جناس، آوردن واژگاني است همگون در لفظ، با معناهايي غيرهمگون. قيد لفظ، هم زمان هم به گفتار و هم به نوشتار اشاره دارد. به بياني ديگر، جناس هم صنعتي است موسيقايي و هم خوش نويسانه. بر بنياد قاعده «جنس رود سوي جنس»، کلمات نيز ناخودآگاه، هم جنس خود را مييابند و با هم مينشينند و اين، شيرينترين جناسهاست. اگر دو لفظي که در معنا با يکديگر مختلف است، در شش چيز (نوع حروف، تعداد آنها، شکل و هيات و حرکتشان، نقطه، نگارش و ترتيب حروف) مشترک باشد، جناس تام است و اگر در يکي از آن شش، با يکديگر فرق کند، جناس را غيرتام ناميدهاند. اما اگر اختلاف دو لفظ در بيش از يکي از آن شش امر باشد، جناس، مطلق است. زيباترين جناسها جناس شبه اشتقاق است.
موضوع کتاب زیباییهای سخن اثر سید محمود خیری شامل انواع شعر و زیباترین صنایع و بدایع در اشعار و شرح حالی از شعرای نامی و نمونه ای از آثار و گفتار و اشعار زیبا و تالیفات آن است که برای همه علاقمندان به شعر و ادبیات پارسی به ویژه دانش آموزان و دانشجویان رشته ادبی در دبیرستانها و دانشکده ها و طالبان کنکور مناسب است
این کتاب با عنوان بدیع (بر بنیاد آثار سعدی) از سه بخش مجزّا تشکیل شده است که عبارتند از: بخش اول؛ شامل بدیع لفظی که در این بخش سی و هفت آرایه بدیعی لفظی آمده است. بخش دوم؛ بدیع معنوی که در این بخش چهل و شش صنایع بدیعی معنوی آمده است. بخش سوم؛ تکمله: با توجه به اینکه بعضی از صنایع بدیعی در آثار سعدی به کار نرفته لذا برای کامل شدن آرایه های بدیعی کتاب چند آرایه بدیعی در بخش سوم با عناوین: تشریح-توجیه (محتمل الضّدّین)-توشیح-حذف-لغز-مادّه تاریخ-و معمّا آمده است.
بزرگترين دشواري اختيار، ترديد و اضطراب ماست، اما آفت بزرگ جبر، بيمسئوليتي است. مولانا با جمع اختيار و جبر، نظريهاي را بنيان مينهد كه خود آن را جباري مينامد. معني جباري نزد مولانا، پذيرش جبر است از منظر روانشناختي و قبول اختيار از نظرگاه جامعه شناختي؛ نزد خود بپذير كه هر آنچه رخ داده بايد ميبوده و بدينسان نه از خود متنفر باش، نه از ديگري. ليكن هم مسئوليت رفتار خود را آگاهانه بپذير و هم مسئوليت ديگري را از او بخواه.
به دشوار نیز نمیتوان غیر از مولانا جلال الدین، انسانی را یافت که با هیأتی همچون هر انسان دیگر، دانشی برتر از هرآنچه گفتهایم و شنیدیم و خواندهایم داشته باشد؛ او که قرعه فال به نامش زده بودند و دیدگانش به نعیم و ملکی کبیر افتاده بود، از نطق همچون اناری متراکم بر خود میشکافید و همچون موری پرتوان و مصرّ، باری افزون بر تاب انسانی بر دوش میکشید: یک زمان بگذر ای همره ملال تا بگویم وصف خالی ز آن جمال در بیان ناید جمال حال او هر دو عالم چیست عکس خال او چون که من از خال خوبش دم زدم نطق میخواهد که بشکافد تنم همچو موری اندرین خرمن خوشم تا فزون از خویش باری میکشم این مقاله، ملاحظاتی است بر 300 بیت نخست از دفتر اول مثنوی با شرح و تفسیری بر برخی از ابیات و حدسهایی درباره بعضی تعبیرهای مولانا.