گذشته از جنبه زیباییشناختی آثار سعدی، که سبب گردیده است تا از او به عنوان استاد سخن یاد شود، ایرانیان قرنهای متمادی، این شاعر را به عنوان آموزگار اخلاق و حکمت خود پذیرفته بودند. این پذیرش تا سالهای انقلاب مشروطه همچنان ادامه داشت، تا اینکه با آغاز این سالهای دورانساز، آموزههای ارائه شده از سوی سعدی مورد انتقاد برخی از روشنفکران و مستشرقینی چون ادوارد براون قرار گرفته، در تضاد با آموزههای مدرن دانسته شده است. در این مقاله نویسندگان کوشیدهاند تا با استفاده از نظریه گفتمان فوکو، بار دیگر این موضوع را مورد بررسی قرار دهند. از این رو و بر اساس نظریه مذکور، ابتدا تلاش کردهاند تا با یافتن پیش فرض مسلط هر گفتمان ـ «نابرابری» در گفتمان عصر سعدی و «برابری» در گفتمان عصر مشروطه ـ دلایل تعارض آنها را دریابند و در ادامه نشان دهند که شکلگیری تفکر سعدی در گفتمان پیشامدرن، که بر پیش فرض نابرابری استوار است. سبب گردیده است تا نشانههایی از نابرابری در آموزههای سعدی انعکاس بیابد همین مساله به مذاق ناقدان و روشنفکران عصر مشروطه ـ که برابری پیش فرضشان بود ـ خوش نیامده، به انتقاد و انکار سعدی و آموزههای او برخاستهاند. جالب آنکه، آنها در این انکارشان نیز چندان محق نبودهاند.
کتاب حاضر با پیشگفتاری به قلم دکتر غلامعباس توسلی همراه است. وی در این پیشگفتار در معرفی کتاب مینویسد: "در تحقیق حاضر مولف، تلاش همه جانبهای به عمل آوردند که ضمن بررسی تئوریهای مربوط به طبقه، طبقه متوسط، طبقه متوسط قدیم و سنتی را که خاص ساختار سنتی عصر قاجار و آغاز دوران پهلوی است، از طبقه متوسط جدید که حاصل عوامل فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و مقتضیات عصر جدید است تفکیک کند و کار میدانی و تجربی خود را در یکی از مراکز پر جمعیت ایران که هم مرکزیت اداری دارد و هم قشرکارگران صنعتی در آن رشد چشمگیری داشته است یعنی اصفهان تمرکز نمایند. این مطالعه میتواند سرآغاز خوبی برای یک مطالعه همه جانبه و سراسری درباره موقعیت و جایگاه و مطالعه زمینه رشد طبقه متوسط در ایران باشد". کتاب در دو بخش اصلی با عناوین "مفاهیم و نظریهها" و "ساختار طبقاتی در ایران" تدوین شده، در پایان فهرست منابع و ماخذ درج گردیده است.
بوستان سعدی یا سعدی نامه در سال ۶۵۵ هجری قمری پایان یافت و به اخلاق، تربیت و سیاست پرداخته است. عدل، احسان، عشق، تواضع، رضا، ذکر، تربیت، شکر، توبه و مناجات ده باب این کتاب را تشکیل می دهند. پندها و آرزوهای سعدی بیش از دیگر آثار او در بوستان جلوه گر است و مدینه فاضله ای که به دنبال آن بود در بوستان تصویر شده است. کتاب پیش رو به شیوه چاپ سنگی، به خط نستعلیق و با حاشیه نویسی مفصل در سال 1336 هجری در لاهور منتشر شد.
تعداد آثاری که به بررسی تاریخ ادبیات معاصر پرداختهاند (تاریخ تحلیلی شعر نو، چشمانداز شعر معاصر ایران، از صبا تا نیما و ...) اگر فراوان نباشند، اندک نیز نیستند اما در این میان با چراغ و آینه شفیعی کدکنی چه به دلیل نام و اعتبارِ نویسنده آن و چه به دلیل تز و فرضیه تازه آن کتابی است از لونی دیگر؛ فرضیهای که تمام تحولات شعر مدرن فارسی را تابعی از متغیّر ترجمه شعر و ادبیات اروپایی میداند. با چراغ و آینه با معرفی جنبههای ادبی شخصیتهایی چون وثوق الدوله و معرفی بسیاری از سرچشمههای الهام شاعران معاصر و .... کتابی سودمند و قابل اعتناست. با این حال انتقاداتی نیز بر آن وارد است. از جمله: اختصار و جاافتادگی مطالب، لغزش در تعریف مفاهیم نظری |فلسفی، فقر تاریخیّت و تأکید بسیار بر نقش ترجمه در پیدایش ادبیات و شعر معاصر. اما انتقاد اصلی به فرضیه و تز کتاب بازمیگردد، زیرا پیش و بیش از ترجمه، بیاعتباری گفتمان سنتی بود که زمینه را برای شکلگیری شعر معاصر آماده ساخت و در این میان ترجمه تنها نقشی تثبیت گر (و نه بدعتگذار) داشت.
ميخائيل باختين از آن دست متفکراني است که هرچند در زمان حياتش شهرت چنداني نيافت، هرچه از خاموشياش ميگذرد، او و نظريه «منطق گفت وگويي اش» با اقبال فراوان و روزافزوني روبه رو ميشود، تا آنجا که برخي او را بزرگترين نظريهپرداز ادبيات در سده بيستم ميدانند (تودروف، 1377: 7). همين غناي انديشه و همخواني نظريه او با دغدغههاي انسان معاصر سبب شده است تا مورد توجه بسيار محققان حوزههاي گوناگون و به ويژه علوم انساني قرار گيرد. محققان ايراني نيز از اين قاعده مستثنا نبوده، به باختين و آراي او روي خوش نشان دادهاند و کتابها (مانند دموکراسي گفت و گويي اثر منصور انصاري) و مقالههاي بسياري را با توجه به انديشههاي اين متفکر روسي نوشتهاند. اما متاسفانه، اين توجه به آراي باختين هميشه دقيق و درست انجام نشده است، چنان که مطالعه و بررسي برخي از آخرين مقالاتي که با الهام از آراي باختين به چاپ رسيدهاند، يعني «گفت و گومندي و چندصدايي در شعر حافظ» و «چندصدايي در رمان زنان ايران» گوياي درستي اين ادعايند. هدف مقاله حاضر نيز نقد مقالات نام برده است.