با اینکه تصحیح متن یک فن واحد است، نمیتوان همه موازین و قوانینی را که برای آن در مغرب زمین وجود دارد به متونی که در سرزمینهای اسلامی تألیف شده تعمیم داد و از شیوههای تصحیح غربی کورکورانه تقلید کرد. گذشته از اختلافاتی که معمول تفاوت رسمالخط و کتابت است، برخی خصوصیات دیگر فن تصحیح اروپایی، زاده اختلافات فرهنگی و تاریخی میان جوامع شرقی و غربی است. این اختلافات بر نحوه تولید و تکثیر متون ادبی و علمی درین دو تمدن در قرون وسطی تأثیر بزرگی نهاده است که اثر آن را در تاریخ تکامل فن تصحیح متن در اروپا و خاورمیانه میبینیم. سنت تصحیح متن در غرب معمولاً به سه مرحله تقسیم میشود: 1. بررسی دستنویسها (recensio) 2. مقایسه نسخهها(examination) 3. اصلاح دستنویسها (emendation). برخی قواعد دیگر نیز وضع شدهاند که به مصحح برای انتخاب ضبط صحیح کمک کنند که عبارتند از: ارجح بودن ضبط دشوارتر، قاعده ضبط کوتاهتر و تناسب ضبط با سبک و سیاق مطلب. کارال لاخمان (karl lachmann) مصحح و فیلولژیست آلمانی، در تصحیح بر شجره نسب نسخ و طبقهبندی آنها بر اساس رابطهشان با یکدیگر تکیه میکرد. شیوه لاخمان تا مدتها تنها شیوه علمی تصحیح متن به شمار میرفت. تا اینکه مصحح فرانسوی، ژرف بدیه (joseph bedier) شیوه دیگری را که «شیوه پیروی از بهترین متن» خوانده میشود، پایه گذاشت. مرحوم قزوینی آنچه را در شیوه تصحیح علمای قدیم خودمان مناسب بود با بهترین آنچه در کارهای غربیان دیده بود تلفیق کرده به کار میبرد. او برخلاف معمول برخی از مصححان غربی و شرقی به رونویسی نسخه اساس اعتقادی نداشت و ارزیابی نسخههایی را که برای تصحیح مقابله میشدند ضروری میدانست و هرگاه که لازم بوده،متن را با استفاده از متون جنبی تصحیح کرده است. تصحیحات علامه قزوینی نمونه فن تصحیح و تنقیح متونند و تصحیحات متعددی که وی در متن چهار مقاله به عمل آورده به مثابه دستورالعمل شیوه درست تصحیح متن است که در اینجا نگاهی گذرا بر آن خواهد شد.
بنیاد نهج البلاغه به مناسبت هزارمین سال گردآوری کتاب نفیس و انسان ساز نهج البلاغه کنگره ای ترتیب داد که در آن هزاران نفر از دانشجویان و طلاب و اقشار دیگر به پای درس و سخنرانی گروهی از اندیشمندان اسلامی دعوت شده از داخل و خارج کشور نشستند. هدف از این گردهمایی را در سه بعد مهم زیر می توان خلاصه کرد: ا. تحقق سریع و عمیق انقلاب فرهنگی اسلامی و معرفی متون آن به عنوان پژوهشگران اسلامی و سرمایه گذاری نیروی انسانی متعهد در تدوین رساله های محققانه و ادیبانه با الهام از متون گرانقدر اسلامی بویژه کتاب عظیم نهج البلاغه. 2. جلب توجه توده وسیع مردم نسبت به معارف والای علوی و آشنایی مستمر و پیوسته آنان با یکی از متون ارزنده اسلامی چون مسایل معنوی و فرهنگی اصولا از دید مردم غائب است و بیشتر به دست فراموشی و غفلت سپرده می شود و ... 3. رابطه نزدیک با محققان و عالمان متعهدی که در زمینه شناخت عمیق اسلام و معارف اهل بیت بویژه نهج البلاغه تحقیق و بررسی کرده و آثار علمی بجای گذرانده اند.
کتاب حاضر به مناسبت ششمین سال تاسیس صدای آمریکا به زبان فارسی این مجموعه خواندنی را که متضمن گفتارهایی از برنامه های متنوع صدای آمریکاست به عنوان ارمغان نوروزی به شنوندگان صدای آمریکا تقدیم کرده است
یکی از ویژگیهای این کتاب آن است که در گوشهای از پهنه آناطولی تألیف شده و زبان اصلی و استخوانبندی آن به زبان فارسی است. دانشمندی آن را تألیف کرده که زادبومش یکی از شهرهای قلمرو غربی زبان فارسی بوده است. او با نگارش متنی استوار و به ترجمه درآوردن آیات و اقوال و امثال و ابیات عربی برای فارسیزبانان در قرن هفتم پیوستگی روحی و فرهنگی خود را به زبان ادبی رایج در منطقه محل زندگی خود مشهود کرده است. قصد او از تألیف این مجموعه، به دست دادن طریقهای آسان در استفاده بردن از آیات و امثال و اشعار عربی به طور موضوعی بوده تا منشیان و دبیران بتوانند نوشته و گفته خود را بدان موارد آرایش دهند.
کتاب غررالسیر، که هرمان زوتنبرگ آن را تحت عنوان غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم تصحیح و منتشر کرده است، در منابع مختلف به شخصی به نام حسین بن محمد ثعالبی مرغنی منسوب شده است. مؤلف در این مقاله به رد این انتساب میپردازد و مؤلف کتاب را همان ابومنصور عبدالملک ثعالبی نیشابوری معروف میداند. دلیل اساسی برای انتساب غررالسیر به حسین بن محمد مرغنی صورت نامی است که در ترنجهای روی جلد قدیمترین نسخه خطی شناخته شده این کتاب، نسخه کتابخانه سلیمانیه ترکیه از مجموعه داماد ابراهیم پاشا و نسخه ناقص کتابخانه بادلیان آمده است. بررسی نسخه ترکیه نشان میدهد که این نام اسم مؤلف کتاب نیست بلکه نام مالک نسخه یا کسی است که نسخه به هزینه و خواست او نوشته شده است. همچنین نام مؤلف کتاب در کتیبه آغازین کتاب در این نسخه به صورت «ابومنصور ثعالبی» و در نسخه پاریس سه بار در متن آمده است. اما حاجی خلیفه و ذیلنویسان کشفالظنون نسبت «ثعالبی» و کنیه «ابومنصور» را داخل نام حسین بن محمد مرغنی کردهاند و «ابومنصور حسین بن محمد المرغنی الثعالبی» نامی التقاطی و فرضی است که در هیچ یک از نسخههای موجود غررالسیر نیامده است. گذشته از دلالی نسخهشناسی، قراین و شواهدی نیز از متن کتاب به دست میآید، شامل: دلایل سبکی، قراین مربوط به معاشران ثعالبی و موافقت آنچه نویسنده غرر در متن کتاب درباره خودش میگوید با آنچه از سرگذشت ثعالبی میدانیم.