اثيرالدين اخسيکتي، شاعر پارسيگوي اواخر قرن ششم هجري و از شاعران ورزيده طبع و چيره زبان در ايجاد معاني و مضامين نو و از قصيده سرايان معروف زبان فارسي است که در اخسيکت از محال فرغانه ماورالنهر ميزيسته است. ديوان اين شاعر، تنها يک بار، آن هم در مرداد ماه 1377، توسط استاد رکنالدين همايونفرخ، تصحيح شده و به چاپ رسيده است. اين چاپ شامل مقدمهاي در شرح احوال شاعر، روش تصحيح و بازنويسي مطالب تذکره نويسان درباره اثير اخسيکتي است. با اينکه مصحح چند نسخه خطي را با يکديگر مقابله و مقايسه کرده و در تصحيح آن زحمات فراواني کشيده است به دليل تاخير نسخههاي مقابله شده و نيز بدخوانيها و ناخوانيهاي متعدد مصحح از نسخه اساس و نيز حذف و جابه جايي مصاريع، بسياري از ابيات اين ديوان، همچنان مبهم و مشکوک باقي مانده است و بسياري از اشعار نيز کاستيهاي فراواني دارد. نگارنده با دسترسي به چند نسخه کهن از ديوان اين شاعر و مطابقه و مقايسه آن نسخ با نسخه چاپي، شمار فراواني از تحريفات، تصحيفات، اغلاط، ابهامات، تعقيدات و اختلالات وزني اين ديوان را تصحيح، و برخي از آن ابيات را در اين مقاله ارائه کرده است؛ کلماتي چون «مضا»، «وغا»، «غريم»، «اسل»، «نعيب» و «اوبار» که با تحريف و تبديل به صورت «قضا»، «دغا»، «عظيم»، «عسل»، «به عيب» و «ادبار» درآمده است.
این کتاب دارای چهار فصل و مجموعا دربرگیرنده زندگی و آثار ۲۲۷ نفر از پارسی سرایان قفقاز است. هر فصل به شاعران یک منطقه قفقاز (آران، ارمنستان، داغستان، گرجستان) اختصاص یافته است. نخستین شاعری که زندگی و احوالش در این مجموعه معرفی شده، «ابوالعلای گنجه ای» متوفی به سال ۵۵۴ ه.ق و آخرین آنها، «ناظم ایروانی» متولد سال ۱۳۴۲ ه. ق است. در پایان کتاب نیز فهرست ماخذ و منابع به ترتیب الفبایی تخلص یا نام مولفان آمده است.
رستم و اسفندیار برجستهترین، نیکترین و مهمترین پهلوانان شاهنامهاند؛ از اینرو برخورد این دو یل از وزن و حساسیت خاصی برخوردار است. اسفندیار شاهزادهای جوان است، با چشم به تختی که شایستگی آن را دارد. او برخلاف گشتاسب، نه یک موجود آزمند و متزلزل و فریبکار، بلکه دلاور شکستناپذیر و مقدسی اس تکه برای نیکترین دینها و اندیشهها شمشیر زده است. رستم در مقابل او، پهلوان قرون و ابرمردی است که تبلور تکاپو و رنج مردانه یک تبار است. در این کتاب افزون بر مقدمه، سه مقاله پیرامون رستم و اسفندیار و همچنین متن آن از روی نسخه شاهنامه چاپ مسکو آمده است.
رشيدالدين وطواط يکي از دانشمندان بزرگ قرن ششم هجري و از ادبا و دانشمندان مشهور بلاغت در زبان عربي و فارسي است. تنها تصحيحي که از ديوان اين شاعر صورت پذيرفته، تصحيح مرحوم سعيد نفيسي است که در آذرماه 1339 هجري در تهران به زيور چاپ آراسته شد. به دليل متاخر بودن نسخ در دسترس مصحح و عدم دسترسي به نسخههاي قديمتر، بسياري از ابيات اين ديوان، به ويژه ابيات عربي، با تحريفات و تصحيفات ضبط گرديده است. نگارنده اين سطور با در دست داشتن قديمترين نسخه موجود، مکتوب به سال 699 هجري قمري، ابيات عربي تحريف شده فراواني از ديوان اين شاعر را تصحيح کرده که در اين نوشتار برخي از آنها ارایه گرديده است.
حافظ یکی از ارکان شعر فارسی و محبوبترین شاعر در میان فارسیزبانان است و دیوان وی پر خوانندهترین دیوان شعری و تجلی گاه فرهنگ و تمدن قوم ایرانی است. درباره زندگی و شعر حافظ، کتب و مقالات فراوانی نوشته شده و محققان و نویسندگان هر یک از زاویهای مخصوص، شعر او را مورد نقد و بررسی قرار دادهاند، آنچه از دیوان وی بر میآید این است که وی با بیشتر علوم عقلی و نقلی، کلام، تفسیر، حکمت، فقه، عرفان، موسیقی و نجوم آشنایی کامل داشته است. در مورد هر کدام از این موضوعات و مضامین و تأثیر هر کدام از این علوم بر شعر حافظ، مقالات و پژوهشهای گوناگونی صورت گرفته است. یکی از موضوعات جذاب و جدید، میزان آگاهی حافظ از طبابت و علم پزشکی است. در جای جای دیوان این شاعر میتوان تجلی میزان اطلاعات وی را از موضوعات علم پژشکی مشاهده کرد. اما یک غزل در دیوان این شاعر مشهود است که از لحاظ کاربرد کلمات و تعبیرات و مفاهیم علم پزشکی جلوه خاص دارد که در این مقاله سعی شده است به بررسی و شرح این غزل پرداخته شود.