واژه اشتقاقي انگيخته، واژه ايست که از مجموع معناي پايه و وند اشتقاقي در آن، ميتوان به معناي کل واژه دست يافت؛ در اين پژوهش، به بررسي اين فرضيه ميپردازيم که با گذشت زمان، انگيختگي واژهها کاهش مييابد و براي بررسي اين فرضيه، به مقايسه واژههاي اشتقاقي چهار متن سفرنامه مربوط به دويست سال پيش و چهار متن مربوط به زمان حال پرداختيم. تا دريابيم از دويست سال گذشته تاکنون، واژههاي اشتقاقي زبان فارسي به سمت شفافيت رفتهاند يا تيرگي. مقايسه نتايج حاصل از بررسي اين دو دوره نشان ميدهد که افزايش معناداري در شمار واژههاي اشتقاقي، واژههاي انگيخته اشتقاقي و واژههاي نيمه انگيخته اشتقاقي در زمان حال نسبت به 200 سال پيش به چشم ميخورد. بنابراين، شايد بتوان ادعا کرد از 200 سال گذشته تاکنون، واژههاي اشتقاقي زبان فارسي، به سمت شفافيت پيش رفتهاند تا تيرگي.
دست يافتن به فرهنگ جامع واژگان و اصطلاحات زبان فارسي ، آرزويي است كه هر فارسي زباني كه به نوعي با انديشه و كتاب سرو كار دارد در فكر خود مي پرورد ؛ و تلاش در اين راه وجهه همت بسياري از خدمتگزاران به فرهنگ و تمدن و ادبيات فارسي و ايراني است. اما اين مهم بدون حصول مقدماتي چند ميسرنمي شود ، يكي از اين مقدمات ، تاليف و تدوين واژه نامه هاي اختصاصي در رشته ها وفنون و علوم مختلف است .البته تدوین فرهنگ اختصاصی برای رشته ای خاص در زبان فارسی سابقه ای بس طولانی دارد و عمر آن کمتر از درازنای تاریخ نظم و نثر فارسی نیست، به گونه ای که یکی از قدیمی ترین کتب منثور زبان فارسی، فرهنگ اختصاصی در مفردات طب است، موسوم به الابنیه عن حقائق الادویه که در واقع توجه پیشینیان ما به این شاخه از فرهنگ نویسی را نشان می دهد.
به موازات پیشرفت و تکامل فرهنگها، زبان که بهنوبه خود عنصری بسیار مهم از فرهنگ معنوی است، پیوسته به گسترش و رشد و تکامل خود ادامه میدهد، تا جایی که همین رشد و تکامل زبان و ویژگیها و ساخت و کارکردهای آن، خود موضوعی بس مهم یعنی مسئله شناخت زبان را در دامنههای گسترده و بهوجهی ژرف مطرح میسازد و ضرورت شناخت صحیح زبان و گسترش زبانشناسی نیاز به کتابهایی مانند فرهنگ زبانشناسی را اجتنابناپذیر میسازد. این کتاب پاسخی است هرچند بهاجمال به این نیاز و گامی است کوچک در این راه.
انگیختگی بهمعنی وجود سرنخی در صورت، برای رسیدن به معناست و بهطور مستقیم، ما را از صورت به معنا رهنمون میشود؛ بدان معنا که رابطه صورت و معنا همواره یا تنها قراردادی نیست و یا اینکه گاه رابطه قراردادی به رابطه تصویرگونه مبدل میشود. یکی از انواع انگیختگی، انگیختگی درسطح واژههای مرکب است. واژه مرکب شفاف، واژهای است که از مجموع معنای اجزای آن بتوان به معنای کلی دست یافت. درباره انگیختگی، گروهی بر این باورند که واژگان ابتدایی بشر انگیخته بودهاند و با گذشت زمان، بهدلیل رویدادن تغییرهای آوایی ویا دگرگونیهای دیگر، درجه انگیختگی واژگان کاهش یافته است. در این پژوهش، بهصورتی عمیقتر و دقیقتر به این پدیده نگریستهایم و برای بررسی این فرضیه، با انتخاب چهار متن سفرنامه از زمان حال و استخراج 2800 واژه محتوایی از آنها، انگیختگی واژگان مرکب را در این متنها بررسی کردهایم؛ سپس این واژهها را با 2800 واژه استخراجشده از چهار متن در دویست سال پیش مقایسه کردیم تا با بررسیها و مقایسههای آماری دریابیم که از دویست سال گذشته تاکنون، واژگان مرکب زبان فارسی بهسمت انگیختگی رفتهاند یا ناانگیختگی. مقایسه نتایج حاصل از بررسی این دو دوره نشان میدهد که در شمار واژگان مرکب نیمهانگیخته در زبان فارسی، در زمان حال، افزایشی معنادار نسبت به دویست سال پیش صورت گرفته است؛ اما در شمار واژگان مرکب انگیخته، ناانگیخته و در مجموع واژگان مرکب، تغییری معنادار روی نداده است؛ بنابراین شاید بتوان گفت از دویست سال گذشته تاکنون، واژگان مرکب نیمهانگیخته در زبان فارسی، بیشتر بهسمت شفافیت پیش رفتهاند تا تیرگی.