يکي از موضوعات بحث برانگيزي که توجه بسياري از محققان و کارشناسان را در دهههاي اخير به خود جلب کرده است، بحث دوزبانگي است. هدف از انجام اين تحقيق بررسي ميزان استفاده مردم از دو زبان فارسي و کردي در موقعيتهاي رسمي و غيررسمي در شهرستان شيروان چرداول است و اينکه آيا ميتوان آن را مصداق دوزبانگي کامل يا ناقص به شمار آورد؛ بدين معني که آيا ميزان استفاده از زبانهاي کردي و فارسي در ميان زنان و مردان با تحصيلات متفاوت، از بيسواد تا دکتري و نيز دامنه سني کودکان زير 11 سال تا افراد بالاي 51 سال، در موقعيتهاي رسمي و غيررسمي تفاوت دارد؟ و اگر پاسخ مثبت است، ميزان استفاده از زبانهاي فارسي و کردي در گروههاي مختلف چگونه است؟ براي اين منظور 394 آزمودني از مناطق مختلف اين شهرستان به صورت تصادفي انتخاب شدند. آزمودنيها بر اساس گروه سني (کودک: زير 11 سال؛ نوجوان: 12-16؛ جوان: 17-29؛ ميانسال: 30 -50 و مسن: بالاي 51 سال)، سطح تحصيلات (بيسواد، ابتدايي، راهنمايي، دبيرستان، ديپلم، فوق ديپلم، ليسانس، فوق ليسانس و دکترا) و جنسيت (زن و مرد) انتخاب شدند. در اين تحقيق از پرسشنامه الگوي پژوهشي پاراشر (1980) استفاده شده است. از آزمودنيها خواسته شد که دو گونه زبان فارسي و کردي را بر اساس يک ميزان چهار گزينهاي «هميشه»، «اغلب»، «بعضي وقتها» و «هيچ وقت» مشخص کنند. پرسش نامه، حاوي 36 سوال بود که بر اساس درجه رسميت حوزهها (خانواده، دوستي، همسايگي، دادوستد، آموزشي و اداري) به ترتيب از غيررسمي به رسمي مرتب شدند. پس از جمعآوري پرسش نامهها، اطلاعات توسط کامپيوتر پردازش شد. روشهاي آماري خي دو، کندال، آزمون تي جفت و واکاوي واريانس يک سويه، براي تجزيه و تحليل يافتههاي تحقيق به کار گرفته شد. يافتهها نشان ميدهد که اختلاف در استفاده از دو زبان فارسي و کردي به وسيله گروههاي مختلف سني، تحصيلي و جنسي از نظر آماري معنادار است.
کتاب حاضر به مناسبت ششمین سال تاسیس صدای آمریکا به زبان فارسی این مجموعه خواندنی را که متضمن گفتارهایی از برنامه های متنوع صدای آمریکاست به عنوان ارمغان نوروزی به شنوندگان صدای آمریکا تقدیم کرده است
یکی از وجوه اهمیت زبان و ادب فارسی در شبه قاره پیوستگی عمیق زبان های ملی و محلی این منطقه با زبان فارسی است. تاثیرات عمیقی که زبان فارسی هم در زمینه واژه ها و اصطلاحات و هم در زمینه قواعد و دستور زبان بر زبان های رایج این منطقه داشته است، مورد تاکید و اذعان اهل فضل و ادب پاکستانی و سایر محققان بوده که در کتاب ها، سخنرانی ها و .... بدان پرداخته اند. این پیوستگی بویژه در ادبیات منظوم بیش از ادبیات منثور به چشم می خورد و به عنوان نمونه بافت و ترکیب شعر اردو و اصطلاحات و قواعد آن به روشنی میزان این تاثیرپذیری را نشان می دهد. بنابراین منابع و مآخذی که بتواند این رابطه و پیوند عمیق را نه فقط برای فارسی گویان و فارسی سرایان این خطه، بلکه برای اردو سرایان نیز روشن تر و معنی دارتر سازد، ضروری می نماید. چه بسا شاعر و نویسنده ای که اصطلاحی را شنیده است ولی معنی دقیق و کاربرد صحیح آن را در شعر و نثر نمی داند و به متون اصلی و مفصل هم یا دسترسی ندارد و یا از چنان تبحر و تسلطی در زبان فارسی برخوردار نیست که به راحتی بتواند از آنها معنی و کاربرد اصطلاح مورد نظر را دریابد...
دانش وجوه از شاخههاي علوم قرآني است كه قرآن پژوهان در تاريخ تفسير و پژوهشهاي قرآني بسيار به آن توسل جستهاند. اصطلاح وجوه به كلمات چندمعنايي اطلاق ميشود كه در قرآن به کار رفته است. گاه يك كلمه به بيست وجه يا بيشتر در قرآن به كار ميرود. بررسي متن قرآن و تعيين مدلول دالهاي قرآني (واژگان قرآن) با وجود انبوهي واژگان در وجوه، امري دشوار است. در اين مقاله سعي شده است تا با رهيافتي نشانهشناختي وجوه متفاوت واژه «آيه» بررسي شود. واژه «آيه» در قرآن به دو مفهوم متني (به معناي خود آيات قرآن) و فرا متني (به معناي جهان طبيعت، نفس انسان و سرگذشت پيشينيان) به كار رفته است. نتايج اين پژوهش نشان ميدهد براي تبيين وجوه متفاوت اين واژه، توجه دقيق به بافت متني بلافصل و بافت متني گسسته ضروري به نظر ميرسد؛ به اين معنا كه روابط همنشيني و جانشيني در متن به روابط همنشيني و جانشيني بلافصل محدود نميشود. يك آيه از يك قسمت متن قرآن را ميتوان با آيهاي از جاي ديگر بر روي محور جانشيني و همنشيني در ارتباط قرار داد.
در بررسی تطبیقی و مقایسهای فرهنگهای تخصصی زبانشناسی انگلیسی ـ انگلیسی با فرهنگهای تخصصی زبانشناسی انگلیسی ـ فارسی از لحاظ کمّی، مشخص گردید که تعداد اصطلاحات موجود در منابع فارسی به نسبت منابع انگلیسی بسیار اندک است و فقدان اصطلاحات و تعریفهای توصیفی آشکار است که باید به واژه گزینی و اصطلاح سازی، طبق اصول و ضوابط واژه گزینی پرداخته شود. بر این اساس، تهیّۀ فرهنگ جامع و کامل این رشته بر مبنای اصول اصطلاح نامهنویسی و فرهنگنگاری بسیار ضروری است. در این پژوهش، به واژه گزینی پیشنهادی تعداد واژگانی که معادل یابی نشدهاند، طبق اصول و ضوابط واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، پرداخته است. در بررسی مقایسهای فرهنگهای تخصصی زبانشناسی وجود نابسامانی، تعدّد اصطلاحی، تکثّر مفهومی، وجود یک اصطلاح برای چند واژه، محرز است. چنین وضعیتی، محدودیت و نقص دانستهها و خلطهای معنایی و اختلال در امر نمایهسازی، پردازش و بازیابی اطلاعات را به دنبال خواهد داشت. در این پژوهش، با مقایسه واژگان مصوب فرهنگستان و فرهنگهای تخصصی انگلیسی ـ فارسی و واژه نامههای ضمیمه شده در کتابهای تخصصی زبانشناسی بهترین واژه را طبق اصول و ضوابط واژه گزینی فرهنگستان، انتخاب و پیشنهاد داده است. در این پژوهش، به این نتیجه کلی میرسیم که یکی از فرآیندهای اصلی مؤثر در بالا بردن پایگاه یک زبان استانداردسازی است که میتوان از آن به عنوان ابزاری مؤثر جهت بهبود و نظم بخشی به تعاریف و نظام مفاهیم و نیز اصلاح خلاءهای واژگانی زبان فارسی، کمک گرفت. بدین لحاظ پرداختن به راهکارهای ممکن جهت معیارسازی اصطلاحات حوزه زبانشناسی ضروری میباشد.