مقامات حریری از جمله آثار حوزه فرهنگ و ادبیات عرب است که به دلیل کیفیت خاص زبان و توجه به بازیهای زبانی و روایتمندی و وجهه داستانیاش از ارزش ویژهای برخوردار شده است. پرهیز از مباحث صرفا زبانی و تاریخی و توجه به فنون بیان و سخنوری در این اثر و گرایش به بررسی شیوه روایت و پردازش آن در بطن چنین زبانی میتواند زمینه ساز نگاهی نو و پویا در این متن باشد. «تعلیق»، به عنوان یکی از عناصر روایی در این اثر، سازوکار ویژهای دارد. تعلیق در مقامات حریری مختص به ساحت روایی و داستانی آن نیست، بلکه کیفیت خاص زبان و برجسته کردن ادبیت آن، ضمن افزایش تاخیر و تعویق در سطح معنا و پیشبرد پیرنگ، باعث ایجاد نوعی تعلیق زبانی نیز شده است. این مقاله با توجه به ساحت زبانی و روایی تعلیق، با توصیف و تصویر سازوکارهای این پدیده در مقامات، نشان میدهد که تعلیق زبانی در این اثر ادبی بر تعلیق روایی غالب است.
بزرگ علوی از دوستان نزدیک هدایت و یکی از اعضای گروه معروف به « ربعه » بود . او در یک خانواده تجارت پیشه به دنیا آمد . بعد برای ادامه ی تحصیل به آلمان رفت و دوره دبیرستان و بخشی از تحصیلات دانشگاهی خود را در آنجا به پایان برد. علوی پس از مراجعت به ایران با صادق هدایت ، نویسنده برجسته مکتب جدید داستان نویسی ایران در سال 1309 آشنا شد . این دو به اتفاق نویسنده دیگری به نام ش.پرتو ، « انیران » را در سال 1310 نوشتند که شامل سه داستان بود . هدایت « سایه مغول » و علوی « دیو » را که درباره هجوم اعراب به ایـران بود نوشت . بزرگ علوی در همان ایام ، داستان بادسام را نوشت و با کمک صادق هدایت آن را توسط محمد رمضانی مدیر کتابخانه شرق ، در تهران به چاپ رساند. بزرگ علوی نخستین چهره ی انتخابی دکتر ارانی برای انتشار مجله دنیا بود . در این مقطع حدود سه سال از دیدار و آشنایی جدیدشان در ایران می گذشت . پس از پیوستن ایرج اسکندری به آنان ، نخستین شماره مجله ی دنیا را در یکم بهمن 1312 در تهران منتشر کردند. علوی یکی از سه عنصر تحریریه این مجله بود . هدف اساسی و عمده مجله دنیا که به صورت قانونی و علنی منتشر می گردید ، روشنگری و آشنا کردن دانشجویان و جوانان ایرانی با آخرین دستاوردهای دانش ، صنعت ، فن و هنر جهان آن روز بود . این مجله نه تنها فاقد هرگونه سمت گیری حزبی بلکه هیچگونه موضع گیری صریح سیاسی علیه حکومت وقت ایران نداشت. بعد از انتشار چندین شماره مجله دنیا در اردیبهشت 1316 اداره شهربانی و امنیتی وقت ایران ، این جریان را به عنوان یک جریان کمونیستی وابسته به کمینترن تلقی کرد و با پرونده سازی که توسط رئیس شهربانی وقت سازماندهی شده بود ، ( بعد از سقوط حکومت رضاشاه این موضوع روشن گردید ) همه فعالان این گروه که بعدها به نادرست « گروه 53 نفر » یاد شدند ، تخت عنوان فعالیت کمونیستی و براندازی حکومت وقت متهم و به حبس های طولانی مدت از 3 تا 10 سال محکوم شدند . در این جریان بزرگ علوی به 7 سال زندان محکوم شد ، ولی در مهرماه سال 1320 با برکناری رضاشاه بعد از چهار سال و نیم از زندان آزاد گردید . بعد از سقوط دولت مصدق در سال 1331 علوی به اروپا رفت و مجدداً در آلمان به حالت تبعید فعالیت های علمی و ادبی خود را ادامه داد . از این سال تا انقلاب اسلامی آثار او در ایران اجازه ی انتشار نداشت . در سال 1357 پس از پیروزی انقلاب اسلامی یک چند در ایران زیست و بار دیگر به آلمان بازگشت تا اینکه در سن 92 سالگی در تاریخ 17 فوریه 1997 برابر با 28 بهمن ماه 1375 بعد از دو هفته بیماری در شهر برلین آلمان درگذشت و بنابر وصیت در قبرستان مسلمانان در کنار پدرش در شهر برلین دفن گردید .
مقامات حریری مشتمل بر مقدار انبوهی از کلام عرب، لغت و مثل میباشد. حریری نوشتن مقامات خود را در سال 495 قمری آغاز کرد و به سال 504 قمری به پایان رسانید. جنبههای لغوی و ادبی مقامات حریری موجب شد که این کتاب افزون بر کشورهای عربی و ایران در شبه قاره هند و پاکستان همواره به عنوان یک کتاب درسی مورد استفاده قرار گیرد و شرحها و تعلیقات و ترجمهها و فرهنگهای لغت برای آن نوشته شود. این فرهنگ یکی از این فرهنگهاست که در سال 1814 میلادی تألیف شده و در پایان ترجمه مقامات حریری آمده است.
شفافسازي وجوه گوناگون فكري، اخلاقي و ... يك شخصيت تاريخي، چالشهايي را به دنبال خواهد داشت. اين مشكلات تا حدي ناشي از گزينه زمان و بايستههاي آن از قبيل: تحريف، ابهام، گوناگوني و تناقض اخبار است. خيام، از جمله شخصيتهايي است كه شناخت او با اتكا به منابع تاريخي، كليتها و مسائل مبهمي را فراروي پژوهشگران گذاشته است. با ترجمه فيتز جرالد از رباعيات خيام در قرن نوزدهم و شهرت روزافزون رباعيات او، پژوهشگران فراواني در ايران و كشورهاي دنيا، نگاه خود را به اين شخصيت معطوف كردند و روند خيامشناسي وجههاي ديگرگونه به خود گرفت؛ عاملي كه فرايند اين حركت را به روشني تحت پوشش قرار داده «اصل تناقض» است بدين معني كه عدم انسجام و روشمندي پژوهشها و در مقابل هم قرار گرفتن پارهاي از آنها از يك طرف و تناقضهاي موجود ميان رباعيات و ديگر آثار خيام از طرفي ديگر، به نوعي گسيختگي مضموني و خلط روشها انجاميده است تا حدي كه فقدان يك هدف و برنامه مشخص در پژوهشها، سير تحقيقات را در بسياري از موارد به تكرار رسانده است. اين تحقيق بر آن است كه با كنار هم نهادن رويكردهاي گوناگون، و بررسي مواضع خلاف و اشتراك رهيافتها با همديگر، به روششناسي و بررسي هركدام از پژوهشها در حوزه خيامشناسي پرداخته، ضمن برشمردن كاستيهاي موجود، تا حد امكان پيشنهادهايي را در جهت بهبود بخشيدن به سير رويكردها داشته باشد. در پارهاي موارد نيز بنا به ضرورت پژوهش، بسترساز رويكردهاي جديد در زمينه خيامشناسي باشد.
ساختارگرایی با طرح ایده نظام، به بسط چشماندازی فراگیر در تحلیل متون میپردازد که در طی آن همه اجزای درونی متن به یکدیگر مرتبط و کارکرد هر جزء، وابسته به نظام تلقی میشود. روایت به سبب بنیان علّی و معلولی، انسجام و ظرفیت بالایی که در تحلیل ساختاری دارد، توجّه بسیاری از روایتشناسان را به خود جلب کرده است. در این مقاله تلاش شده است تا با استفاده از آرای روایتشناسان ساختگرا، ساختار روایی سه منظومه الهینامه، منطقالطّیر و مصیبتنامه ـ که دارای فُرم روایی مشابهی هستند ـ با روش توصیفی ـ تحلیلی مورد بررسی قرار گیرد و قراردادها و قواعد حاکم بر روایتهای عطّار کشف و معرّفی شود. این بررسی نشان میدهد که در ساخت صُوری روایت، «سفر» عنصر مرکزی و انسجام بخش منظومههاست. از این رو، کارکردها و کُنشگران حول این عنصر پردازش میشوند. با انطباق این عنصر در مفهوم عرفانی منظومهها، مشخّص میشود که ساحت عرفانی و به تَبَع آن، مفهوم صیرورت و «شدن»، به نحو چشمگیری ساختار روایت منظومهها را تحت تأثیر قرار داده است. ساختار روایی منظومهها، ساختاری لایه لایه است که ساحت زبانی و صوری روایت، ارتباطی دیالکتیک با ساحت بطنی و تأویلی دارد و همین امر به روایت، جنبهای ذهنی و درونی داده است.