در این مقاله نویسنده نثر گلستان را «صورت کمال یافته نثر فن و شیوه مقالهنویسی نویسندگان پیشین» معرفی نموده و با آوردن نظریاتی از مستشرقین و فارسی دوستان و سعدی پژوهان خارج از ایران، جنبه جهانی این اثر ماندگار سعدی را بررسی وعلاوه بر معرفی ترجمههای این اثر، به جایگاه گلستان را در خارج از ایران و تاثیر آن را روی ادبیات غرب نیز اشارهای دارد.
ادبیات غرب با هومر آغاز میشود. با وجود مخالفت سرسختامه افلاطون، دو حماسه جاودانه «هومر: ایلیاد و ادیسه» هیچگاه از چشم یونانیان باستان نیفتاد و بنیاد آموزش یونانی را به خود اختصاص داد. رومیان نیز اسیر جادوی این دو حماسه شدند؛ هومر پیر راهنمای ویرژیل بود که خود استاد و مقتدای دانته و میلتن شد. بعدها شعر هومر الهامبخش ادیبان بزرگی چون تنیسون، کازانتزاکیس و جیمز جویس گردید. اما این روح تأثیرگذار در منظومههای هومری چیست که آنها را بیرون از غبار اعصار تازه و زنده نگه میدارد؟ نویسنده این کتاب با تفسیر دو منظومه ارجمند هومر در پی تبیین و اثبات این دعوی است که بزرگی هومر به آن است که توانست کاربست ژرف و اصیل افکار و آرمانها و زندگی را به ما بنماید و در منظومههایش آشکار سازد آدمی میتواند چیزی فراتر از کشمکشی ناچیز در دل ظلمت باشد و فراتر از همه مهلکهها و مصائب مقدر پرواز کند؛ در عین حال دنیا را بی هیچ توهم بنگرد و از رویارویی با آن شانه خالی نکند.
دامنه حضور و نفوذ ادبیات فارسی در اقصانقاط جهان چنان گسترده است که بررسی همهجانبه آن نیازمند همت و اراده جمعی استادان ادبیات تطبیقی است تا در فرهنگی جامع بتوان بدان پرداخت. در این کتاب به تأثیر شاعران ایرانی بر پانزده نویسنده و شاعر بزرگ غربی که از تأثیرگذارترین آنها نیز بودهاند، بسنده شده است. تأثیر نویسندگان ایرانی بر ادبیات غرب به گونههای مختلفی انجام گرفته است؛ زیرا از یکسو حضور نویسندگان ایرانی موجب دگرگونی در مکتبهای اروپایی شده است؛ همانند ظهور رمانتیسم در آلمان و فرانسه و از سوی دیگر تأثیر شاعران ایرانی به شکل شخصی و فردی بر تخیلپردازی و صورتسازیهای ادبی انجام گرفته است. چنانکه برخی نمادپردازیها از فرهنگ و ادب فارسی به این کشورها انتقال پیدا کرده است.
نویسنده مقاله معتقد است که سعدی در کلام خود از جادویی سحرآمیز بهره میگیرد که این چنین همگان را شیفته کلام خود میسازد. زبان در دست سعدی هم چون موم است و او این حداکثر بالقوههای کلامی یا منتهای زبان را با نزدیکتر ساختن زبان گفتار و زبان نوشتار از سویی و همآمیزی زبان نثر و زبان شعر از سوی دیگر میسر میسازد. در ادامه، نویسنده به بررسی این زبان خاص در شعر غنایی و سهم سعدی در ارتقای آن میپردازد.