شاهنامه فردوسی مجموعه ای دلپذیر از معارف ارزنده بشری است. دامنه این معارف آنچنان گسترده است که این اثر بزرگ را از زمره آثار حماسی محض فراتر برده و آن را به دایرهالمعارفی از اخلاق، علم و دانش، تعلیم و تربیت، عدل و داد تبدیل کرده است. با اندک تأملی در شاهنامه، تأثیر تعلیمات ادیان الهی را در آن در مییابیم اما آنچه در این زمینه بیشتر جلوهگری میکند، پیوند بسیار عمیق شاهنامه با مبانی اسلام و بهرهمندی از قرآن و کلام امامان معصوم است. خطبهها، نامهها و کلمات قصار نهجالبلاغه نیز دریای جوشانی از علم، فضل، تعلیم و تربیت و معارف ارزنده بشری است. در این مقاله سعی برآن است تا نکات تعلیمی مشترک در شاهنامه فردوسی و نهج البلاغه امام علی(ع) مورد بررسی قرار گیرد.
سید رضی مولف نهج البلاغه کتابی است به زبان فارسی در شرح زندگانی سید رضی، نوشته حجت الاسلام علی دوانی از نویسندگان معاصر. مولف این کتاب را به مناسبت تشکیل کنگره هزاره نهج البلاغه در تهران در سال ۱۳۵۹ ش. به نگارش درآورده است. قرن چهارم هجری، عصر طلایی تاریخ اسلام به شمار میرود؛ عصری که دانشمندان بزرگ اسلام، شیعی، سنی، زیدی، اسماعیلی و... و حتی دانشمندان غیرمسلمان در عراق، مصر، سوریه، ایران و دیگر نقاط جهان اسلام، سرگرم درس و بحث و تالیف و تصنیف بودند و مرکز تمام تبادلات علمی، شهر بغداد بود. محمد بن حسین معروف به سید رضی یا شریف رضی در سال 359 هجری در بغداد به دنیا آمد. او از کودکی هوش و استعداد سرشاری داشت و در نهایت با تالیف نهجالباغه به امتیاز و شهرتی خاص دست یافت. او در محضر استادانی بزرگ به تحصیل صرف، نحو، قرائت، انساب، حدیث، کلام، فقه، اصول، عروض و... پرداخت به طوری که میگویند در بیست سالگی از تحصیل تمامی علوم متداول عصر بینیاز شد. سید رضی در سن 41 سالگی نهجالبلاغه را تالیف کرد و در سال 406 هجری در سن 47 سالگی درگذشت.
معارف نهجالبلاغه در شعر شاعران تألیف محمد دشتى در این مجموعه به تأثیر معارف نهجالبلاغه و پند و اندرزهای امام علی(ع) در ادبیات فارسی، به ویژه ادبیات منظوم پرداخته شده است. مؤلف با بررسی اشعار شاعران بلند آوازه ای چون فردوسی، مولوی، حافظ، سعدی، سنایی، عطار، ناصر خسرو، بسطامی، فیض کاشانی، اقبال لاهوری، دهخدا و امام خمینی(ره)، اثرپذیری این سخن سرایان را از کلمات گهربار امیر مؤمنان(ع) در دو بخش قالبی و مضمونی تشریح کرده است. وی ابتدا به فرازی از سخنان امیر مؤمنان(ع) در نهجالبلاغه اشاره میکند و سپس، ابیاتی از سخن سرایان ادب فارسی را ذکر نموده و نشان میدهد که چگونه این ناموران شعر پارسی، در قالب اشاره، اقتباس، استعاره، تضمین، ترجمه و تلمیح از قالب و محتوای معارف نهجالبلاغه سیراب شدهاند و غنای شعر خود را دو چندان کردهاند. نویسنده، در پایان به فهرست موضوعی مدخلهایی پرداخته که شاعران یاد شده از کلمات علی(ع) اقتباس کردهاند و نشانی خطبهها، نامهها و کلمات قصار را نیز، در کنار آن ذکر کرده است. این مدخلها که افزون بر صدها موضوع میشود، در باره مسائل اعتقادی، اخلاقی، سیاسی، پند و اندرز، دنیا و آخرت، فضایل و مناقب اهل بیت(ع)، بعثت پیامبر، آموزش و پرورش، تواضع و فروتنی، دستگیری از تهیدستان عبرت از روزگار و مقام و منزلت علی(ع) است
برخي از محققان بر اين باورند که شعر سهراب سپهري داراي مباني عرفان ايراني ـ اسلامي است و برخي ديگر آن را متاثر از عرفان هندي ـ شرقي ميدانند و برخي نيز شعر او را تهي از عرفان دانستهاند. ابوسعيد ابوالخير از عارفان بزرگ ايراني از مکتب خراسان است، انديشههاي عرفاني اين مکتب با انديشههاي عرفان شرقي نزديکي فراوان دارد. ابوسعيد و سهراب، هر دو نگاه آزادانهاي به شريعت دارند و از همين راستا مولفههايي چون عيبپوشي و مهرباني با آفريدههاي خدا را به کرات در آثار آنها ميتوان بازجست. همه کس و همه چيز را يکسو و يکسان ميبينند، از قيد رنگ و نژاد بر کنارند و از مرز خوبي و بديها گذشتهاند و ريا و رياکاران و تابوها جامعه را نقد ميکنند. اين مقاله بر آن است که با توجه به عرفان ابوسعيد و سپهري و با تکيه بر دو کتاب اسرارالتوحيد و هشت کتاب به آزادانديشي و جنبههاي آن از ديدگاه آنها بپردازد.
فروغی بسطامی از شاعران غزلسرای قرن سیزدهم هجری است وی مدتی از عمر خود را به مدح شاهزادگان قاجاری گذرانید و سپس شاعر دربار ناصرالدین شاه شد. استغراق در آثار و احوال عارفان بزرگ نظیر بایزید بسطامی، حلاج، ابوالحسن خرقانی و دیگر عارفان سبب تغییر حال او و اختیار زندگی درویشی شد. فروغی شاعر دوره بازگشت است. زبان غزلیاتش فصیح و استادانه و نزدیک به زبان سعدی و حافظ است، او مضامین عاشقانه غزل خود را از سعدی و مضامین عارفانه را از حافظ گرفته و بسیاری از غزلیات او به تقلید از سعدی و حافظ است. در این مقاله ضمن بررسی ویژگیهای غزل فروغی میزان تاثیرپذیری او از شاعران قرن هفت و هشت به روش تحلیل مقایسهای بررسی میشود.