به جهت اوضاع مشابه اجتماعی و فرهنگی دو ملت ایران و عراق، در این مقاله سعی شده است تا با تکیه بر مضامین دینی اشعار محمد مهدی جواهری و محمد حسین شهریار، موارد اشتراک و اختلاف دیدگاه این دو شاعر بزرگ در مورد دین مورد بررسی قرار گیرد. جواهری در شعر خود به بیان موضوعاتی چون خرافهزدایی و قشرزدایی دینی میپردازد، در این زمینه جواهری به دنبال اصلاح در دین میباشد. همچنین نگاه شهریار در اشعار دینی، نوعی نگاه بنیادین است و به تبیین و توضیح شاخصهای اصلی دین میپردازد. این مقاله تطبیقی است میان اندیشههای دینی این دو شاعر نو کلاسیک که با حفظ سنت و نگاهداشت نظام فنّی شعر قدیم با طرح اندیشههای نو در شعر خویش، قصد اصلاح جامعه محروم و خرافهگرا و پر آشوب کشور خود را داشتند و اشعار خود را در خدمت مردم قرار دادند.
منظومه گنجینه الاسرار نوشتۀ عمان سامانی، دربردارندۀ یکی از بهترین و تأثیرگذارترین اشعار مذهبی در وصف امام حسین (ع) و حادثه عاشورا است. این اثر شامل سرودههای شاعر مشهور عصر ناصرالدینشاه، میرزا نورالله بن میرزا عبدالله بن عبدالوهاب چهارمحالی ملقب به تاجالشعرا و معروف به عمان سامانی و مجموعهای از مرثیهها و سوگنامهها با درونمایهای غمناک از توصیف مظلومیت شهدای حادثه کربلا است. کتاب گنجینه الاسرار به دلیل نوع و شیوه بیانش توانسته به خوبی محتوایی عرفانی را انتقال دهد و مفاهیم بزرگ واقعه کربلا را با روایتی عاشقانه به طور محسوس و ملموس به نمایش بگذارد. عمان سامانی قالب وقوع را برای سرودن و سخن گفتن از واقعه عاشورا برگزیده است. گنجینه عمان که شامل 831 بیت میشود را میتوان یک سفرنامه هم دانست، سفرنامهای که گزارشگرِ حرکت عارفانه و روحانی قافله یاران امام حسین در مسیر شهادت است.
کسانی که در ادب فارسی از روی صدق و تانی و نه از سر هوی و تمنی، تاملی مستمر و بی وقفه به منظور کشف اصول و موازین حاکم بر ادب و فرهنگ ایران داشته اند، نیک می دانند که از جمله مظاهر توانایی شگفت آور سخن سرایان بزرگ و افسونگر فارسی زبان، آنست که با قدرت استفاده از قانون تجرید و تعمیم ذهن خلاق و آفرینشگر خویش، بخوبی توانسته اند با رویت مناظر در صحنه حیات و اندیشه در کار روزگار و ژرفکاوی در پدیده های گیتی و ترکیب آن ها با یادها و خاطره ها و خوانده ها و شنیده ها و در یک کلام دانسته ها آمیزه ای از عبرت و حکمت پرداخته و با عرضه دستاوردهای تامل و تجربه در قالب سخنان منظوم و منثور خوانندگان آثار خویش را از چشمه سار زلال ذوق سلیم خود سیراب ساخته و قریحه جمال پرست آن ها را نوازش داده، آدمیان را از زادگان طبع جویای کمال خویش برخوردار و کامیاب گردانند...
پیوند بسیار کهن ملتهای عرب و ایران باعث شده که زبان فرهنگ و ادبیات عرب و فارسی در تعامل گسترده با یکدیگر قرار گیرند و در عرصههای فرهنگی به ویژه فرهنگ عامه نمود یافته است. تلاشهایی که در زمینه ادبیات تطبیقی صورت گرفته بسیار ناچیز است. از اینرو با بررسی مضمون فقر در اشعار معروف رصافی و پروین اعتصامی پژوهشهایی تطبیقی در ادبیات عربی و فارسی صورت گرفته است. رصافی به دلیل آگاهی به مسائل جامعه به ویژه فقر توجه خاصی نشان داده و حاکمان جامعه عامل را عامل فقر میداند و همچنین پروین اعتصامی نیز سهلانگاری حاکمان را باعث پیدایش فقر جامعه میداند. اما به خاطر زن بودنش کمتر مورد پذیرش جامعه قرار گرفته اما مانند رصافی یتیمان، بیوهزنان و مستمندان جامعه را مورد ترحم قرار میدهد.
ادوارد یونگ شاعر انگلیسی اواخر قرن هفدهم در اثر معروف خود با عنوان تفکراتِ شبانه تصویری غریبانه از صحنه مرگِ همسرش ارائه میهد. آلفرد دو موسه، شاعرِ فرانسوی قرنِ نوزدهم در سرودنِ مجموعه شعری اش با عنوان شبها از ادوراد یونگ الهام میپذیرد. او شب را تنها شاهد روزگار غمزدهاش در نظر میگیرد و الهههای شعر را برای التیامِ دردِ فراقش از ژرژ ساند به یاری میطلبد. در این مقاله در نظر داریم این دو مجموعه شعری را باهم مقایسه کنیم.