در این مقاله پس از بررسی مختصر اصطلاح تساهل و تسامح و پیشینه آن در غرب و فرهنگ اسلامی، با توجه به ارتباط و تاثیر مسایل سیاسی، تاریخی و اجتماعی بر ذهن هنرمند و اثر او، به اختصار دوره سیاسی، تاریخی و اجتماعی حافظ توصیف شده است. نگارنده کوشیده است تساهل و تسامح را از دیدگاه شاعر بر پایه سه محور بیان کند؛ محور نخست اندیشه حافظ درباره گناه است. در این بخش، گناه به عنوان تقدیر الهی، گناه نخستین آدم و حوا، گناه و بخشش آن که محل ظهور رحمت الهی است، بیاثری زهد یا فسق در نظام هستی و نیز نامعلومی پایان کار انسان و اعمال او بررسی میشود. در محور دوُم؛ روح تساهلآمیز حافظ و موضوعهایی چون اغتنام وقت، جواز گناه، تمایل به شادخواری و باده زداینده گناه بررسی میشود. در محور سوم؛ نگاه حافظ به زندگی فردی و اجتماعی و ارایه الگوی رفتاری بر پایه سازواری و تساهل (مدارا با دشمنان، نفی خودخواهی، نفی دنیااندوزی، نفی مطلق بدکاری، کرمپیشگی و مهرجویی و وحدت ادیان) بررسی میشود.
در سالهای 1339 و 1340 شمسی علیاصغر حکمت در دانشکده ادبیات شیراز درسی با عنوان «تاریخ ادیان» ارائه کرد. این کتاب درسگفتارهای این کلاسها است که در این عناوین سامان یافته است: مقدمات و تعریفات، ادیان بدوی، دین در جهان و در ایران، مزدیسی، هندوئی، بودائی، اسلام، تشیع، و وحدت ادیان.
شرح غزلیاتی از حافظ که تقریرات استاد بدیعالزمان فروزانفر در دانشسرای عالی و دانشکده ادبیات در سال 1319 شمسی است و تحریر دکتر حسین بحرالعلومی، قسمت اول در مجله یغما سال بیستوسوم (1349) و سال بیستوچهارم (1350) انتشار یافت. سپس در مجموعه مقالات و اشعار استاد که به کوشش عنایتالله مجیدی در سال 1351 منتشر شد. این رساله شرح دو غزل خواجه است: 452 و 481 چاپ قزوینی و 443 و 472 خانلری. غزل اول در این شرح پانزده بیت و در قزوینی و خانلری چهارده بیت است و غزل دوم در قزوینی و خانلری هشت بیت و اینجا هفت بیت است. قسمت دوم در مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران سال بیستودوم که به یاد استاد انتشار یافته و شامل غزل 218 قزوینی و 212 چاپ خانلری است.
معنادرماني اصطلاحي است معادل لوگوتراپي (logotherapy) که ويکتور فرانکل، روانپزشک اتريشي، نظريهپرداز آن است. وي با پشت سر نهادن تجربه کشنده جنگ جهاني دوم و خشونتهاي آن، با ژرفانديشي درباره انسان و زندگي و چيستي آن، نگاهي ديگرگون به رنج، زندگي، انسان و ديگر عوامل موثر بر اين مفاهيم يافت و به اين ترتيب، آفريننده مکتب معنادرماني در روانشناسي شد. حافظ، شاعر غزلسرا و انديشمند ادب فارسي نيز که پيامدهاي خانمان سوز هجوم مغول و روزگار ويرانگريهاي تيمور لنگ و حاکمان بیثبات و ستم پيشه را در شيراز ديده بود، در آن شرايط تاريخي در پي دريافتي از معنا و چيستي زندگي، هستي و انسان بوده است. سير ذهني وي و تجربه تلخ تاريخياش، سبب همگوني با ويکتور فرانکل روان پزشک نامدار در مکتب معنادرماني شده است. در اين مقاله، ضمن تبيين چگونگي پيدايش مکتب معنادرماني و مفهوم آن، همگونيهاي فکري حافظ و اين نظريه را در زمينههاي گوناگون و از اين قرار نشان دادهايم: رنج و زندگي، کوشش و رنج و پاداش، انسانسازبودن رنجها، کارکرد معنادرماني عشق از نظر حافظ و فرانکل، دين پاسخي براي معناي زندگي، خويشتنپذيري و گذرايي زندگي و فرصتها.
قشربندی اجتماعی یا نظام نابرابریهای اجتماعی، به عنوان واقعیتی عینی و ملموس، در طول تاریخ در جامعه بشری وجود داشته و اندیشمندان اجتماعی به طرق مختلف به انعكاس آن پرداختهاند. شاعران و نویسندگان ادبی نیز در آثار خویش به این پدیده اجتماعی توجّه داشتهاند. سعدی، شاعر بلندآوازه قرن هفتم نیز بویژه در كتاب گلستان كه توصیفی دقیق از جامعه قرن هفتم است، به قشربندی و نابرابریهای اجتماعی توجّه كرده است كه با توجّه به دوره حسّاسی كه سعدی در آن زندگی میكند، شناخت این پدیده در آثار او حتّی میتواند گرهگشای برخی سئوالات مهمّ تاریخی باشد. امّا این مهم چندان مورد واكاوی علمی قرار نگرفته است. بر این اساس، هدف اساسی مقاله حاضر این است كه قشربندی اجتماعی را در گلستان سعدی، بررسی و ضمن ارائه چشماندازی روشن نسبت به نابرابریهای اجتماعی و نظام قشربندی در جامعه قرن هفتم، دیدگاه او را در این مورد آشكار سازد. روش پژوهش، تحلیل محتوای توصیفی است. نمونه مورد بررسی، كتاب گلستان و واحد تحلیل، كلمه است. ابزار تحقیق، مقولهها و شاخصهایی هستند كه قشربندی اجتماعی را میسنجند كه جهت تعیین اعتبار آن از اعتبار محتوا و جهت تعیین پایایی آن، از روش باز آزمون، استفاده شده است. بر اساس نتایج تحقیق، سعدی، نگاه جامعی به قشربندی اجتماعی داشته و از نود قشر اجتماعی مختلف نام میبرد. به علاوه نگاه او به قشربندی، مبتنی بر رویكرد كاركردگرایانه است و همواره تلاش میكند این رویكرد را بر اخلاقیات استوار سازد.