فعل مرکب بحثانگیزترین موضوع در دستور زبان فارسی است و دستوریان درباره آن بحثهای بسیار کرده و نظرات متفاوت و حتی متضادی دادهاند و اکثر در تشخیص فعل مرکب دچار سردرگمی شدهاند و بسیاری از آنچه فعل مرکب یا مصدر مرکب مثال آوردهاند فعل مرکب نیست، مثل: سوگند خوردن که سوگند مفعول است، باز هم همان سوگند را خورد. یا مسند است مانند ترش شدن به معنی ترشیدن که ترش مسند است.
تقی وحیدیان کامیار (متولد ۱۳۱۳ در مشهد، ایران) محقّق، ادیب و زبانشناس، دارای دکتری زبانشناسی ازدانشگاه تهران است. وی در دانشگاههای شهید چمران (جندیشاپور) اهواز و سپس در دانشگاه فردوسی مشهد به تدریس اشتغال داشته و هماکنون بازنشسته شدهاست. چندین کتاب و مقاله، بیشتر در موضوعات عروض و قافیه فارسی و نیز دستور زبان فارسی، از او منتشر شدهاست. آثار: وزن و قافیه شعر فارسی، مرکز نشر دانشگاهی نوای گفتار در زبان فارسی، ویراست دوم، انتشارات دانشگاه مشهد دستور زبان فارسی (به همراه غلامرضا عمرانی)، انتشارات سمت بدیع: از دیدگاه زیباییشناسی، انتشارات سمت فرهنگ قافیه در زبان فارسی، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد ادبیات فارسی ۱، دوره پیشدانشگاهی رشته ادبیات و علوم انسانی، وزارت آموزش و پرورش دستور زبان فارسی گفتاری، انتشارات الهدی
در چهارچوب دستور وابستگی، فعل مرکز ثقل جمله است، زیرا فعل است که تعیین میکند هر جمله با چه متممهایی باید یا میتواند به کار برود، بنابراین بخش زیادی از اطلاعات نحوی جمله مربوط به فعل است که در مقابل هر فعل در واژگان زبان مندرج میباشد. یکی از مهمترین مباحث دستور وابستگی این است که چه اقلامی را باید به عنوان فعل در واژگان زبان مدخل کرد. پرداختن به این مسئله در زبان فارسی، مخصوصاً در مورد فعلهای مرکب اهمیت بسیاری دارد، زیرا فعل مرکب فارسی در زمره واحدهای واژگانیای است که توصیفهای متعدد و متفاوتی از آن وجود دارد.
مقوله فعل مرکب از جالب توجهترین، ظریفترین و در عین حال پیچیدهترین بخشهای پژوهشهای دستوری است که توجه بسیاری از دستورنویسان و زبانشناسان را به خود معطوف کرده است. در این مقاله برآنیم تا ضمن بررسی جدیدترین تحلیلها از فعل مرکب فارسی، به بررسی ساخت موضوعی فعل مرکب فارسی گفتاری معیار بپردازیم، آنگاه بسامد وقوع فعل مرکب را در زبان فارسی گفتاری معیار تعیین نماییم و تحلیلی آماری از آن به دست دهیم.
حرفهای تازه گفتارهایی است در زمینه های وزن و قافیه فارسی و زبانشناسی فارسی و افسانه نویسی. این گفتارها را میتوان به پنج تقسیم کرد: 1. گفتارهایی که در آنها مباحثی جدید برای اولین بار مطرح گشته است مانند ماضیهای نقلی، فارسی مودبانه، بررسی علمی قافیه شهر فارسی، نامهای خاص و نظریه اطلاع، افسانه نویسی، آهنگ در فارسی، نقشهای تکیه در فارسی و اوزان نوحه ها. 2. گفتارهایی که در آنها بعضی نظرات دانشمندان چه معاصر و چه قدیم که نادرست می نمود، به ویژه در وزن شهر، مورد تحقیق و ارزیابی قرار گرفته و پس از مشخص شدن نادرستی با شیوه ای علمی رد و حقیقت آشکار شده است. 3. گفتارهایی است درباره مطالبی که قبلا مورد تفحص و بررسی دیگران قرار گرفته است اما نگارنده بررسی جامعی در آنها نموده و آنها را تکمیل کرده است مانند جمله های شرطی و اوزان دوری. 4. دو گفتار است یکی درباره عروض فارسی و دیگری درباره قافیه شعر فارسی عروضیان قدیم متاسفانه به جای آنکه اوزان زیبا و متعدد و متنوع و دقیق شعر فارسی را، چنانکه هست توصیف کنند، آنها را در چهارچوبه قواعد محدود عروض عرب که از هر جهت با اوزان شعر فارسی بی تناسب و متفاوت است تدوین کرده اند لذا نه تنها غیرعلمی است بلکه فراگرفتن آن هم بسیار دشوار است. 5. آخرین گفتار درباره متن خوانی است، درباره اینکه در دانشکده های ادبیات ما خواندن متون ادبی و معنی کردن لغات و بحث در نکات صرفی و نحوی اصطلاحات ادبی و علمی و عرفانی و نظایر اینها را ادبیات می دانند... در خاتمه، گفتارها از نظر موضوعی به پنج بخش تقسیم گردید: بخش یک عروض، بخش دو قافیه، بخش سه زبانشناسی، بخش چهار افسانه نویسی، بخش پنج ادبیات یا متن خوانی
تقی وحیدیان در مقدمه کتاب میگوید: این رساله شامل قواعد زبان عامیانه فارسی است یعنی زبانی که فارسی زبانان امروز به آن حرف میزنند. در این رساله برای استخراج قواعد زبان عامیانه ابتدا نثر ساده و خودمانی بعد از مشروطیت را مورد نظر قرار گرفته است. بخصوص نثرهایی که عینا به زبان مردم بود. پس از آن در گفتار مردم دقت کردم و در حقیقت بیشتر قواعد را از گفتههای مردم گرفتم و این بهتر بود، زیرا قواعد زبان را از زبان گفتاری با اطمینان کامل میتوان گرفت و خط (به خصوص خط فارسی). گفتن دو نکته ضروری است: اول اینکه در این دستور بیشتر قواعد مختص زبان عامیانه گرد آمده و قواعدی که میان زبان عامیانه و لفظ قلم مشترک بوده باختصار ذکر شده. دوم اینکه ضمن مطالعه در دستور زبان عامیانه با این نکته برخوردم که بعضی از قواعد زبان در دستورهای زبان فارسی ناقص یا نادرست است که در این رساله نظر اصلاحی خودم را آورده ام.