برجستهترین جلوههای زبانشناسی غیر غربی (یعنی غیر یونانی ـ رومی) را در زبانشناسی هندی و زبانشناسی جهان اسلام میتوان یافت. درباره اهمیت فوقالعاده و منزلت والای زبانشناسی هندی و به ویژه مشهورترین شخصیت علمی آن، یعنی پانینی، میان تاریخنگاران زبانشناسی اتفاقنظر وجود دارد، اما درباره زبانشناسی در جهان اسلام چنین اجتماعی دیده نمیشود. برخی از دانشمندان، این نحله را نیز نقطه عطف بسیار شاخصی در تاریخ مطالعات زبانی دانستهاند (OWENS 2006/2009) اما سوران (SEUREN 1998) در مقام تاریخنگار زبانشناسی، چنین جایگاه و مرتبهای را برای زبانشناسی در جهان اسلام (و برخی رویکردهای دیگر شرقی) قائل نیست. این مقاله با معرفی آراء و اندیشههای زبانشناختی سیبویه، بر آن است که دستاوردهای او را در گستره مفاهیم مطرح در مکاتب نوین زبانشناسی مورد ارزیابی قرار دهد. نگارنده معتقد است در نگاهی کلی، سیبویه را بیتردید میتوان زبانشناس و دستورنویس توصیفگرای صورتگرا ـ نقشگرا دانست.
محمد دبیرمقدم (زادۀ ۶ شهریور ۱۳۳۲ در کاشان) زبانشناس ایرانی و استاد و مدیر گروه زبانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی است. او همچنین عضو پیوسته و معاون علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دبیر مجلهٔ دستور و مدیرمسئول سابق مجلهٔ زبانشناسی است. پژوهشهای دبیرمقدم عمدتاً در حوزۀ نحو، دستور زبان فارسی، ردهشناسی زبان، و زبانهای ایرانی است. او در آبانماه ۱۳۸۹ بهعنوان چهره ماندگار معرفی شد. تحصیلات: دکتری زبانشناسی نظری از دانشگاه ایلینوی، ۱۳۶۱ بررسی ساختهای سببیِ فارسی ازنظر نحو و معنیشناسی، به راهنمایی یمونا کاچرو و مایکل کنستوویچ کارشناسی ارشد زبانشناسی نظری از دانشگاه ایلینوی، ۱۳۵۸ کارشناسی ارشد زبانشناسی از دانشگاه تهران، ۱۳۵۶ «بررسی صوری و معنایی روندهای ترکیب و اشتقاق در شاهنامۀ فردوسی و امکانهای بالقوۀ آن»، به راهنمایی هرمز میلانیان کارشناسی زبان انگلیسی از مدرسۀ عالی نرجمه، ۱۳۵۴ کتابها: ردهشناسی زبانهای ایرانی، دو جلد، تهران: انتشارات سمت، ۱۳۹۲ زبانشناسی نظری: پیدایش و تکوین دستور زایشی، تهران: انتشارات سمت، ویراستِ دوم، ۱۳۸۳ این کتاب در سال ۱۳۷۹ بهعنوان کتاب سال برگزیده شد. ویراستِ اول این کتاب در سال ۱۳۷۸ ازسوی انتشارات سخن چاپ شدهاست. پژوهشهای زبانشناختی فارسی (مجموعه مقالات)، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۴
ابوبشر عمرو بن عثمان بن قنبر سیبویه (۱۴۰- ۱۸۰ ه.ق) از دانشمندان ایرانی در صرف و نحو زبان عربی و پیشوای مکتب نحوی بصره بود. «الکتاب» وی، اوّلین کتاب حاوی صرف و نحو عربی و از منابع و مأخذ قابل اطمینان در این زمینه است. وی نخستین فردی بود که برای زبان عربی صرف و نحو نوشت و صداها را در این زبان مشخص ساخت. کتاب حاضر که مشتمل بر مقالات تحقیقی فارسی درباره سیبویه است حاصل کنگره جهانی بزرگداشت دوازدهمین سده درگذشت سیبویه می باشد که در سال ۱۳۵۳ در دانشگاه شیراز برگزار شد.
سیبویه بزرگترین تلاش یک محقق را در موضوع بحث خود به کار برده است تا آنجا که کتاب وی در صرف و نحو شایسته عنوان «الکتاب» و خود سزاوار لقب پیشوای نحویان است. کتاب سیبویه نهضت علمی استوار و تلاش فکری مستمری را به وجود آورد که تأثیری عظیم و فراموشنشدنی را در خدمت به زبان عربی بهخصوص و به فرهنگ اسلامی به طور عموم دربر داشت. در مقدمه این کتاب اشارهای کوتاه به اوضاع و احوال «نحو» شده است. در باب اول عصر سیبویه از جنبههای سیاسی و اجتماعی و عقلی مورد بررسی قرار گرفته است. باب دوم به زندگی سیبویه و حوادث پیشامده برای او اختصاص یافته و در باب سوم از جنبههای مختلف «الکتاب» سخن رفته است.
این کتاب به توصیف عمدهترین رویکرد زبانی در نیمه دوم قرن بیستم میلادی و در آستانه ورود به هزاره سوم پرداخته است. دستور زایشی مکتبی مسلط و غالب در زبانشناسی نظری امروز است و مجموعهای از نظریههای زبانی را که جملگی بر دو باور فلسفی و زبانشناختی زیر استوارند، دربر میگیرد: الف) برخی از ویژگیهای زبان زیستی و فطریاند و از اینرو کودک هنگام تولد مجهز به آنهاست؛ ب) بارزترین جنبه زبان ساختار صوری و ریاضیگونه آن است. در این کتاب پیدایش و تکوین نظریههای زبانی دستور زایشی در قالب فصلهای جداگانه معرفی شده است و پیش از ورود به مباحث آن نظریهها، در فصل مقدمه از سه رویکرد غالب و مسلط در زبانشناسی نظری امروز، یعنی زبانشناسی صورتگرا، زبانشناسی نقشگرا و زبانشناسی شناختی صحبت شده است.
زبانشناسي امروز شاهد تحولات بسيار عظيم و عميقي است. نمود اين تحولات را ميتوان در نظريههاي ساختاري، نقشي / كاركردي، شناختي، و نقشي ـ ردهشناختي گوناگون مشاهده كرد. در اين عرصه، زبانشناسي علاقهمند به مسايل زبان فارسي همواره از خود ميپرسد «كدام يك از اين نظريهها ميتواند براي توصيف و تبيين دادههاي زبان فارسي كارآمد باشد؟» و «آيا ميتوان از دستاوردهاي اين نظريهها در تدوين دستور جامع زبان فارسي بهره جست؟» از آنجا كه در پانزده سال گذشته درباره تكواژ را در چارچوب نظريههاي ساختاري و نقشي / كاركردي گوناگون بحث شده است (از آن جملهاند: كريمي 1989، 1990، 2003، دبيرمقدم 1369، 1992، قمشي 1997، شكوهي و كيپكا 2003، وپال (2003 و در اين مدت تحولات نظري عمدهاي مرتبط با مبحث را در نوشتگان زبانشناسي صورتگرا و نقشگرا رخ داده است (مانند ريتزي 1997، هليدي 1994/ 1985، لمبركت 1994، نيكولااوا 2001، بوورز 1993، 2001، (2002، بررسي و نقد اين آثار مبناي پاسخ به دو پرسش فوق قرار گرفته است.