ابوعبدالله جعفربن محمد رودکی شمرقندی، از پارسی گویان نامور و استاد شاعران زبان فارسی است که علاوه بر فضل تقدیم، شاعری سخت پرکار بوده است. متأسفانه از آن همه شعری که بدو نسبت دادهاند بیش از هزار بیت برجای نمانده است، که با بررسی و پژوهش در اوزان این مقدار از شعر وی نیز میتوان قدرت و توانایی آن استاد بزرگ را در فن شاعری دریافت. در این مقاله ویژگیهای عروضی و وزنی اشعار رودکی در چهار بخش بررسی شده است و با پژوهشی علمی و کاربردی نتایج بدست آمده نیز بیان شده است.
در این گزیده، گردآورنده کوشیده تا سخن رودکی را از نخستین مأخذهایی که برجای مانده نقل کند؛ حصول این مراد را به فراهم آوردن قطعههایی که از آثار وی در تاریخ سیستان و تاریخ بیهقی و ترجمان البلاغه رادویانی، لباب الالباب عوفی، حدائق السحر وطواط، المعجم شمس قیس، تحفة الملوک، فرهنگ لغات فرس اسدی و فرهنگ جهانگیری آمده، پرداخته و آنگاه در کتابهای دیگر پژوهیده و از سخنان بنیادگر شعر پارسی به قدر همت گل دسته بسته و به بزم دوستاران سخن نغز به ارمغان فرستاده است؛ سپس برای آسانی کار محققان معنی بیشتر واژهها را به ضبط فرهنگها در پاورقی آورده و بیتهایی که گمان میرفت دشوار باشد، بهسادگی معنی کرده و برخی از نکتههای دستوری را نیز بیان داشته است.
رودکی را یکی از چندتن معدود از میان نخستین شعرای زبان فارسی میتوان شمرد که به تخلص شاعرانه خویش معروف شده و این خود دلیل بر فرط شهرت شاعر است که شهرت او در شعر عنوان شخصی وی را در حجاب بگیرد و نام اصلی او را از میان ببرد؛ چنانکه مؤلفان در نام و نسب و کنیت او آن همه اختلاف کردهاند و شاید شاعران دیگر اقران رودکی نیز تخلص داشتهاند که بدان مشهور نگشتهاند. در این کتاب 1098 بیت به دست آمده از رودکی تا زمان تألیف کتاب و شرح حال او آورده شده است.
یکی از موضوعات اصلی ادبیات تطبیقی، بررسی تأثیرهای ادبیات زبانهای پویا بر همدیگر است و درباره زبانهای فارسی و عربی، بیشتر سخن از تأثیر ادب عربی برادب فارسی است. اما در این مقاله، سخن از تأثیر اوزان متداول شعر فارسی بر اشعار عربی پارسی گویان قرنهای ششم و هفتم هجری است. اوزان رایج شعر کهن فارسی هر چند ماخوذ از شعر عربی است، اما پارسی گویان در آن تصرف کردهاند و آن را با ساختار زبان فارسی هماهنگ نمودهاند. این پارسی گویان در سرایش شعر عربی ـ علاوه بر بحور ویژه شعر عرب ـ بحور متداول شعر فارسی را منظور داشتهاند و اشعار عربی خویش را بدان آراستهاند. در این مقاله با بهره گرفتن از منابع معتبر، تفاوت کاربرد اوزان مشهور شعر عرب و فارسی بیان شده است و نتیجهای که به دست آمده، آن است که بیشتر ملمعات و اشعار عربی شاعران ایرانی، در وزن و شیوه سرایش تابع شعر فارسی است و در واقع این شاعران عربی را به شیوه عجمی گفتهاند و به قول مولانا: چه غم است از زرم بشد که مئی هست همچو زر عربی گرچه خوش بود عجمی گو تو ای پسر
مثنوی الهی نامه، از آثار مسلم عطار نیشابوری است در تذکرهها و کتب تراجم، وزن این مثنوی را هزج مسدس محذوف (مقصور) گفتهاند، در این مقاله نویسنده بر آن است که با توجه به ارکانی که در این مثنوی بر وزن مفاعلتن، آمده است و با استدلالهای علمی، ثابت کند که این مثنوی در بحر وافر معصوب مقطوف سروده آمده است. لازم به ذکر است که این دو بحر (هزج مسدس محذوف و وافر معصوب) بهم مانندهاند و این مانندگی موجب شده است تا در عرض پارسی و تازی این دو بحر با هم مشتبه گردند.