شعر قلندری یکی از شاخه‌های شعر عرفانی است که ظهور رسمی آن با شعر سنایی است. از آن پس دامنه گسترده آن، چنان است که حتی در شعر شاعرانی چون خاقانی و انوری هم مفاهیم قلندری دیده می‌شوند. بررسی غزل سنایی و عطار به عنوان برجسته‌ترین نمونه‌های شعر قلندری، شاخصه‌های اصلی اندیشه‌های قلندری را به دست می‌دهد، چنان که از این بررسی می‌توان به شخصیت این شاعران و نیز زبان شعر قلندری رسید. ملاحضه‌ این معانی که نتیجه کندوکاوی جدی در این حوزه است، خودبه خود درجه تقلیدی‌بودن سخن بعضی از گویندگان قرن هشتم را نشان خواهد داد.

منابع مشابه بیشتر ...

60e4644a8d76b.png

آیین قلندران

جواد برومندسعید

قلندران مردمی آزاده و آزاداندیش بودند. در راه عدالت و مساوات مبارزه می‌کردند و دست از جان و جهان شسته و در رهگذر آسیب‌ها نشسته بودند. آنها هم از جهت صورت ظاهر و هم از جهت باورها و جهانی‌بینی ویژه‌ای که داشتند، با عامیان ناسازگاری‌ها و ستیزه‌گری‌ها می‌کردند. هر چند قلندران مردمی ناشناخته بودند و پراکنده می‌نمودند و کسی از روز و روزگار آنها چیزی نمی‌دانست؛ ولی درباره آنها کتاب‌هایی نوشته شده است. در این کتاب نویسنده کوشیده کار شناخت قلندران و آیین قلندران را به طور کامل برای خواننده بشناساند.

58a6b08d4c522.PNG

پژوهش‌های لغوی: باده سپندانی

مسعود راستی پور

در مقاله پیش رو به معرفی و توضیح اصطلاح «باده سپندانی» پرداخته شده است. شاعران فارسی زبان در چند بیت به این نوع باده اشاره کرده‌اند، اما تاکنون معرفی دقیقی از آن ارائه نشده است. این باده که با استفاده از سپندان (=خردل) به عمل می‌آمده، ظاهراً گیرایی کمتری داشته است، و همین امر باعث شده که در برخی مذهب‌های اهل تسنن این نوع باده، نه به صراحت بلکه به تلویح، حلال انگاشته شود. بی‌گمان حنبلیان آن را حرام و حنفیان حلال می‌شمرده‌اند، اما در باب شافعیان و مالکیان ظن غالب بر تحریم است. معنای دقیق بیت‌هایی که این اصطلاح در آن‌ها به کار رفته و آگاهی از خصایصی که در کتاب‌های عجایب و ادویه به سپندان نسبت داده شده، همچنین استناد به فقه مذهب‌های اهل تسنن، ما را در یافتن تصویر روشنی از باده سپندانی یاری داده است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

5736cc01405f6.PNG

هنر زبانی در کلیات شمس

بدریه قوامی

راز زیبایی غزل‌های مولوی تا حد بسیاری مرهون زبان شاعر است که نوگرایی و کثرت لغات و ترکیبات، چهره‌ای ویژه به آن بخشیده است. تجربه‌های تازه مولوی سبب شده که وی به شناخت ظرفیت‌های مختلف زبان دست پیدا کند و با استفاده از همین آگاهی از ظرفیت‌های مختلف زبان، به زبانی مناسب برای شعرهای خود دست پیدا کند. این پژوهش حاصل نگرشی است نو به کلیات شمس از نظرگاه زبانی؛ در این مقاله تلاش شده تا در حد توان زبان مولوی بررسی شود. زبان نیز مانند عناصر دیگر شعر (معنا و صورت) از چند دستگاه تشکیل شده است؛ دستگاه آوایی، دستگاه واژگانی و دستگاه دستوری. قصد نگارنده در این تحقیق بررسی دستگاه واژگانی زبان مولوی در کلیات شمس است. کلیات شمس به لحاظ گستردگی واژگان در میان آثار غزل‌سرایان بی‌نظیر است. این گسترش و تنوع ناشی از وسعت دامنه اندیشه‌ها و عواطف مولوی است. توجه مولوی به مفهوم، در کاربرد واژها تأثیر گذاشته است، آنچنان که واژه‌ها و ترکیبات عامیانه، نامأنوس و نوادری که در زبان غزل‌سرایان دیگر به ندرت می‌توان یافت، در دیوان شمس به وفور یافت می‌شود. هنر اصلی مولوی در ساخت کلمات تازه است، مولوی به اقتضای تجارب خود و همچنین براساس نیاز عاطفی، کلمات و ترکیباتی ساخته است که پیش از مولوی سابقه ندارند؛ حتی الگوی ساخت برخی از این کلمات با قواعد آوایی و دستوری هم‌خوانی ندارد. همین عوامل نه تنها به زبان مولوی زیان نرسانده، بلکه هنر زبانی شاعر را برای مخاطبان آشکار می‌سازد.

مشاهیر ادبیات فارسی/مولوی/پژوهش درباره مولوی
مقاله