سعدي باب هفتم «بوستان» را با عنوان «در عالم تربيت» به منظور تعليم شيوههاي تربيتي و اخلاقي سروده است. عموم محققان بر اين باورند که آثار سعدي، از جمله اين باب از بوستان، متأثر از فرهنگ عربي و انديشههاي اسلامی است. در اين مقاله نشان دادهايم که سرچشمههاي فکري سعدي در مسائل تربيتي، به همان اندازه که با فرهنگ عربي تطبيق دارد، با انديشههاي ايراني نيز هماهنگ و همسو است. از نتايج اين پژوهش، لزوم توجه به منابع عربي براي کشف ديدگاههاي ايرانيان باستان و تأثير آن در ادب فارسي است. تقدم زماني ديدگاههاي ايراني بر انديشههاي عربي و اسلامي، نشان میدهد که مردم ايرانزمين با بسياري از امور اخلاقي و تربيتي، که امروزه اسلامی و يا عربي محسوب میشوند، آشنا بودند؛ همچنين اين ديدگاهها توانستهاند پا را از حوزه فرهنگ ايراني و متون پهلوي فراتر بگذارند و وارد فرهنگ و ادب عربي بشوند. متأسفانه اشاره به ديدگاههاي ايراني در شرح و تحليل متون ادب فارسي سخت مورد بيمهري محققان قرار گرفته و لازم است که در کنار تحليلهاي مبتني بر تأثيرپذيري ادب فارسي از ادب عربي، به فرهنگ ايراني نيز توجه لازم صورت گيرد.
بوستان، همتای جاودانهی گلستان، با این تفاوت که منظوم است. این منظومهی چهارهزار بیتی همانند گلستان داستان به داستان و مواعظ شیرینی در آغاز یا انجام هر داستان در آن آمده است. وزن این منظومه، همانند شاهنامهی فردوسی (بحرمتقارب) است. این اثر درخشان هممانند گلستان مخاطب عام و خاص دارد و مطبوع هر طبعی است، و بیش از هفتصد سال است که در اقلیم فارسی زبان (علاوه بر ایران، شبه قارهی هند، افغانستان و آسیای میانه به ویژه سمرقند و بخارا و تاجیکستان) در مکتبخانهها و سپس در عصر جدید در آموزشگاهها و مدارس عالی و دانشکدهها کتاب درسی آموزشی است و مهمترین درسی که میدهد درس زندگی است. بوستان مشتمل بر 10 باب است : 1. در عدل و تدبیر و رای 2. در احسان 3. در عشق و مستی و شور 4. در تواضع 5. در رضا 6. در قناعت 7. در عالم تربیت 8. در شکر بر عافیت 9. در توبه و راه صواب 10 .در مناجات و ختم کتاب.
دکتر برات زنجانی در توضیح موضوع کتاب کشف الابیات بوستان و گلستان سعدی می گوید: شهرت بوستان و گلستان سعدی از نیمه دوم قرن هفتم یعنی اندکی بعد از تالیف آنها شروع شده و در امتداد زمان به درازای قرنها و اعصار کشیده شده است. هر چند اغلب بیتهای بوستان پاره ای از روح بلند سعدی و هر کدام مستقلا دارای معنی و مفهوم بایسته و شایسته است اما برای درک مسیر فکری شاعر گاهی دانستن رابطه و بستگیهای بیتی با بیتهای دیگر و یافتن جای آن لازم می گردد و به همین منظور برای مثنویها "کشف الابیات" ساخته اند و کمترین فایده این کار نشان دادن این است که بیت منسوب به شاعر در کتاب او آمده و یا نیامده است. در تنظیم کشف الابیات بوستان سعی کردم و روشی پیش آوردم که در تمام چاپهای بوستان بتوان از این بیت یاب استفاده کرد....
جامی شاعر، نویسنده، عارف و دانشمند نامدار سده نهم هجری دارای آثار متعدّد در نظم و نثر فارسی است. یکی از کتابهای ارزشمند او به نثر، بهارستان است که نویسنده، آن را به شیوه گلستان سعدی نگاشته است. هرچند جامی مدّعی شده که حکایات بهارستان یا دستِ کم حکایات منظوم آن را از کسی نگرفته است و همگی آنها ساخته و پرداخته قریحه اوست، امّا تتبّع در آثار پیشینیان، به ویژه منابع عربی، سرچشمههای حکایات بهارستان را آشکار میسازد. پرسمان بنیادی این نوشتار آن است که آیا جامی در داستانسرایی خویش، به منابع پیشین نظر داشته است یا خیر. بر این مبنا یک روضه از روضههای هشتگانه بهارستان انتخاب و مآخذ حکایتهای آن در متون عربی پیش از جامی کاویده شد. در نتیجه ریشه 21 داستان از 43 حکایت این روضه، یعنی تقریباَ نیمی از آن، در منابع پیشین شناسایی شد. به دیگر سخن میتوان ادّعا کرد که جامی همچنان که سنّت ادبی روزگار وی بوده است، در پردازش حکایتهای بهارستان به حکایتهای مندرج در آثار پیشینیان عنایت ویژه داشته و آبشخور بسیاری از حکایات وی، منابع عربی پیش از عهد وی بوده است.
هدف این مقاله نشاندادن تأثیر حکمتهای خسروانی و اندیشههای ایرانشهری در ادب عربی است. با آنکه این سخن جدید نمینماید، موضوع از زاویه جدیدی مطالعه شده که تا به حال به آن پرداخته نشده است. این مقاله مدعی است علاوه بر حضور گسترده حکمتهای ایرانی در ادب عربی، بخش اعظم بیش از هزار مثل مولدی (غیرعربی) که در منابع عربی وجود دارد، ایرانی است. لذا پس از ترسیم زمینههای تاریخی برای انتقال این اندرزها به ادب عربی، با معرفی دهها نمونه از این امثال که در ایرانیبودن آنها تردید وجود ندارد، راه را برای پژوهشهای بعدی هموار کردهایم. به علاوه برای آنکه تأثیر ادب و فرهنگ ایرانی را در ادب عربی نشان داده باشیم، مضامین مشابه آنها را در ادب فارسی عربی نقل کرده، به امثال و حکم دهخدا ارجاع دادهایم. در م واردی نیز به نقد شرح و تحلیل برخی متون ادب فارسی پرداختهایم تا نشان دهیم تأثیر اندیشههای ایرانی در ادب عربی بیش از آن است که امروز بر اذهان محققان حاکم است و حق فرهنگ و ادب ایران نه تنها از سوی محققان عرب که از سوی اندیشمندان ایرانی هم، جنانکه باید شناخته نشده است.