در ادبیات انگلیسی و فارسی وصف طبیعت از جایگاه والایی برخوردار است. در این مقاله، تلاش بر این است تا نشان داده شود که نگاه وردزورث به طبیعت، انفسی است در حالی که نگاه منوچهری به طبیعت، آفاقی است. ویلیام وردزورث طبیعت را مأمنی قرار میدهد برای مفاهیم اخلاقی، عرفانی، شخصی و معنوی. وی عناصر سادهزیست طبیعت از جمله کشاورزان سادهزیست، مردم عامه و روستایی را به صحنه ادبیات میآورد که تا زمان او از قلمرو ادبیات حذف شده بودند. حال آنکه منوچهری شاعر دم است و به دنبال تجربه حسی است. وی همانند عکاسی است که به ضبط وقایع میپردازد و در عکسبرداری از طبیعت، هیچ تصرفی نمینماید. منوچهری در پس عناصر و تصاویر طبیعت، چیزی را جز تجربه حسی شاعرانه جستجو نمـیکند. برای وی قطرات باران، گلهای بهـاری، شبنـم، باد نوروزی، زیبایند مادامی که شاعر سرخوش و سرمست است. این تحقیق با تکیه و استناد به روش توصیفی ـ تحلیلی مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی انجام میشود، که قایل به بررسیهای موازنهای و مقایسهای است و تمرکز در این مقاله بر مقایسه نگاه این دو شاعر به عناصر طبیعت است تا از این منظر به عمق نگاه آنان پیبرده و تفاوت و تشابهات آنان را بدست دهیم.
کتاب حاضر شامل سه بخش است: بخش نخست: زندگینامه شعرای منتخب؛ بخش دوم: نمونه های اشعار آنان؛ بخش سوم: شرح و توضیح لغات و برخی از ابیات. کتاب شامل برگزیده اشعار رودکی سمرقندی، فرخی سیستانی، منوچهری دامغانی و کسایی مروزی است.
طبیعت نامحدود صورت متناسبی است از حقیقت خود یا اصل وجود. دامنه دانش وسیعتر از ملاحظاتی است که در زمانها پایه علمی قرار می گیرد، زیرا دانش طبیعت به وسعت همه طبیعت است که بشر در زمانها به قدر ترازوی خود آنرا می سنجد و به همین جهت است که عمر قوانین علمی جاودان نیست و آن مقرراتی هم که نسبتا صاحب زمان بیشتری هستند معادلات آن نزدیک تر یا متکی به اصل ثابت وجود و فطرت می باشد. مولف کتاب سعی دارد ضمن رساله خود تا انجا که ممکن است رابطه و اتصال بی فاصله فیزیک و متافیزیک را که نتیجه یک اشتباه کوچکی است از میان بردارد و واقعیت طبیعت را بنابر شایستگی های او توضیح دهد.
کنکاش¬های وسیعی درباره آلفرد لُرد تِنِسِن شاعر قرن نوزدهم انگلیس تا کنون انجام گرفته است، اما سهم و تاثیر حافظ در آثار تنسن، ملکالشعرای انگلیس هر چند کم، نباید از نظر دور داشته شود. شاعری چون تنسن تحت تأثیر گفتمان شرق¬شناسانه به سبب عشقی که به حافظ پیدا کرد بر آن شد تا فارسی را بیاموزد. در ادبیات تنسن ایران باستان با زیباییهایش نفوذ دارد، از این رو منابعی را که نشان میدهند تنسن از حافظ بهره¬ها برده است، نباید از نظر دور داشت، زیرا این منابع میتوانند ادعای تفاهم تنسن با حافظ را در این پژوهش ثابت کنند. تنسن از مضامین شعری حافظ سود برده است این مضامین عبارتند از نسیم سحر، نسیم صبحگاهی، خصوصیات و شمایل یار، استفاده از واژه بلبل و مذکر قلمداد کردن آن، پرده، همصحبتی با گل، گل و بلبل، نسیم مشک، و فاداری عاشق به معشوق بعد از مرگ عاشق. دلیل آشنایی تنسن با حافظ، تأثیر گفتمان شرق¬شناسانه بر شعرا و نویسندگان قرن نوزدهم بود. روش تحقیق این مقاله با استناد به مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی است که قایل به بررسیهای تاثیرگذاری و مقایسهای است و تمرکز در این مقاله بر اثبات تاثیر حافظ بر ملک الشعرای انگلیس است.
اين مقاله در پي اثبات تأثيرگذاري حافظ بر رالف والدو امرسون شاعر امريكايي است و تلاش ميكند نشان دهد كه تطابق شعر امرسون و حافظ، فراتر از شباهتهاي صرف اتفاقي است و اينكه وامگيري امرسون از شعر حافظ به طور كامل آگاهانه و مستقيم است؛ زيرا روشنگري و آزادانديشي حافظ بر هسته شعر امرسون تأثير گذاشت و امرسون را بر آن داشت تا بعضي اشعار حافظ را تحت عنوان شعر حافظ به انگليسي ترجمه كند. شاعري چون امرسون در حافظ غوطهور شد، عاشق و دلباخته حافظ شد، بارها و بارها اذعان كرد كه دوست دارد همانند حافظ باشد و همانند او شعر بسرايد. وي براي اشاعه مرام فلسفي خود بر پايه انسانگرايي مسيحي كلاسيك جديد، خلاف كلاسيك يونان باستان، در جهت بهبود وضع سياسي و مذهبي جامعه امريكا بر مبناي وضع قوانين و اعتلاي اخلاقيات، احتياج به منابع زنده و مستدل از كشورهاي غيراروپايي داشت. شواهد و تحقيقات نشان ميدهد كه امرسون، بيش از آنچه به طور گذرا بخواهيم درباره اثرپذيريش از حافظ در قسمتي از اشعارش بگوييم، به او مديون است. تأثيرپذيري امرسون از حافظ، به بسياري ديگر از شاعران امريكايي نيز بسط داده شد و اين امر باعث شد تا اين شاعران با نشان دادن فرهنگ غني ديگري، از كمبودها و خودباوريهاي بيمحتواي طبقه فرهنگزده امريكا انتقاد كنند.