نيمايوشيج در توصيف موضوعات مختلف شعري از تکنيکهاي بياني متنوعي بهره گرفته است. در اين نوشتار به بررسي چگونگي بهکارگيري اين تکنيکهاي بياني در دو گروه شاعرانه و دستوري پرداخته شده است. نيما در توصيف موضوعات شعري از تکنيکهاي بياني دستوري بيش از تکنيکهاي شاعرانه بهره برده است. اين تکنيکها شامل کاربرد صفت، قيد، جمله صله، مسند صفتي، جمله توصيفي و فعلهاي تصويري است. بسامد استفاده از صفت و جمله توصيفي در اشعار وي بيش از ساير تکنيکهاست. از ميان تکنيکهاي شاعرانه نيز، تشبيه در جايگاه نخست قرار دارد و پس از آن تکنيکهايي همچون نماد، تمثيل، کنايه، استعاره و تشخيص قرار دارند. کاربرد بيشتر تکنيکهاي بياني دستوري بيانگر اين است که نيما در نزديککردن شعر به نثر و بيان طبيعي خود تا حدود زيادي موفق بوده است.
کتاب نرگس و زرین دهن اثر هرمان هسه نخستین بار در سال هزار و سیصد پنجاه توسط مترجم توانا سروش حبیبی به فارسی برگردانده شد با نام نرگس و زرین دهن که البته همانطور که بهتر می دانید نام اصلی کتاب نارتسیس و گلدموند است که در سال هزار و نهصد و سی توسط هسه نوشته و نشر یافت. البته می توان گفت یکی از سه اثر برتر کتاب های هرمان هسه است که بدلیل بازگو کردن روابط جنجالیترین کتابش نیز شناخته شد و در فهرست پر مخاطبترین و مشهورترین کتابهای نویسنده محسوب میشود داستان یک گردش دایره وار است و مکان روایت از یک سیکل در ماریابرون شروع و پس از گذر از چند مکان چون روستا، دشت و قصر و صحرا و شهرها و در اخر بازگشت به همان مبدا. و نکته جالبی که نه در این اثر بلکه در کلیه آثار هرمان هسه تکرار میشود ساختار خاص و تکنیکی نویسنده براساس 2 قطبی بودن ساختار است و رو ح و جسم آدمی در سیر داستان در این اختلاف قطب سرگردان می نماید و آدمی را متفکرانه به شرح ماجرا گوش بزنگ می نماید و حقیقتا با دیدی فیلسوفانه به روایت و شرح و توصیف می پردازد.
موضوع کتاب گزیده ای از سروده های طبری نیما تحت عنوان روجا و مجموعه واژه های طبری (مازندرانی) است که شاعر بلند آوازه و نوپرداز معاصر ایران مرحوم نیما یوشیج (علی اسفندیاری) در اشعار خودآورده است. این واژه ها به لهجه طبری در منطقه بین نور تا نوشهر خصوصا در نقاط کوهستانی و ییلاقی متداول است که شاعر در آنجا زاده شده و بخشی از زندگی خود را در آن نواحی سپری کرده است، هرچند تعدادی از واژه های به کار گرفته شده به وسیله نیما در نقاط میانی و قسمت شمالی جبال البرز و شرق مازندران یکسان تلفظ می شود.
این کتاب دربرگیرنده تحقیقی است در دیوان کبیر از نظر تصویرگری با عنوان «تصویرگری در غزلیات شمس». چون این نوشته بررسی تصویرسازی و تخیل هنری شاعری معین است، از ورود در مباحث کلی در حد امکان پرهیز شده است. تنها در ابتدا بحث مختصری در تعریف شعر و خیال آمده و در قسمتهای مجاز و سمبولیسم و سوررئالیسم نیز در ابتدای هر بحث مباحث کلی به اختصار آورده شده است.
يکي از بهرههاي پژوهش در ديوان شاعران گذشته، غني تر شدن دايره لغات و واژگان است. بدون بررسي و مطالعه تمام آثار ادبي، حتي آثار ادبي غير مشهور، تهيه فرهنگ لغتي کامل و جامع غير ممکن است. لذا نويسنده، که به کار تحقيق در ديوان بدر شرواني شاعر قرن هشتم و نهم در منطقه قفقاز مشغول است در اين نوشته به بررسي واژگاني از ديوان اين شاعر ميپردازد که در فرهنگهاي فارسي نيست و يا در فرهنگها از جمله لغتنامه دهخدا معني آن ذکر شده است، بدون اينکه شاهدي از شعر يا نثر براي آن آمده باشد. تلاش بر اين بوده است که براي لغاتي که شاهد ندارد، شواهدي از ديوان بدر بيايد و واژههايي را که در فرهنگهاي فارسي نبوده است در منابع ديگر از جمله فرهنگهاي عربي و ترکي موجود يا ديوان شاعران ديگر يافته شود. با وجود اين، بعضي از واژهها پيدا نشد و به همين دليل اين لغات با توجه به شعر خود شاعر معني شده است.