دورههای گذار در ترسیم دقیق سیر تاریخ ادبیات و تعیین علل تغییر انواع ادبی و ذوق ادبی اهمیت بسیار دارد. در تاریخ ادبیات داستانی ایرانی، یکی از این دورههای مهم گذر، دوران گذار از قصه بلند سنتی (رمانس) به رمان است. در این مقاله، ضمن نگاه به اولین رمان گونههایی که در ادبیات فارسی پدید آمده است، به بررسی علل تکوین این آثار مرحله گذار پرداخته و نشان داده شده است که چگونه مجموعه عواملی که در پیوند با دربار ناصرالدین شاه قاجار بود، هرچند از جهاتی موجبات کندی این تغییر را به وجود آورد، نهایتا در شکلگیری جریان تغییر سمت و سوی ادبیات داستانی به سوی عصر رمان موثر بود؛ چنانکه میتوان دربار ناصری را محمل گذر از قصه سنتی به عصر رمان دانست.
این سفرنامه در 83 به خطی خوانا با چند افتادگی جزئی، با مرکب مشکی بر روی کاغذ آبیرنگ نوشته شده است. این اثر حاوی دو بخش است؛ بخش اول حرکت از تبریز تا رسیدن به خوی و دوم، توضیح اقامت در خوی و حرکت به سمت ماکو تا رسیدن به مقصد است. تاریخ حرکت از تبریز مطابق متن 14 شوال 1286 و تاریخ پایان سفرنامه 18 محرم 1287 تقریباً سه ماه است. این سفرنامه به دستور ناصرالدین شاه نگاشته شده و نویسنده مأموریت محرمانه داشته که به این صفحات سفر نموده و شرح سفرش را به عنوان گزارش تقدیم شاه نماید. نویسنده متن علی بن محمد نامی بوده که دارای منصب «مهندس مخصوص حضور همایون» نیز بوده و در هیچیک از کتب رجال عهد قاجار نامی از وی برده نشده است.
کتاب افسانه دنیا و تجلی خدا چند نوول از خانم انور قهرمان است با مقدمهای از استاد سعید نفیسی که در سال 1340 توسط چاپ اتحاد منتشر شده است
«نظریه عام کلیشهها» یکی از نگاههای صورتگرایانه قرن بیستم به ادبیات عامیانه است که به تأثیر از مطالعات عامیانه، عبارتشناسی و واژگانشناسی صورت گرفت. جی. ال. پرمیاکوف زبانشناس و نویسنده روسی، با نوشتن کتاب از مثل تا قصههای عامیانه (1968) چارچوب نظری این نظریه را بنیان نهاد و با بررسی عناصر بازتولیدی زبان از قبیل ضرب المثلها، چیستان، کنایات، قصهها، و هرگونه عبارت قالبی و فرمولوار زبان در تقابل با متون تولیدی و خلاق زبان، نظریه عام کلیشهها را معرفی کرد. پرمیاکوف و برخی همنظران وی برخلاف گروهی که عقیده داشتند در آفرینشهای ادبی باید از عناصر کلیشهای زبان پرهیز شود و چندان نظر مساعدی بهاینگونه عبارات نداشتند، کوشیدند علت وجودی کلیشهها و فواید ساختار آن را توجیه کنند. و نشان دهند که کلیشهها صرفاً عباراتی دستدوم، کهنه و پیشپا افتاده نیستند. پرمیاکوف از دیدگاه زبانشناسی، نظریه عام کلیشهها را ارائه میکند و حدود طرح کلی نظریهاش از ضربالمثلها (کوچکترین واحد ادبیات عامیانه) تا افسانهها (بزرگترین واحد ادبیات عامیانه) را شامل میشود و بیشتر به دنبال تحلیل ساختاری واحدهای ادبیات عامیانه است. با استناد به عنوان فرعی این کتاب: یادداشتهایی درباره نظریه عام کلیشهها میتوان ادعا کرد که این نظریه هنوز کامل نیست و پرمیاکوف بیشتر درپی طرح مقدماتی این نظریه بودهاست. هدف ما از نگارش این مقاله، معرفی این نظریه و جایگاه آن در نقد ادبی است و برای این منظور، تلقی زبانشناسان و صورتگرایان را در مورد کلیشهها و نظریه عام کلیشهها در حوزه ادبیات عامیانه جست وجو کردهایم.
از نقيب الممالک شيرازي، نقالباشي دربار ناصرالدين شاه دو قصه اميرارسلان و ملک جمشيد به جا مانده است. او اميرارسلان را براي ناصرالدين شاه ساخته و بارها براي او نقل کرده است، اما ملک جمشيد را در شرايط متفاوتي پديد آورده است. اين مقاله به بررسي تفاوتهاي سبک نثر اين دو اثر اختصاص دارد و هدف آن نشان دادن نقش عوامل بافتي و زمينه آفرينش در تفاوت سبک اين دو متن است. تفاوتهاي به دست آمده در سه حوزه ساختارهاي نحوي، واژگان و ترکيبات عاميانه، و گزارههاي قالبي (ضربالمثلها، سوگندها و دشنامها) دستهبندي و ارايه شدهاند و در هر مورد، نقش عامل بافت متفاوت و روايتشنو در اين تفاوتهاي سبکي نمايانده شده است.