دژهوش ربا يا قطعه ذاتالصور که مثنوي معنوي با آن به پايان ميرسد، يکي از مهمترين و جذابترين داستانهاي مثنوي است که تاکنون شرحهاي مختلفي بر آن نوشته شده است. گنبد سرخ نظامي در هفت پيکر هم در مجموعه آثار نظامي جايگاه ويژه و والايي دارد. با توجه به وجود پارهاي مشابهتها بين اين دو داستان، در مقاله حاضر سعي شده است تا با ديدي تطبيقي اين دو داستان، تحليل و بررسي شوند. نتيجه تحقيق حاکي از اين است که يا مولانا در سرودن دژهوش ربا تحت تاثير گنبدسرخ نظامي بوده است و مانند ديگر داستانهاي مثنوي آن را در جهت اهداف و مقاصد خود به کار گرفته است و يا اينکه هر دو از منبع مشترک ديگري استفاده کردهاند.
کتاب حاضر مشتمل بر دو گفتار به زبان فرانسوی، به خامه توانای استادان گرامی دکتر صفا و لیوه روسای محترم دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و استراسبورگ و یک مقدمه از نویسنده در معرفی کامل نسخه خطی کتابخانه ملی و دانشگاهی استراسبورگ و شرح یکصد و شصت و هشت بیت از مثنوی گلشن راز که متاسفانه شارح عارف آن تاکنون ناشناخته مانده است. و در آخر تعلیقاتی که برای حل مشکلات و توضیح و تعریف لغات و مصطلحات عرفانی و فلسفی به کوشش نویسنده فراهم گردیده است.
این کتاب اشعار فارسی سیدجعفر موسوی حاوی الف) دو مثنوی در بحر خفیف-مخبون محذوف-یکی تحت عنوان (حدیث نفس) شامل موضوعات مختلف در حدود (1723) بیت، و دیگری (بالاخانه غمها) که از نوشته نویسنده معروف (مصطفی لطفی منفلوطی مصری) برداشته شده است و در حدود (303) بیت می باشد. ب) غزلیات ج) متفرقات د) قطعات
امروزه به لطف پيشرفت مطالعات ساختارگرا و نظريههاي روايتشناسي، امکان بازشناسي گونههاي مختلف روايي به شکل دقيقتري فراهم آمده است. شناخت قوانين روايي حاکم بر هر يک از گونهها و تفاوتهاي ساختاري ميان آنها، به درک بهتر تمايزهاي ميان ژانرهاي گوناگون کلام کمک شاياني خواهد کرد. «حماسه» گونهاي است که بر اثر تکامل جنبههايي از روايت اسطورهاي به وجود آمده است. هدف ما در اين جستار، هم سنجي يک روايت اسطورهاي مشخص (در اوستا و متون پهلوي) با ساخت همان روايت در شاهنامه است. مقصود از چنين مقايسهاي، بررسي اين مساله است که ساخت اين روايت اسطورهاي پس از انتقال و بازسرايي در شاهنامه، چه تفاوتهايي کرده است. با وجود شباهت برخي رئوس اصلي داستان جمشيد در اسطوره و حماسه، تفاوتهاي مهمي نيز ميان اين دو وجود دارد که در اين مقاله تلاش ميکنيم به بررسي برخي از آنها بپردازيم.
تشبیه یکی از بارزترین و بنیادیترین شیوههای بیانی است که نفش عمدهای در خیالانگیزی و تأثیر کلام شاعران داشته است. در این مقاله به شیوه توصیفی ـ تحلیلی و تطبیقی تشبیهات موجود در ادبیات حکمی بوستان و سرودههای حکمی متنبی از وجوه مختلف: طرفین تشبیه، حسی و عقلیبودن، مفرد و مرکببودن، وجه شبه و بررسی گردیده و تحلیلی آماری از آنها ارایه شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که هر جند سعدی و متنبی از انواع تشبیه از جمله مفرد، مرکب، مطلق، مضمر، بلیغ و مؤکد بهره گرفتهاند؛ اما در کاربرد تشبیه به لحاظ آماری با یکدیگر تفاوتهایی دارند. از دیگر نتایح تحقیق این است که تشبیهات سعدی در بیشتر موارد مفرد، بلیغ، واضح و بدون تعقید است؛ اما گرایش متنبی به تشبیهات ضمنی، مقید یا مرکب، معقد و غیرصریح بیشتر است.