تطبیقی، از میان رنگهای گوناگونی که دو شاعر برجسته ادبیّات پایداری معاصر؛ یعنی گرمارودی و درویش، به کار بردهاند، دو رنگ سرخ و سبز را از لحاظ تعامل و تقابلی که با هم در تصویرپردازی آنان از مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و... داشتهاند، مورد بررسی قرار دهد. نتیجه حکایت از آن دارد که رنگ قرمز در شعر گرمارودی نشانه تمایل انسان به داشتن زندگی پر جنب و جوش است و زندگانی سرشار از مبارزه گرمارودی خود مبیّن همین نکته است. رنگ سبز نیز نمادی از آرامش، حیات و جاودانگی و گاه نماد تقدّس و پاکی است. در شعر درویش، رنگ سرخ، عشق به فلسطین و ملّتش را تجلّی داده، رمز شهادت، فداکاری و ایثار در راه آزادی است و رنگ سبز، نماد امید، آزادیطلبی، حیات و حرکت بوده و عشق به فلسطین و ملّت مبارزش را به تصویر میکشد. افزون بر این، گرایش این دو شاعر به ادبیات پایداری، باعث ایجاد شباهتهای زیادی در آن دو از لحاظ کاربرد نمادین رنگ شده است.
کسانی که در ادب فارسی از روی صدق و تانی و نه از سر هوی و تمنی، تاملی مستمر و بی وقفه به منظور کشف اصول و موازین حاکم بر ادب و فرهنگ ایران داشته اند، نیک می دانند که از جمله مظاهر توانایی شگفت آور سخن سرایان بزرگ و افسونگر فارسی زبان، آنست که با قدرت استفاده از قانون تجرید و تعمیم ذهن خلاق و آفرینشگر خویش، بخوبی توانسته اند با رویت مناظر در صحنه حیات و اندیشه در کار روزگار و ژرفکاوی در پدیده های گیتی و ترکیب آن ها با یادها و خاطره ها و خوانده ها و شنیده ها و در یک کلام دانسته ها آمیزه ای از عبرت و حکمت پرداخته و با عرضه دستاوردهای تامل و تجربه در قالب سخنان منظوم و منثور خوانندگان آثار خویش را از چشمه سار زلال ذوق سلیم خود سیراب ساخته و قریحه جمال پرست آن ها را نوازش داده، آدمیان را از زادگان طبع جویای کمال خویش برخوردار و کامیاب گردانند...
فرهنگ و تمدن ایران چون خورشیدی تابان پرتو خرد اهورایی خود را در طول هزارههای متمادی، از زمانی که دنیا اولین گامهای خود را در راه زندگی اجتماعی برمیداشت و هنوز در تاریکی جهل و بیقانونی دستوپا میزد، سخاوتمندانه بر سراسر جهان گسترانیده است. این کتاب دربردارنده اهمیت و ارزش زبان و ادب فارسی است و شامل این مطالب میباشد: ادب و ادبیات، آشنایی با فرهنگ و تمدن ایران، فلسفه ایران باستان و زرتشت، زبان فارسی، فردوسی و شاهنامه، علم و تمدن در ایران باستان، و نقش ایرانیان در بنیانگذاری تمدن بزرگ اسلامی.
این فرهنگ دربرگیرنده واژگان جدید مشتمل بر واژگان رایج و مأنوس و به دور از الفاظ مهجور است. از آنجا که واژگان این لغتنامه فقط از روزنامه و مجلات معاصر عربی جمعآوری شده، به همین سبب کاملاً متنوع و جدید است. در گردآوری واژگان تنها به گزینش لغات سیاسی و ادبی بسنده نشده، بلکه هزاران واژه در زمینههای مختلف اعم از کامپیوتر، شیمی، فیزیک، زیستشناسی، برق، الکترونیک، مخابرات و ... گزینش شده است. این فرهنگ قابل استفاده همه علاقمندان زبان عربی بهویژه دانشجویان رشته عربی والهیات در مقاطع مختلف است.
این تحقیق بر آن است تا پارهای از دشواریهای نحوی حاصل از شواهد شعری را، از منظر عروض و قافیه، مورد نقد و بررسی قرار دهد. سؤال تحقیق آن است که آیا شعر با توجه به موانع و محدودیتهایی چون: وزن، قافیه، موسیقی و ... میتواند سند صرفی یا نحوی باشد؟ و اصولأ استناد به شعر، ارزش علمی دارد یا خیر؟ به منظور دستیابی به پاسخ، با استناد به برخی از کتابهای معتبر نحوی، شواهد متعددی از حاکمیت موسیقی به جای نحو و نیز ضرورت شعری و تأثیر آن بر شواهد صرفی و نحوی، همچنین ضرورت ساخت کلمات با هجای بلند بررسی شده است و در ادامه، از قافیه و تأثیر آن در مخالفت با قواعد نحوی سخن به میان آمده است.