در متون ادبي، عرفاني و اخلاقي ادبيات فارسي و عربي، براي تبيين عشق مجازي گاه به عبارت «من عشق فكتم و عف فمات فهو شهيد» که با نام «حديث عشق» نام بردار شده است، استناد ميشود. نخستين بار، ابن داود در الزهره، از اين عبارت منسوب به پيامبر در تفسير عشق عذري ياد ميکند، اما از ديرباز، حديث شناسان آن را از احاديث موضوع دانستهاند. با وجود اين، حديث عشق به دليل محتوايش و با وجود مخالفت ناقدان به ويژه حنابله و با ورود به ساحت عرفان اسلامي به حيات خود ادامه داد. در اين جستار، ضمن بررسي پيشينه و دليل اصلي روايت حديث عشق، صحت و سقم آن به عنوان حديثي منسوب به پيامبر، علت و نحوه کاربرد آن در متون عرفاني، انعکاس آن در متون ادبي عربي و فارسي، ارتباط عشق مجازي با عفت، جهاد با نفس و شهادت و پيوند کتمان با عشق تبيين خواهد شد.
خانم ماریان ویلیامسون در این کتاب کوچک که قبلا با عنوان «بازگشت به عشق» منتشر شده است، پیامی به همه انسانها دارد: پیام عشق ـ عشق پادزهری است در برابر ترسهای کاذب دنیوی که امروزه به ژرفای وجود انسانها رخنه کرده است. او در این گفتارها کوشیده تا انسان را به فطرت الهی خود بازگرداند و به ما بگوید چرا عشق عنصری ضروری در شفای امروز دنیاست. موضوعات منتخب با عناوین عشق، ترس، ایمان، کمال، بهشت، مرگ، کار و حرفه و ... اقتباس و ترجمه شده و برای هر موضوع مرتبط با عنوان فصل، آثاری از شعرا و عرفا انتخاب گردیده است.
کتاب حاضر شامل سه بخش است. قسمت اول کودکانی که در طفولیت در گهواره سخن گفتهاند و در قرآن و احادیث اهل بیت ضبط گردیده. قسمت دوم سرهای مقدسی که پس از شهادت سخن گفته و حقانیت خود را بشنوندگان ثابت نمودهاند. قسمت سوم بدنهای مطهری که بعد از فوت و گذشتن سالهای متمادی کشف شده و هنوز تازه و باقی بوده و متلاشی نشدهاند.
متون کهن، به ویژه متون پیش از حمله مغول، همچون گنجینههایی از واژهها و اصطلاحات، پشتوانهای استوار برای زبان فارسی امروز به شمار میآیند. گونهکهن بسیاری از واژهها را میتوان در این متن بازجست. بسیاری از واژهها، که امروز نشان آنها را تنها میتوان در فرهنگهای لغت جست، در متنهای قدیمی یافت میشوند. حتی گاهی میتوان واژههایی در این کتابها پیدا کرد که در فرهنگهای موجود اثری از آنها نیست. در این میان، جایگاه متنهای کهن علمی، از آن روی که سرشار از اصطلاحات علمیاند، در روزگاری که نقش زبان فارسی به عنوان زبان علمی در هجوم واژههای دانشهای گوناگون رو به ضعف مینهد، در خور توجه است. درست است که بسیاری از مفاهیم دانشهای قدیم امروز نادرست و خرافی به شمار آمده و منسوخ شده است، اما میتوان از واژههای علمی کهن به عنوان قالب و ظرفی برای مفاهیم علمی روز استفاده کرد.
خسرو و شيرين نظامي، بيشک، يکي از شاهکارهاي غنايي ادب ايران و جهان است. چنين اثر ژرفي در کنار التذاذ هنري حاصل از آن، توانايي آن را دارد که همواره مورد باز انديشي و تامل قرار گيرد تا بدين وسيله بتوان با ژرفانديشي و غور در ساختمان صوري، محتواي دروني، بلاغت حاکم بر بافت آن و ساير توانشهاي ساختاري نهفته در آن، موارد ارزشمندي را يافت. از آنجا که صورت و ساخت شعر به ترتيب در دو محور افقي و عمودي به طور همزمان گسترش مييابد در بررسي کمال شعري هر اثر بايد بتوان با اتکا به اصولي صورت و ساخت اثر را به طور مستقل و جدا مورد بررسي قرار داد. به همين دليل، محور کلي اين مقاله بررسي امکانات ساختاري و صوري نهفته در خسرو و شيرين نظامي است. بخش اول، تلاشي است در بررسي آن دسته از امکانات ساختاري که در محور عمودي شعر، خود را نشان ميدهد. بخش دوم، امکانات صوري را در چهار محور جدا مورد بررسي قرار ميدهد. درک اين دو دسته از تواناييها يقينا بيانگر اهميت چنين منظومهاي و اهميت بازانديشي در آن است.