سلیم نیساری در مقدمه کتاب در مورد دلیل گردآوری این مطالب می گوید: وقتی که چاپ کتاب "درس انشای فارسی" را آغاز می کردم به فکرم رسید که دفتری از بهترین نوشته های دانش آموزان کشور نیز تهیه و منتشر کنم. برای اینکه مقایسه ای بین نوشته ها به عمل آید و در ضمن تنوعی هم بین آنها موجود باشد و ذوق و سلیقه و طرز فکر هر دانش آموز نیز معلوم گردد عنوان "در برابر...؟" انتخاب گردید و به اطلاع دبیران محترم انشاء رسید تا نوشتن این موضوع را به دانش آموزان خود تکلیف بدهند و بهتریم نوشته ها را برای چاپ ارسال فرمایند.
نثر در لغت به معنی پراکندن است و در عرف ادیبان به معنی عام کلمه سخنی است که به بند وزن و قافیه نیاید مانند سخنانی که مردم در گفتگو های عادی خود به کار می برند و با آن کتاب و نامه می نویسند. این گونه سخن در صورتی ارزش هنری دارد که از سطح معمولی و عامیانه بالاتر و دارای فصاحت و بلاغت باشد. پس نثر به معنی خاص (نثری که ارزش ادبی و هنری دارد)سخنی سنجیده و زیبا و غیرمنظوم است. نثر یا ساده است و در آن صنعتی دیده نمی شود و یا به صنایع بدیعی آراسته است. در صورت اول نثر را مرسل و در صورت دوم مصنوع می گویند. در ادبیات امروز نثر هر قدر ساده و شیرین و زیبا باشد ارزش هنری بیشتری دارد. نثرهای ادبی سنگین و عالی ادبیات فارسی در گذشته گلستان سعدی و کلیله و دمنه و نظایر آنها بوده است و امروز گرچه ما نمونه ای عالی مانند گذشته نداریم ولی در میان استادات و نویسندگان هستند کسانیکه نثر ساده و زیبا دارند...
به منظور خاصی دیوان شاعران ژرف نگر و خیال پرداز زبان شیرین پارسی را مطالعه میکنم. هرچه در فراخنای آسمان اندیشه این شاعران که چون نقاشی پیره دست تمام مظاهر و جلوه های زندگی را با نوک قلم ترسیم کرده و میکنند بیشتر مجال پرواز مییابم بیش از پیش، از اینهمه جلوه گریها دستخوش حیرت و سرگشتگی میشوم. توجه به حقیقت مطلق، بازگشت به ابدیت، پاکی و پرهیزگاری، وحدت و یگانگی، مردی و مردانگی، نیاز به دوستی و صفا و وفا، رشک و غیرت، شادکامی و ناکامی، بی نیازی و بی اعتنایی به جهان گذران و ... که هریک فصلی است دلکش در کنار زیباییهای مطلق و طبیعی و دست نخورده، در طول تاریخ هزار ساله ادب فارسی شاهکارهایی آفریده که در جهان آفرینش بینظیر و مانند است. به حقیقت دقیقه و نکته ای نیست که از ذهن خلاق و نقش آفرین شاعران این سرزمین به دور مانده باشد. یکی از فصلهای دل انگیز شعر فارسی مناظره هایی است که از زبان همه و همه گفت و گو میکند. آنچه در ضمن مطالعه مرا جلب و جذب نمود همین گفت و گوهاست که حقیقتا شیرینتر از قند مکرر بر مذاق جان مینشیند و مرا حیف آمد یادداشتهایی را که برداشتهام از دید صاحبنظران دور بماند. ناگفته نماند: شعرهایی انتخاب شده که با گفتم-گفتا-گفت آغاز شده و پایان یافته است، و این خود از نظر شعری صنعتی است. متجاوز از دویست کتاب ورق خورده است که در بعضی از آنها حتی یک بیت موردنظر هم دیده نشده...
افضلالدین خاقانی شروانی از شاعران بنام قرن ششم هجری است که در سال 520 هجری در شروان متولد شده و بارها در اشعارش به موطن خود اشاره کرده است. او در جوانی شاعر دربار شروانشاه شد و منوچهر شروانشاه و پس از آن مخصوصاً فرزندش ابوالمظفر اخستان بن منوچهر را مدح گفت و از او صله فراوان یافت. خاقانی غیر از شروانشاهان، چند تن دیگر از پادشاهان و امرا را نیز مدح گفته است. آثار معروف او افزون بر «تحفة العراقین»، دیوان قصاید و غزلیات و قطعات اوست که در حدود هفده هزار بیت دارد و جز این منشآت او نیز باقی است. یک مثنوی «ختم الغرائب» هم به او نسبت داده شده است. این کتاب دربرگیرنده برخی از اشعار و غزلیات اوست.