شاهنامه، اين جاودانه اثر فردوسي، قرنهاست بر تارک ادبيات ايران و حتي جهان جاي دارد، در اين بين ماجراهاي عاشقانه شاهنامه با توجه به تم غالب حماسي آن، کمتر کنکاش شده است. اين جستار به بررسي و تحليل داستان «زال ورودابه» و دو داستان مشهور ديگر شاهنامه، يعني «بهرام گور و اسپينود»، «گشتاسب و کتايون» ميپردازد. ماجراهاي فوق از مشهورترين قصههاي عاشقانه شاهنامه فردوسي ميباشند. براي دستيابي به نتايج دقيق از اين پزوهش، داستانها را به شيوه ريختشناسي تا حد ممکن به وسيله جداول و نمودارها مورد تجزيه و تحليل قرار ميدهيم. سپس نتايج به دست آمده را بر همديگر تطبيق ميکنيم. هر چند از لحاظ ساختاري ويژگيهاي مشترکي بين سه داستان مشاهده ميشود ولي چند ويژگي اصلي مانند تسليم مسالمت آميز قدرت و تغيير دين يکي از شخصيتهاي اصلي، اسپينود، از موارد اختاف بين داستانها ميباشد که قابل توجه است.
این مجموعه شامل تمام شاهنامه است که برای راحتی خوانندگان جوان که به تاریخ و تمدن کشور خود علاقه دارند و می خواهند با شاهنامه آشنا شوند، به نثر ساده برگردانده شده و در سه بخش شامل: 1. بخش اساطیر 2. بخش پهلوانی 3. بخش تاریخی تنظیم شده است. بخش اساطیر از پادشاهی کیومرث شروع شده و تا مرگ فریدون ادامه دارد. بخش پهلوانی از پادشاهی منوچهر و ظهور خاندان سام شروع می شود و تا مرگ رستم و فرزندش فرامرز ادامه دارد و بخش تاریخی که با پادشاهی بهمن فرزند اسفندیار شروع شده تا مرگ یزدگرد و تسلط عربها بر ایران ادامه می یابد.
رستم و سهراب یکی از داستانهای غم انگیز شاهنامه است و داستان مرگ سهراب جوان را به تصویر میکشد که بر اثر جنگ با رستم، به دست پدر کشته میشود. سهراب پهلوان افسانهای در شاهنامه است که پدرش رستم و مادرش تهمینه دختر شاه سمنگان است. سهراب با سپاه تورانیان به نبرد ایران آمد و در جنگی تنبهتن با رستم کشته شد، درحالیکه همدیگر را نمیشناختند. تراژدی رستم و سهراب، تراژدی بیخبری است. کتاب حاضر شامل این عناوین است: فصل اول: حماسه ها، ساختار حماسه، خصوصیات عمده شعر حماسی فصل دوم: مختصات شاهنامه، دوره اساطیری، دوره پهلوانی، دوره تاریخی، حماسه سرایی پس از فردوسی فصل سوم: اسطوره چیست؟ حماسه و تراژدی، حماسه ها و اساطیر بابلی و سومری، حماسه گیل گمش، مهابهاراتا (حماسه ای از هند)، رامایانا، هومر و ایلیاد و اودیسه، انه اید (حماسه ای از روم)، دیگر حماسه های اروپایی، اعراب و حماسه فصل چهارم: سه دیدگاه بر حماسه رستم و سهراب، 1.دیدگاه استاد منوچهر مرتضوی، 2.دیدگاه استاد زرین کوب، 3.دیدگاه استاد مینوی، متن داستان رستم و سهراب.
هدف پژوهش حاضر آن است که نشان دهد، سالهاي ابري، از جمله آثاري است که جامعه کرمانشاه را در اواخر دهه سي و اوايل دهه چهل، کاملا به تصوير کشيده است و در لابهلاي اين توصيفات، تقابل سنت و تجددخواهي را ميتوان به طور آشکارا، مشاهده نمود. علاوه بر اين، برجستگي برخي از مولفههاي معنايي و تحليلهاي جامعهشناسانه نويسنده از حوادث، رنگ و بوي آثار رئاليسم سوسياليستي، به آن بخشيده است. براي دستيابي به اين هدف، ابتدا به طور اجمالي، به مارکسيسم و يکي از خوانشهاي آن، رئاليسم سوسياليستي و سير تاريخي آن اشاره شده، سپس، از آن جايي که اجتماع در اکثر موارد، علاوه بر پيش زمينه اثر (محتوا)، در روساخت آن نيز تاثير ميگذارد و با عناصر بيروني اثر (فرم و ساختار) پيوند ميخورد، در دو بخش جداگانه، بازتاب اجتماع و رئاليسم سوسياليستي بررسي شده است؛ در بخش نخست، انعکاس برخي از نهادهاي جامعه مانند فرهنگ، سياست، اقتصاد، خانواده و مدرسه در محتواي اثر نشان داده شده و در بخش دوم، بازتاب آن در ساختار و بافت داستان با تکيه بر سه عنصر شخصيت، زبان و صحنههاي داستان، مورد بررسي قرار گرفته است.
مقاله حاضر به روش تحليلي ـ انتقادي و بر اساس ريختشناسي سه قصه از شاهنامه، به بررسي و نقد اصل «توالي خويش کاريهاي قهرمان» در نظريه ريختشناسي پراپ ميپردازد. به اين منظور، نخست سه قصه از قصههاي شاهنامه از ديدگاه ريختشناسي، بررسي ميشود که خويش کاري قهرمانان آنها يکسان است و ظاهرا ساختار يکساني دارند؛ اما در عناصر متغير آنها تفاوتهايي وجود دارد و پس از تحليل اشتراکات و اختلافات آنها، به اين نتيجه ميرسد که در ردهبندي قصهها، تنها توجه به خويش کاري نميتواند آنها را در يک رده قرار دهد و بايد تاثير برخي از عناصر متغير هم بر آن در نظر گرفته شود؛ چون هر چند در اين قصهها خويش کاريهاي قهرمانان محدود (کوچ، عشق، آزمايش، ازدواج، بازگشت) و يکسان است، اما برخي از عناصر متغير مانند محيط اجتماعي و يا هويت قهرمان و شخصيت اصلي، بر توالي اين خويش کاريها تاثير گذاشته است.