در این مقاله ساخت سازهای درونی و شیوه اشتقاق نحوی گروه فعلی هستهای(VP core) در زبان فارسی بر اساس برنامه کمینهگرا(Minimalist Program) مبتنی بر نظریه چامسکی (1995) مورد بررسی قرار میگیرد. گروههای فعلی هستهای زبان فارسی با توجه به ماهیت لازم یا متعدیبودن هسته واژگانی ترکیب سازهای گوناگونی دارند. در این بررسی بحث خواهد شد که در اشتقاق ساخت سازهای گروه فعلی هستهای و در نهایت جمله یا بند (اصلی/ درونهای) در این زبان عملیات، اصول و روابطنحوی ویژهای مانند:گزینش(Select(tion), ادغام(Merge(er)، اصل هسته (Headedness) Principle)، رابطه متممی (complementhood) و رابطهتتایی(thematic relation) دخیل هستند و باعث تولید اشتقاقهای زبانـی همگرا(convergent) میشوند. به علاوه، نشان داده خواهد شد که در ساخـت گـروه فعلـی هستهای زبـان فارسـی، رابطه هسته ـ هسته موجـود بین فعل هستـه متعـدی و هستـه سازههـای متمـم گروه اسمـی و گـروه حرف اضافهای با هستـه متمـمبندی (clausalcomplement) متفاوت است.
در این تحقیق، تعداد 22 همخوان، 11 واکه ساده و یک واکه مرکب شناسایی و توصیف شده است و برای شناسایی دقیقتر واجها و دستیابی به تقابلهای واجی تلاش شده است تا از سنجشهای واجی زیادتری استفاده شود. آنچه در نظام واکهای گویش سیستانی حائز اهمیت است، کاربرد مشخصه کشش واکهای، به عنوان مشخصهای واجی است. به علاوه، با توجه به ماهیت ساخت هجا در این گویش، نگارنده، ضمن اشاره به ساخت هجا، شیوه آرایش، ترکیبپذیری و الگوهای توزیعی واجها در خوشههای دو همخوانی آغازی و پایانی را نیز بررسی کرده است.
زبانها شیوههای گوناگونی از ارجاع را در نشاندادن مشارکین روایتها بهکار میگیرند. این شیوهها میتوانند شامل حذف کامل مرجع، ارجاع تلویحی به صورت تصریف فعلی، بهکارگیری ضمایر منفصل و در نهایت بهکارگیری گروه اسمی کامل باشند. این ابزارهای گفتمانی با نیت نویسنده در نشاندادن موقعیت مشارکین و تأکید بر وقایعی خاص مرتبطاند. پژوهش حاضر براساس الگوی لوینسون، فراوانی بهکارگیری شیوههای گوناگون ارجاع مشارکین، روشهای معرفی مشارکین اصلی و فرعی و همچنین چگونگی تأکید بر معرفی مشارکین داستان هفتخوان رستم را در شاهنامه بررسی و تحلیل میکند. براساس یافتههای این پژوهش، فراوانی ارجاع مشارک اصلی بیشتر با تصریف فعلی، و فراوانی ارجاع مشارک فرعی بیشتر با گروه اسمی در هفتخوان رستم مشاهده شدهاست. افزون بر این، ضمایر متصل نیز بهطور قابلملاحظهای برای ارجاع به مشارکین اصلی و فرعی بهکار رفتهاند.